ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 21
کد خبر: ۲۰۰۴۷
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۸
واقعيتي تلخ كه اعتبار و جايگاه «رسانه داخلي» را خفيف كرده است

«خودسانسوري» معضل حاد و ساختاري رسانه‌هاي ايران

دیالوگی در سریالي دل بخشي از هموطنان را آزرد و باعث اعتراضات در شهرهای بختیاری‌نشین شد. نحوه انعكاس این ماجراي مدني و غيرسياسي، بهانه مطلب زير است كه به خودسانسوري وحشتناك حاكم بر نظام رسانه‌اي ايران مي‌پردازد.
تدبیر24: خودسانسوری عبارت است از خود داری کردن یک رسانه از انتشار اخبار و یا سایر موارد بدون اعمال شدن مستقیم فشار بیرونی برای سانسور. خود سانسوری در واقع یک نوع عمل پیش گیرانه‌است. قبل از اشاره به موضوع خوب است به چند سطر از نوشته يكي از شهروندان خوزستاني در يكي از سايت‌هاي محلي اشاره كنيم كه از دست‌اندركاران رسانة‌هاي داخلي پرسيده است: «اگر بختیاری‌ها نیز مانند برخی‌ها، در بي بي سي فارسي، حامي خارجی داشتند و گروهک‌های جدایي‌طلب بختیاری وجود داشت و رسانه‌های آنها جنجال سازی می‌کردند هنوز سکوت می‌کرديد؟ اما بختیاری‌ها افتخار می‌کنند که مشابه خارجی ندارند و 100% ایرانی هستند. ...نمونه‌اش هم بي‌تفاوتي بي‌بي‌سي به اين موضوع بوده در حاليكه به دليل وجود برخي افراد تجزيه‌طلب قوميتي در اين شبكه، براي بازداشت چند شهروند آن قوميت خاص، مصاحبه‌هاي اختصاصي و ويژه پخش مي‌كند!»
 
فارغ از نوشته اين هموطن، واقعا از رسانة‌هاي داخلي چه انتظاري در باره اعتراضات مدني داخلي وجود دارد؟ سئوال كليدي اين است كه چگونه حادثه يا مثلا اعتراضی باید پیش آید تا رسانه‌هاي داخلي ما و صدا و سیمايمان كه اتفاقا خود، پاي اصلي ماجراي اخير بوده، صدای اعتراض ایرانیان را بشنود؟ ...صدا و سیمای کشور ما که رسانه تمام مردم مظلوم و ستم دیده دنیاست و حتی اعتراض نگهبانان مدارس یونان را پوشش خبری می‌دهد چرا خبري را كه در اغلب رسانه‌‌هاي برون مرزي بازتاب مي‌يابد و هيچ وجه سياسي و ...هم ندارد را به كمترين ارزش خبري تقليل مي‌دهد؟  
 
و تاسف‌بارتر و فجيع‌تر، عملكرد اكثر سايت و روزنامه‌هاي كشور؛ چه اصلاح‌طلب! چه اصولگرا، حتي يك خط خبر در باره اين همه اعتراض، ارزش چاپ و انعكاس ندانستند! مي‌ماند يك سئوال: سوژه‌اي كه به واكنش نادر و كم سابقه مديريت رسانه ملي (در توقف پخش سريال) منجر شد و در بسياري از رسانه‌هاي غيرفارسي هم پوشش يافت، اما در كشور خودمان اينگونه از روي رفاقت با كارگردان و بازيگر سريال! و البته در برخي موارد با گرفتن ژست روشنفكرانه و توام با ترس و دلهره! يك خط هم درباره‌اش نمي‌نويسيم، انتظار داريم مردم چه قضاوتي درباره‌مان داشته باشند؟ و انتظار داريد رفتار انفعالي با رسانه‌‌هاي داخلي توسط شهروندان روز به روز روند افزايشي نداشته باشد؟  
 
صدا و سيما كه تكليفش روشن است و بخش وسيعي از مخاطبان خبري‌اش را با نحوه اطلاع‌رساني‌‌هايش (كه مي‌پندارد مخاطبانش عمدتا كودكان هستند!) به جانب شبكه‌‌هاي ماهواره‌اي سوق داده، اما از روزنامه و سايت‌هاي خبري چه؟ براي مثال، روزنامه تازه به ميدان آمده اصلاح‌طلبي كه با 32 صفحه با تيمي مجرب و حرفه‌اي پا به اين عرصه گذاشته، در همين اوان كار چگونه مي‌خواهد خوانندگان خود را در مقابل اين همه انفعال، سانسور و بي‌تفاوتي توجيه كند؟  
 
ظاهرا درباره نظام رسانه‌‌اي ايران فقط مي‌توان گفت: «از ماست كه بر ماست!» واقعا به مردم حق نمي‌دهيد كه ديگر روزنامه‌هايمان را نخرند و نخوانند و تيراژ اغلب روزنامه‌هاي سراسري در كشور 5 هزار نسخه باشد! خودسانسوري وحشتناك و ويرانگر تا به كجا؟ انصافا در خودسانسوري حاكم، نبايد همه تقصيرها را به گردن احساس خطر از واكنش و فشارهاي وارده از سوي نهادهاي قضايي و امنيتي گذاشت، به نظر مي‌رسد حالا نظام رسانه‌اي ايران، عمدتا به مشكل «خودسانسوري مفرط توهمي» گرفتار شده است.
 
البته نمي‌گوييم و معتقد نيستيم كه «برخورد» مطلقا وجود ندارد، نه؛ وجود دارد و بخشي از ضعف موجود در سيستم رسانه‌اي ايران خودسانسوري براي ممانعت از اين برخوردهاست اما تا كجا و چقدر؟ خطوط قرمز كجاست؟ اما حالا ديگر بايد حداقل واقعيات و حقايق بديهي و ابتدايي را پذيرفت! اينكه شب را روز ببينيم و بخواهيم اين توهم خودساخته را به مردم القا كنيم آن هم در عصر ارتباطات، جواب نمي‌دهد. بپذيريم كه حالا خودسانسوري معضل حاد رسانه‌هاي ايران است و نه سانسور؛ اين يك واقعيت تلخ است كه روز به روز اعتبار و جايگاه «رسانه داخلي» را در مقابل و مقايسه با «رسانه خارجي» كاهش مي‌دهد و در نزد شهروندان جامعه خود غيرقابل اعتناتر مي‌سازد و متاسفانه اين حكايت تلخ همچنان ادامه دارد...!

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
ناهید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
0
0
سلام، طمع ماندن در قدرت
اصولا زمانیکه طمع ماندن در قدرت کسی را احاطه میکند مرتکب اشتباهات متعدد و سریالی میشود
عالم محضر خداست اما لزوما در محضر خدا عدالت مساوات نیست
نظر شما: