تدبیر24: روز پنجشنبه 22 اسفند، خبری با عنوان - مرگ 15 کودک معلول درمرکز نگهداری نارمک طی یک سال - از طرف یکی از خبرگزاری رسمی کشور ، منتشر شد. خبری که اثرات واقعی خود را در روز شنبه در فضای خبری و سیاسی کشور، نشان داد. در همان موقع، جوابیه ای شتاب زده در قالب یک نشست یا گفتگوی خبری از طرف بهزیستی ارایه شد. جوابیه ای که خود نوعی امضا اتهام نامه بوده است. جوابیه ای که با تمامی کوشش در موجه نشان دادن مرگ 12 کودک از 15 مورد فوتی، پاسخی دقیق به مرگ سه کودک به اسامی محمد خلجي، حديثه مزدآبادي و هاله جامجم نداده است.
از این قصه جالب تر، وقایعی بود که پس از انتشار این اخبار بشکل برنامه ریزی شده یا اتفاقی رخ داده و یا حمایت هایی است که توسط برخی افراد و شخصیت ها ، صورت گرفته است . دیدار رئیس سازمان بهزیستی در روز شنبه از خبرگزاری فارس ، برگزاری جلسه به اصطلاح آسیب شناسانه در مرکز نارمک با سه نماینده عضو فراکسیون دفاع از حقوق معلولین مجلس ، رئیس سازمان بهزیستی و جمعی از اصحاب رسانه( که در برخی از رسانه ها با عنوان بازدید سرزده یکی از نمایندگان محترم مجلس نام برده شده است) ، سخنان رئیس سازمان بهزیستی در نشست مذکور(یکی از نتایج حضور زیاد ما در رسانه ها، رشد 600 درصدی مشارکت های مردمی است، انتقاد در خصوص استفاده از تیتر نامناسب در خبر منتشر شده و اینکه مرکز دارای 175 کودک چند معلولیتی است ، اینجا همه با دل کار میکنند و خوشبختانه آسایش نسبی در حوزه خدمات رفاهی و معلولان ایجاد شده است و ... ) ، سخنان معاون امور توانبخشی سازمان(20 هزار بیمار روانی در مراکز ما نگهداری میشوند که اگر رها شوند آسایش از سطح شهر گرفته میشود ، در مراکز وردآورد که کودکان به لحاظ جسمی وضعیت بهتری دارند و سرپا هستند قطعاً آمار فوت نیز کمتر است و .... )،سخنان خانم آلیا نماینده محترم مجلس(متأسفانه در دو سه ماه گذشته برخی از سایتها و رسانهها تلاش کردهاند چهره نظام مقدس جمهوری اسلامی را مخدوش کنند که انتظار میرود دستگاههای نظارتی و به خصوص قوه قضاییه در این خصوص ورود پیدا کند ، نباید در بحث معلولان قرایض سیاسی وارد این حوزه شود، انتشار اینگونه افکار ممکن است در مراقبین ایجاد دلسردی کند و ..... )، سخنان آقای قاسم جعفری عضو فراکسیون دفاع از حقوق معلولان(ما به این جا آمده ایم تا حساسیت خود را نسبت به این موضوع نشان دهیم از سازمان بهزیستی هم میخواهیم که این تهدید را برای خود تبدیل به فرصت کند، ....)، سخنان آقای عبدالله سلطانی نماینده محترم مجلس(بنده اعتقاد دارم که خبر اشاره شده با غفلت آغاز شده و در نهایت با شیطنتهای خبری همراه شده است و .....) و از همه جذاب و جالب تر ، انعکاس عبارت حق پیگیری قضایی برای سازمان بهزیستی محفوظ است در سرتیتر چند سایت تخصصی و خبری و حدف یکمرتبه اخبار مربوط به کم کاری بهزیستی و وضعیت خاص سازمان از خروجی برخی از سایت های خبری( نظیر عصر خبر،..... ) می باشد.
سوال قابل طرح و تامل در جامعه ای اسلامی که به سمت تمدن سازی اسلامی- ایرانی خیز برداشته ، جامعه ای که میراث دار ارزش ها و معنویات یک انقلاب است، جامعه ای که میزبان دولتی با شعار تدبیر و امید می باشد و غیره، این است چرا مدعی العموم در این ماجرا وارد نشده و چرا شاهد پیگیری های لازم و کشف و اعلام رسمی حقیقت ماجرا از طرف قوه قضاییه نیستیم، چرا با وجود انعکاس مقالاتی هشداری با این مضمون که نارمک همیشه بوی خوب نمی دهد و مخاطب قرار دادن رئیس محترم جمهور در خصوص برخی از واقعیات پشت پرده ، دستور پیگیری خاصی حداقل در راستای راست آزمایی ادعاها صادر نشده است، چرا وزیر محترم تعاون ، کار و رفاه اجتماعی بعنوان متولی اصلی بخش، دستوری در خصوص پیگیری ادعاهای صورت پذیرفته در صدها مقاله و سند مکتوب منتشر شده در رسانه ها و نقد وضعیت سازمان بهزیستی کشور نداده اند، مگر نه این است که سازمان بهزیستی یکی از سازمان های تحت مدیریت جناب آقای دکتر ربیعی است؟ و ..... .
نکته جالب توجه در بررسی تحلیل های ارایه شده در خصوص این رویداد متاسفانه نشان دهنده واقعیات گزنده تری است. مرتبط سازی روند اطلاع رسانی در خصوص ضعف های مدیریتی یا قصورهای احتمالی سازمان بهزیستی با بحث حقوق بشر و مغرضانه بودن روند تهیه و انتشار اخبار مرتبط با این حوزه یا این رویداد خاص، قصور در ارایه ادله توجیهی مرتبط با واقعه دردناک مرگ 15 کودک و فرافکنی در خصوص آن با ایجاد ارتباط کاذب بین موضوع و زحمات زیاد کارکنان بهزیستی(حقا زحمات کارکنان بهزیستی قابل تقدیر بوده و در جای خود باید بدان بها داد) .
سوال نهایی که به ذهن هر خواننده ای ممکن است برسد، وضعیت وجود یا عدم وجود چنین واقعیت تلخی در سایر مراکز نگهداری از کودکان معلول است. آیا وقایع تلخ با آمارها و نشست های خبری و حمایت چند مقام مسئول و سکوت چندین مرجع قانونی رسیدگی کننده ، توجیه می شود؟ شاید مرگ 15 کودک معلول امری طبیعی بوده و هیچ مهم نباشد.