به نقل از سایت الف: پرونده مذکور در هاله ای ضخیم از ابهام پیش روی مردم گشوده مانده و نه تنها برای فرد خوش سابقه ای مانند آقای محمود کریمی، بلکه برای قوه قضاییه سئوال برانگیز شده است. به سیر اخبار در این زمینه توجه بفرمایید:
به گزارش
تدبیر24 به نقل از الف:روز چهارشنبه ۱۴فروردین ماه مصادف با شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها رسانه ملی مکراراً از شبکه های مختلف سیما اجرای مرثیه سرایی آقای محمود کریمی در بیت رهبری را که یک روز قبل انجام شده بود، پخش نمود. به نظر می رسد هدف از این کار، خنثی سازی ماجرای پرونده تیراندازی در اتوبان، مربوط به آقای کریمی بوده است. یا لااقل این اتهام متوجه صدا و سیما می شود. امری که به دلایل زیر به هیچ وجه قابل قبول نیست:
۱. پرونده مذکور در هاله ای ضخیم از ابهام پیش روی مردم گشوده مانده و نه تنها برای فرد خوش سابقه ای مانند آقای محمود کریمی، بلکه برای قوه قضاییه سئوال برانگیز شده است. به سیر اخبار در این زمینه توجه بفرمایید:
* در ایام اربعین مصادف با ۵دی ۱۳۹۲تیر اندازی از خودروی آقای محمود کریمی به سمت خودرو ۲۰۶ در جاده دماوند صورت می پذیرد. خود آقای کریمی درتوضیحاتی که به نقل از ایشان در سایت خبری تازه نیوز منتشر شد و به سرعت در سایت های خبری هر دو جناح بازنشر گردید و هیچگاه از جانب ایشان تکذیب نشد، میگوید : "شب از نیمه گذشته بود و در اتوبانی خلوت خودرویی ایجاد مزاحمت می کرد. به زور مجبورم کردند در کناره اتوبان بایستم. یکدفعه دیدم به سمت خودروی من حمله کردند. مجبور شدم برای حمایت از خودم و سرنشینان خودرو چند تیر شلیک کنم تا اراذل پا به فرار بگذارند. شما بودی چیکار می کردی؟ در خودرویت را باز می گذاشتی و می گفتی هر کاری خواستیدانجام بدهید؟"
* یکی از مداحان خوشنام نیز، ضمن پذیرش انتساب تیر اندازی به ایشان این ماجرا را به داستان مداخله حضرت موسی در دعوای یک بنی اسرائیلی و یک قبطی که به کشته شدن قبطی انجامید تشبیه و درصدد توجیه بر آمد.
* پس از انعکاس گسترده این اخبار در رسانه ها، سردار رادان در ۱۶ دی ماه مصاحبه نموده ومیگوید "کسانی که محمود کریمی به آن ها شلیک کرده اراذل نبودند"
* روز ۱۷ دی ماه، رئیس کمیسیون قضایی مجلس در اظهار نظری میگوید: "تیر اندازی آقای کریمی عملی مجرمانه است" تا این تاریخ تمامی گزارش ها، حاکی از تیر اندازی اقای محمود کریمی است.
* در تاریخ ۲۶دی ماه آقای اژه ای سخنگوی محترم دستگاه قضا، در جلسه هفتگی با خبرنگاران طی سخنان متفاوتی، تیراندازی را به فرد دیگری که همراه آقای کریمی بود نسبت می دهد و میگوید: "بر اساس اعلام شاکی و مداح معروف مشخص شده سه خودرو در اتوبان شهید بابایی مسیر شرق به غرب در حرکت بودهاند که دو تای آنها ۲۰۶ و یکی از آنها مزدا بوده است. شاکی پرونده مدعی شد که در تونل سبقت میگیرد و این در حالی است که پس از این سبقت، خودروی آقای کریمی برای وی چراغ میزند و این فرد هم از خط وسط به خط کناری منتقل میشود. شاکی میگوید پس از این کار، صدای چند تیر را میشنود که یکی از این تیرها به خودرو او اصابت میکند.
پس از این اتفاق، ماشین شاکی و ماشین آقای کریمی در گوشه اتوبان میایستند و با یکدیگر به واسطه شناختن همدیگر احوالپرسی میکنند و سپس خداحافظی کردهاند. شاکی ادامه میدهد که فردای روز حادثه چند تن از دوستانش به وی میگویند از آنجا که ماشینت تیر خورده نمیتوانی آن را بفروشی و درست کنی به همین دلیل شاکی به پلیس مراجعه میکند.
وی افزود: پس از حضور شاکی در مرجع انتظامی پرونده تکمیل شده و از شاکی و همچنین مداح معروف آقای کریمی تحقیقات انجام میشود. در حالی که شاکی میگوید شکایتی ندارد و فقط خسارت ماشینش را میخواهد. این در حالی است که فردی که همراه آقای کریمی بوده مدعی شده که اسلحه برای وی بوده و اجازه شلیک هم داشته است و از این فرد هم تحقیقاتی به عمل آمده است.
دادستان کل کشور در پاسخ به این سؤال که آیا این پرونده از جنبه عمومی مورد رسیدگی قرار میگیرد یا خیر، گفت: به طور قطع پس از انجام تحقیقات اگر ضرورت داشته باشد از جنبه عمومی هم مورد رسیدگی قرار میگیرد.
وی گفت: باید بررسی شود فردی که ادعا میکند اسلحه برای وی بوده و همچنین مجوز حمل سلاح داشته در هنگام استفاده از آن قوانین و ضوابط را رعایت کرده یاخیر"
* ریس دیوان عالی کشور نیز پس ازطرح مسئله اقای کریمی در جلسه هفتگی دیوان، اسلحه کشیدن را مصداق محاربه شمردند و در تشریح جرم محاربه گفتند "تجرید السلاح لاخافه الناس" عریان نمودن سلاح برای ترساندن مردم.
* حال به جاست مصاحبه شاکی پرونده با روزنامه اعتماد را پس ازبخشیدن ضارب بخوانیم:
حادثه شليك به ماشين شما چطور رخ داد؟ آيا شما متعرض خودروي آقاي كريمي شديد و قصد آزار داشتيد؟
در تاريخ ۵ دي ماه ساعت دوازده و نیم شب در اتوبان شهيد بابايي به همراه همسرم در خودروي ۲۰۶ مان به همراه دو خودروي ديگر در مسير، در حال تردد بوديم.
اتفاق چطور رخ داد؟
من با خودروام يك لحظه سبقت گرفتم و بعد دوباره كنار آمدم. نميدانم در ذهن آقاي كريمي چه گذشت و چرا احساس خطر كردند كه به ما شليك كردند. البته من ابتدا متوجه شليك نشدم؛ كمي كه از صداي عجيبي كه شنيده شد گذشت و ما مسافتي را همچنان ادامه ميداديم كه ايشان چراغ زدند و ما هم به كنار اتوبان آمديم و توقف كرديم. تازه آنجا متوجه شديم كه به خودرويمان شليك شده است.
يعني در حين حركت به شما شليك شده بود؟ به كجاي خودرو؟
بله، ما درحال حركت بوديم كه به در عقب ماشين سمت پايين شليك شد. گلوله به نحوي به در خورده بود كه از در عبور و به ستون ماشين برخورد كرده بود. چون من اصلا نميدانستم صداي گلوله چطور است، اصلاً متوجه نشدم كه به سمت خودرو گلوله شليك شده و صدايي شبيه صداي ترقه را در حين حركت شنيدم.
چند بار شليك شد؟
به ماشين من يك گلوله اصابت كرده بود. آن دو خودروي ديگر هم رفته بودند و من با چراغ زدن آقاي كريمي كنار زدم. از خودرو كه پايين آمدم، با ديدن چهرهشان حدس زدم كه محمود كريمي هستند. اما فكرش را هم نميكردم كه طرفم مداح اهل بيت باشد.
خودروي ايشان چه بود و با چه سرنشينهايي؟
ايشان سوار يك ماشين شاسي بلند بودند كه سمت جلو پسرشان نشسته بودند و صندلي عقب هم دو خانم نشسته بودند. من از ايشان پرسيدم شما محمود كريمي هستيد و ايشان هم تاييد كردند اما باز هم باور نكردم و فكر كردم فردي شبيه ايشان است و دارد از هويت ايشان سوءاستفاده ميكند.
خب بعد پياده شدن چه بين شما گذشت؟ دليل شليك را چه مطرح كردند؟
اصلا در اين حد صحبت نشد. ايشان اعتراض كردند كه چرا سرعت داشتيد و چرا اينطور رانندگي كرديد و بحثهاي اين چنيني شد و اصلاً مجالي نشد كه ما حرف بزنيم. آنقدر ترس و واهمه از اتفاق داشتيم كه اصلاً در اين باره هيچ حرفي نزديم. ببينيد آن موقع شب در اتوبان به خودرويتان شليك كردند شما هم جاي ما باشيد اصلاً حرفي نميزنيد. خب هراس داشتيم. البته همين كه ايشان ديد من و همسرم افراد عادي هستيم و به يك خودروي شهروند عادي شليك كرده، سوار خودرويشان شدند و رفتند و من و همسرم در آن موقع شب تنها كاري كه توانستيم بكنيم اين بود كه به پليس زنگ زديم و آنها مامور فرستادند. ما هم به كلانتري رفتيم و شكايت را تنظيم كرديم.
و چطور ثابت كرديد كه هويت ضارب محمود كريمي است؟
اصلاً ما چيزي نگفتيم. ما فقط شرح ماوقع را داديم. انگار آنها خودشان پي بردند كه هويت واقعي ضارب همان آقاي كريمي است. چون موضوع شليك هم بود، خودشان پيگيري سريع كردند و انگار با ايشان تماس گرفتند.
بعد فرداي حادثه خبرش منتشر شد و شما شكايت كرديد؟
ما همان شب شكايت كرديم. چند روز بعد هم موضوع خبري شد. فرداي حادثه به همراه پرونده به دادسراي پل رومي رفتيم و پرونده در دستگاه قضايي تشكيل شد...
.
.
.
۲. چند پرسش مهم اذهان عمومی را آزار می دهد:
• چرا در این ماجرا این همه تناقض در رسانه ها بر افکار عمومی عرضه می شود؟ بالاخره ضارب کیست؟ مداح معروف و خوش سابقه آقای محمود کریمی یا فرد دیگری؟ مردم در حالی که خبرهای تکذیب نشده از قول خود آقای کریمی، وی را ضارب میشناسند، چگونه به خبر بعد از زبان دادستان کل اعتماد کنند؟ به ویژه که در پایان ماجرا باز رسانه ها از قول شاکی آقای کریمی را ضارب معرفی می کنند. اهمیت حفظ اعتماد به بالاترین مقام قضایی بعد از رئیس قوه کم است که در این ماجرا باید آسیب ببیند؟
• وقتی دادستان کل صراحتاً می پذیرد که جرم واقع شده جنبه عمومی دارد ولی با پس گرفتن شکایت شاکی سروته ماجرا بهم می آید و جنبه عمومی پیگیری نمیشود، این همه قاضی، وکیل دعاوی، حقوقدان و حقوق خوانده های بی شغل و اصحاب رسانه و مردم کنجکاو و باهوش چه تلقی از ماجرا پیدا میکنند؟ این ها بی اعتمادی را به نظام زیاد نمیکند؟ این به زیان نظام است یا به نفع آن؟ چرا اینجا به فکر آبروی نظام نیستیم؟
• رئیس دیوان عالی کشور این اقدام را مصداق محاربه می شمارد. اگر چنین است چرا با گذشت شاکی خصوصی پرونده مختومه می شود؟ وقتی اشراری که با سلاح سرد زورگیری می کردند مجازات شدند چرا کسی به دنبال شاکی خصوصی نبود؟
۳. همه این ها به یک طرف و مرثیه سرایی در بیت رهبری و پخش مکرر آن از صداوسیما در طرف دیگر. خرج کردن آبروی بالاترین رکن نظام و رسانه ملی برای تطهیر یک فرد در ماجرایی به این اهمیت و با این همه شبهه بر اساس چه مصلحتی انجام می شود؟ گمان نمی رود که حتی آقای کریمی با آن سوابق مثبت در رواج محبت اهل بیت و اسلام و دفاع از نظام هم اگر تأمل کند راضی به این امر باشد.
۴. کلام آخر این است که چه اشکالی داشت به پرونده ایشان مثل یک فرد عادی رسیدگی می شد. در نتیجه مردم با آرامش بیشتری در سایه حاکمیت اسلامی زندگی می کردند و زورمداران هم در صیانت از جان و مال مردم مواظبت بیشتر بخرج می دادند. کدام مصلحت بالاتر از اجرای بدون تبعیض حکم خدا است؟
مردم بخاطر اسلام و عدالت آن، روحانیت و نظام را می خواهند و اگر احساس کنند با احکام نورانی اسلام صادقانه برخورد نمی شود، حمایتشان باقی نمی ماند؛ چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم؛ حکومت با کفر دوام می آورد ولی با ظلم باقی نخواهد ماند"