تدبیر24: کاترین اشتون رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا عصر دیروز وارد ایران شد تا با دیدار با مقامات ایرانی روند توافقنامه ژنو و ارتباط با اتحادیه اروپا را تسهیل کند. در این بین آن چه قابل تامل است گریز اصولگرایان به بندی از توافقنامه ژنو است که مطرح کردن آن بر علیه احوالات سیاسی روز است. چه دلیلی برای این ارتجاع توسط اصولگرایان وجود دارد آن هم درست در زمانی که یکی از مقامات ارشد اتحادیه اروپا بعد از سال ها انزوای سیاسی پا به ایران گذاشته است و می رود که فصلی نو در مناسبات سیاسی و اقتصادی را رقم بزند.
جای تعجب دارد که عده ای با این که خود را امین مردم و حافظ منافع در کشور می دانند ولی دیدگاه خود را با این که ناقص است بر حوادث سیاسی کشور دخیل می کنند.و به کشور صدمه می زنند.حقیقتا کاترین اشتون صدمات زیادی به کشور ما در بحث برنامه هسته ای زده است. اما در واقع امروز شخصیت حقوقی او ایجاب می کند که ما در نحوه برخوردهایمان محافظه کارانه تر عمل کنیم. اشتون برای ایران دروازه ی بازارهای بزرگ اقتصادی 28 کشور است که بعد از آمریکا بیشترین تولید ناخالص ملی را دارند.اروپایی که نیاز مبرم به گاز بیشتر دارد و در پی این است که انحصار تامین انرژی گاز خود را از احاطه کامل روسیه خارج کند و برای این سیاست به دنبال جایگزین های جدید است.ایران به عنوان اولین کشور دارای منابع گازی در جهان بهترین گزینه برای کشورهای حوزه یورو، جهت متعادل کردن قدرت انحصاری روسیه در تامین انرژی است ولی این مهم به دلیل هجمه های بیجا به دولت در موضوع توافقنامه ژنو در حاشیه قرار گرفته است.اصولگرایان که گویا خود را علامه دهر می دانند متوجه نیستند که ایران یک غول انرژی است اما سهمی از بازارهای جدید ندارد.افرادی که آب در آسیاب دشمن می ریزند آیا قطر را به عنوان رقیب سرسخت خود نمی یابند؟ کاترین اشتون چند بار دیگر به ایران سفر خواهد کرد آیا حضور او یک فرصت بزرگ نیست؟ لزوما این دولت هم مانند دولت پیشین باید مواضع خصمانه را در پیش گیرد و تحریم ها را درو کند تا رضایت مجلسی ها را کسب کند. به بهارستانی ها می گوییم هر آن چه در توافقنامه ژنو به امضا رسیده است در جای خود باقی لکن چرا حال را در نیابیم و حداکثر استفاده را نبریم؟
درس هایی که دراین بین با حضور اشتون به اصولگرایان داده می شود حائز اهمیت است البته اگر پند بگیرند!
برای احیای حقوق ملت نیاز به فریاد و حریف طلبیدن نیست. زمان این گونه ماجراجویی ها هم گذشته است و این روش به جز دشمن تراشی چیزی برای کشور ندارد و اگر ادامه داشته باشد احتمال جنگ نزدیک است و این همان چیزی است که باید از آن حذر داشت.
اقتصاد با شعار و آمارسازی های ماهانه به ثمر نمی نشیند و دوران این سری روش های پوپولیستی به پایان رسیده است برای اقتصاد با رشد بالا نیاز به جهد و کوشش است و همین طور برای پویایی و افزایش دامنه نفوذ باید در تمام بازارهای جهانی حضور داشت و این حاصل نمی شود مگر با یک برنامه دیپلماسی هوشمندانه زیرا در رابطه با کشور ما سیاست های خصمانه وجود دارد و برای حداقل کردن آن دیپلمات ها حلال مشکلاتند نه افراد نظامی.ما این اتفاق را در رابطه با وزیر امور خارجه محسوس مشاهده می کنیم.
امتیاز دادن به هیچ وجه قابل قبول نیست ولی چنان چه امتیاز در برابر امتیاز باشد بازی برد برد است چرا که کفر رونده بهتر از ایمان منفعل است. 10 سال تجربه در ارائه حرف بی منطق در مبادلات سیاسی کشور ها و نتیجه پرسود کسب نکردن مثال خوبی برای این موضوع است.
برای اجرای برنامه های دولت نیاز به زمان است و این را مقام معظم رهبری نیز اشاره کردند اما گویا ولایتمداری آقایان تا آنجایی است که نظرات شان همسو باشد! لکن اگر اهل دین نیستند لااقل منفعت کشور را درک کنند و باعث نشوند که مردم به دولت بدبین شوند زیرا این دولت دیگر دولت حزب خاصی نیست دولت نظام جمهوری اسلامی ایران است.
طاقت صدای مخالف را داشته باشید زیرا این عمل فضای سیاسی را رونق می بخشد و کشور را از رکود اندیشه خارج می کند و باعث می شود جناح ها هرچه بیشتر برای کسب آرا مردم کار کنند.همچنین اگر به صداقت خود ایمان دارید و گمان بر حق بودن دارید در بوته ی نقد و مناظره بنشینید زیرا عیار حقیقت در تبادل آرا به خوبی عیان می شود.
سنگ اندازی در رابطه با موفقیت هسته ای نه تنها باعث بزرگ شدن کسی نخواهد شد بلکه اگر ادامه پیدا کند خاطی را در نزد مردم بی اعتبار می کند.پس شایسته است با سکوت نقش یک سیاستمدار با تجربه را ایفا کرد تا در نهایت یک احترام ساده هم بین ما و مردم باقی بماند.