هر کشوری میتواند به کسی که تقاضای ویزا میکند روادید بدهد یا ندهد و حتی اجباری ندارد دلیلی برای این اقدام خود بیاورد. بنابراین اگر . . .
تدبیر24: 1- پس از تردیدها و بحثهای فراوان دولت آمریکا اعلام کرد به سفیر دائمی ما در سازمان ملل متحد روادید نخواهد داد. علت این کار را حضور ایشان در جمع دانشجویان پیرو خط امام که سفارت آمریکا را تسخیر کردند، اعلام کردند. اینکه چرا در میان گزینههای مختلف فردی با این سابقه- یا در معرض داشتن این سابقه- برگزیده شده، موضوعی است که فعلا قابل بحث نیست. علت و عذری که بیان شده مسافرت قبلی ایشان به آمریکاست بدون اینکه با مانعی مواجه شوند که این عذر البته پذیرفتنی است زیرا گویا وقتی سوابق کسی یک بار از جهات امنیتی و موانع ورود به ایالات متحده آمریکا بررسی میشود و مانعی به نظر نمیرسد این سابقه تا حدوث حالت دیگری معتبر خواهد بود. به نظر میرسد علت وضعی که ایجاد شده، علاقهای است که گروههای مختلفی در ایالات متحده و کشور خودمان به «شلوغ شدن شهر» در روابط شاید رو به بهبود دو کشور دارند.
2- اما قضیه از جهات دیگری قابل تامل و بررسی است: اولا تقریبا مسلم است که هیچیک از کشورهای جهان گرفتن روادید را حق اتباع خارجه نمیدانند. به عبارت دیگر هر کشوری میتواند به کسی که تقاضای ویزا میکند روادید بدهد یا ندهد و حتی اجباری ندارد دلیلی برای این اقدام خود بیاورد. بنابراین اگر به اصل رجوع کنیم، ندادن روادید به جناب آقای ابوطالبی اقدامی است که در شرایط عادی حق کشور میزبان بوده و میتوانسته آن را اعمال بکند یا نکند. ثانیا: اما در مورد شهر نیویورک که ساختمان سازمان ملل در آن قرار دارد و ناچار محل تردد نمایندگان دیپلماتهای کشورهای مختلف جهان است قضیه فرق میکند. دولت ایالات متحده آمریکا متعهد و مکلف است به این نمایندگان و دیپلماتها روادید ورود بدهد زیرا سازمان ملل به نوعی و به تعبیری متعلق به همه جهانیان است و انجام وظایف آن با رفت و آمد آزاد دیپلماتها به آن ملازمه دارد. از این رو با اینکه-همچنان که گفته شد- دریافت روادید حق اتباع خارجی نیست، در این مورد خاص تکلیف صدور روادید برای ایالات متحده آمریکا وجود دارد و به همین خاطر در سازمان ملل مرجع و روشی برای برخورد با مواردی که ایالات متحده به تکلیف خود عمل نمیکند پیشبینی شده است. حسب مسموع دولت ایران مصمم است در خصوص این مورد به مرجع مذکور مراجعه کند.
3- جنبه دیگری که در این ماجرا باید مورد توجه قرار بگیرد، موضوع گروگانگیری دیپلماتهای ایالات متحده در ایران و روش و تدبیری است که برای حل بحران ناشی از آن پیشبینی شده است. پس از تسخیر سفارت آمریکا با دخالت دولت الجزایر دو دولت ایران و آمریکا به این نتیجه رسیدند که تمامی اختلافات ناشی از بازداشت این 52 نفر را از طریق و در قالب خاصی حل کنند. در مقدمه این قرارداد که به بیانیه الجزایر مشهور است صریحا آمده که دو دولت جمهوری الجزایر را واسطه حل اختلافات منتهی به بحران قرار دادهاند و در متن بیانیه تصریح شده ایالات متحده نه تنها تمام دعاوی علیه ایران را منتفی و به دیوان داوری ویژه رسیدگی به اختلافات دو کشور ارجاع خواهد کرد بلکه از اقامه دعوی در مورد هرگونه ادعای حال و آینده، ناشی از حوادث قبل از تصویب این قرارداد در رابطه با عمل دستگیری 52 نفر اتباع ایالات متحده در 13آبان 58 و توقیف آنها جلوگیری خواهد کرد. شاید بتوان گفت وقتی دعاوی و ادعاهای مالی به این ترتیب منتفی و حل و فصل میشود به طریق اولی مواردی از آن گونه که اینک طرح و باعث بروز مناقشه شده غیر قابل طرح خواهد بود. البته توجه داریم که ممکن است به تفاوت ماهیت دو مورد اشاره شود اما آنچه مورد نظر ماست قیاس اولویت است.
4- سخن آخر اینکه با توجه به حساسیت و شکنندگی روابط طرفین باید امیدوار بود هر دو طرف با دورنگری به موضوع نگاه کنند زیرا گمان میرود اهمیت مشکلاتی که باید در روابط طرفین حل شود آثار و عواقب آنها در حدی است که حل مشکل ایجاد شده را با آرامش و سعه صدر ایجاد میکند. وا... اعلم