تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۲۱۹۳۸
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۴

پخش نذري با طعم خون

جوان مغازه‌داري كه هنگام توزيع نذري با مردي درگير شده و او را هل داده بود نمي‌دانست اين كارش باعث مرگ مرد مي‌شود. متهم به قتل كه بعد از اين حادثه متواري شده و مدتي مخفيانه زندگي مي‌كرد سرانجام توسط پليس دستگير شد.

تدبير24: شامگاه 24 بهمن ماه سال گذشته ماموران كلانتري 161 ابوذر از وقوع درگيري در خيابان مهمان‌نوازان با خبر شدند. بررسي‌هاي اوليه نشان مي‌داد اين نزاع بين مردي 69 ساله با ميوه فروشي به‌نام عباس رخ داده است. زماني كه ماموران به محل حادثه رسيدند اين درگيري پايان يافته بود. تحقيق از شاهدان نشان مي‌داد در اين درگيري مرد 69 ساله به دليل صدمه‌يي كه به سرش وارد شده به بيمارستان انتقال يافته و ضارب نيز از آنجا فرار كرده است.

در شرايطي كه تحقيقات در اين باره ادامه داشت از بيمارستان خبر رسيد عباس كه از ناحيه پشت سر دچار شكستگي شديد شده بود به علت شدت جراحت وارده فوت شده است. در چنين شرايطي پرونده شكل جنايي به خود گرفت و به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسراي امور جنايي پرونده در اختيار افسران اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت تا آنها عامل اين جنايت را شناسايي و دستگير كنند.

شواهد حاكي از آن بود متهم به قتل بعد از اين ماجرا به محل نامعلومي گريخته است. جست‌وجوهاي ماموران براي يافتن اين مرد نيز به جايي نرسيد تا اينكه روز 24 فروردين كارآگاهان جنايي به اطلاعاتي دست يافتند كه نشان مي‌داد متهم به قتل در اين مدت به‌طور مخفيانه در يكي از روستاهاي استان گلستان زندگي مي‌كرد و حالا به تهران برگشته است. در چنين شرايطي ماموران مخفيگاه تازه وي را در دوراهي قپان شناسايي و او را در عملياتي غافلگيركننده دستگير كردند.

با آغاز بازجويي‌ها از متهم او جزييات اين جنايت را شرح داد و گفت: روز حادثه مقابل مغازه در حال پخش نذري براي شادي روح پدرم بودم كه مقتول جلوي مغازه آمد و گفت چرا براي پدرت خرما پخش مي‌كني. اول متوجه نشدم چه مي‌گويد اما چند لحظه بعد به دليل شكل حرف زدنش عصباني شدم و چون فكر مي‌كردم او به من و پدرم توهين كرده است كنترلم را از دست دادم و او را به عقب هل دادم. او چند قدم عقب رفت و از پشت به زمين افتاد. فكر نمي‌كردم اتفاق مهمي بيفتد اما او سرش به زمين برخورد كرد و زخمي شد. در حالي كه دست و پايم را گم كرده بودم از آنجا فرار كردم و مدتي مخفيانه زندگي كردم. اما بالاخره دستگير شدم.

سرهنگ آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ، با اعلام جزييات اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم، قرار بازداشت موقت از سوي مقام محترم قضايي صادر شده و او براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارد.



منبع: مركز اطلاع‌رساني پليس آگاهي تهران بزرگ

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: