آنچه در «کريمه» اتفاق افتاد و فرصتي که براي پوتين ايجاد شد نتيجه برآوردهاي نادرست و سياست هاي شتاب زده اي است که غرب در اوکراين دنبال کرد . . .
تدبیر24: با فروپاشي اتحاد شوروي، نگاه خوشبينانه اي در رهبران روسيه در جهت تنظيم رابطه با غرب به ويژه آمريکا شکل گرفت. اين خوشبيني به زودي بر اساس شواهد متعدد در اختيار روس ها، تغيير کرد و روندي از گسترش بدبيني نسبت به اهداف و سياست هاي غرب در پيرامون روسيه، جاي آن را گرفت. يکي از مهم ترين مسايل در اين ميان، نوع و گستره روابط روسيه با جمهوري هاي پيشين اتحادجماهيرشوروي بود. روسيه در سياست خارجي، دو حوزه را تحت عنوان خارج نزديک و خارج دور تعريف کرد که از ديدگاه آنها، خارج نزديک، حوزه منافع حياتي را شامل مي شد.
هيچ گاه اين نگرش مورد تاييد غرب قرار نگرفت. بقيه کشورهاي جهان در قلمرو خارج دور قرار گرفتند. در اين ميان روس ها نشان دادند نسبت به تحولات درون کشورهاي «خارج نزديک» يا همان جمهوري هاي تازه استقلال يافته و سمت و سوي سياست خارجي آنها بسيار حساس هستند و نسبت به جهت گيري رهبران آنها در توسعه روابط با غرب به ويژه آمريکا واکنش هاي مناسب را شکل مي دهند. آنچه در اوکراين رخ داد، عرصه اي از اين تقابل و در واقع تعارض منافع ميان روسيه و غرب به ويژه ايالات متحده بوده است.
به نظر مي رسد غربي ها از مشغله و دغدغه هاي روسيه در المپيک سوچي بهره برداري لازم را کرده و با اعمال نفوذ و ورود در تحولات داخلي اوکراين، کوشيدند تا مانع بازسازي و توسعه نفوذ روسيه در اين جمهوري مهم بازمانده از شوروي شوند. سياستي که تا حدي يادآور رفتار «ساکاشفيلي» در آستانه المپيک پکن در سال 2008 و حمله به نيروهاي پاسدار صلح روسي در «اوستياي جنوبي» است. آنچه در ماه هاي گذشته در «کي يف» شکل گرفت به طور طبيعي پاسخ خود را در «کريمه» دريافت کرد.
زماني که اروپا و ايالات متحده به مداخله در تحولات داخلي اوکراين با عنوان «دموکراتيک سازي» - بدون در نظر داشتن زواياي اين مداخله- وارد شدند و اشکال آشکار و پنهان حمايت از مخالفان را سازماندهي کردند، بسيار حيرت آور است که واکنش متناسب و قطعي روسيه را در اين زمينه پيش بيني نکرده باشند. آنچه در «کريمه» اتفاق افتاد و فرصتي که براي پوتين ايجاد شد نتيجه برآوردهاي نادرست و سياست هاي شتاب زده اي است که غرب در اوکراين دنبال کرد و پوتين پيش از اين، عزم خود را براي دفاع از منافع روسيه با همه ابزارهاي لازم نشان داده است.
او به عنوان افسر پيشين «ک گ ب» براي دفاع از منافع روسيه، استفاده از همه ابزارها را بر خود گشوده مي يابد. در اين ميان آمريکا و اروپايي ها نيز به زودي براي مهار اين بحران، تمرکز بر ابزارهاي ديپلماتيک را بيشتر مورد توجه قرار خواهند داد زيرا رهبران هم ايالات متحده و هم اروپا و هم روسيه به خوبي از تهديدات مشترک فراروي خود آگاهي داشته و براي فايق آمدن بر اين بحران آنگونه که در دو دهه گذشته نشان داده اند، از ظرفيت مناسبي براي خويشتن داري و مديريت آن برخوردارند که دير يا زود از آن بهره خواهند گرفت.