گروگان ها و ارگان هامن این روزها از خودم می پرسم چرا ما نماینده و یا فرستاده ویژه به کشورها اعزام نمی کنیم تا بخشی از باری که بر دوش وزارت خارجه است برداشته شود؟
تدبیر24: بعد از فرار شاه خائن و پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آمریکایی ها از «توریخوس» رهبر نظامی «پاناما» برای محمد رضا شاه پناهندگی گرفتند. «هامیلتون جوردن» یکی از همکاران و مشاوران ارشد کارتر بعدها از زبان رهبر پاناما نوشت: « افسانه عظمت دو هزار و پانصد ساله ایران و زرق و برق خاندان پهلوی به چند نفر و تعدادی چمدان و دو سگ تقلیل یافته بود!»
پس از ورود به پاناما «فرح» و «محمدرضا» در جزیره «کونتادورا» و در خانه «گابریل لویس» سکنی گرفتند. پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ایران که ۵۳ نفر از کارکنان جاسوس خانه ی آمریکا به گروگان درآمدند «بورگه» وکیل فرانسوی دولت ایران به پاناما رفته بود تا ژنرال «توریخوس» را به تحویل شاه فراری مجاب کند. محمدرضا پهلوی به دلیل بدگمانی به رهبر پاناما و به خاطر اینکه نیاز به مداوا داشت تصمیم گرفت جزیره محل اقامتش را به مقصد مصر ترک کند. یک هواپیمای نظامی آمریکایی حامل محمدرضا و فرح به مقصد قاهره پرواز کرد. هامیلتون جوردن می گوید: در بین پرواز بود که «بورگه» تماس گرفت و گفت: اگر این هواپیما در بین راه متوقف شود، ترتیب تحویل گروگان ها در تهران داده خواهد شد. مشاور کارتر پاسخ می دهد در صورت انجام این وعده می تواند هواپیمای حامل شاه را در پایگاه هوایی « ایزور» اقیانوس کبیر متوقف کند و این کار انجام شد. چون وقتی هواپیما برای سوخت گیری توقف کرد بیش از حد معمول مانده بود، اما هنگامی که خبری از آزادی گروگان ها نشد دستور پرواز آن به سمت قاهره صادر گردید.
این بخش از تاریخ را آوردم تا دو نکته را به مسئولان یادآور شوم. اول ـ آمریکایی ها را بشناسیم. آنان حاضرند کسی که ۵۰ سال نوکری و خوش خدمتی به آنان کرده را در ازای آزادی چند نفر گروگان تحویل دهند. پس باید گفت: آمریکایی ها بسیار غیر قابل اعتمادند. اگر چه برخی از کشورهای قدرت طلب اروپایی نیز دست کمی از آمریکایی ها ندارند. به عنوان مثال همین چند وقت قبل خانم اشتون دیدار صمیمانه ای همراه با لبخندهای مصنوعی همیشگی اش با آقای «یانوکوویچ» داشت و به او قول مساعدت و همکاری داد اما روزهای اخیر در کمال تعجب شاهد بودیم که در جمع مخالفان رئیس جمهور اوکراین نیز شرکت کرد و از دولت موقت حمایت کرد!
لازم است این رفتارها را مدنظر قرار دهیم و به فرمایش رهبر عزیز انقلاب گول لبخندهای آمریکا و غربی ها را نخوریم و بیشتر بر توانایی های داخلی تکیه کنیم.
دوم ـ جان هموطنان مان از تلفات جاده ای گرفته تا گروگان گیری اخیر جیش العدل در شرق ایران، چه قدر برایمان اهمیت دارد؟ نمی خواهم بگویم کاری در راستای کاهش سوانح رانندگی یا آزادی گروگان ها صورت نگرفته اما همه می دانند که اقدامات صورت گرفته کافی نیست. لااقل انتظار می رود مسئولان موضوع گروگان گیری گروه های تکفیری و تروریست را بیشتر به گوش جهانیان برسانند تا ملت ها متوجه عوام فریبی، نفاق و رفتارهای دوگانه سردمداران غرب و آمریکا باشند و بدانند ملت مظلوم ایران خودش زخم خورده تیغ کینه تروریسم بین المللی و دست پرورده های آمریکا و اسرائیل هستند.
نکند دیپلمات های ما خسته می شوند و یا به تمام جوانب نمی رسند؟
راستی! من این روزها از خودم می پرسم چرا ما نماینده و یا فرستاده ویژه به کشورها اعزام نمی کنیم تا بخشی از باری که بر دوش وزارت خارجه است برداشته شود؟