تدبیر 24: به جرات می توان گفت این روزها تنها مساله مشترکی که در اذهان تداعی می شود مربوط به مباحث اقتصادی ، تورم و بیکاری است . موجی که سالهاست به وجود آمده و سال به سال سهمگین تر و ویران کننده تر می شود .
مدت هاست از مردم کوچه و بازار گرفته تا اقتصاددانان همه و همه در این خصوص نظریه پردازی می کنند و عامل یا عوامل آن را مطرح می نمایند و به نوعی می توان گفت همه به این نتیجه رسیده اند که تولید ، می تواند چرخ های اقتصاد را توامند سازد و به حرکت درآورد تا ازاین مهلکه بگریزد .اما تولید و توانایی برای تولید تنها یک حرف نیست، نیازمند برنامه ریزی های جدی و اصلاح بسیاری از موانع موجود است . می بایست تمامی عوامل مخل تولید ،شناسایی و به سرعت برطرف شوند و این تنها راه نجات بحران موجود است .
متاسفانه یکی از ریشه های عقب ماندگی ما در عرصه های اقتصادی، نفتی بودن ساختار اقتصاد ایران است که به نوعی اقتصاد ما را دچار کسالت کرده است، فساد و تنبلی را در میان ما رواج داده و ناکارآمدی های ما را پوشش داده است .استفاده مستقیم از منابع نفتی سیاست خوبی محسوب نمی شود استفاده نادرست از درآمدهای نفتی که صرفا به ریال تبدیل و در داخل هزینه شود نتیجه ایی جز تورم نداشته است . درست است که تحریم ها ، مساله کمبود نفت را پررنگ تر کرد و به این منزله است که اگر نفت نمی داشتیم چه می شد ؟
حال این سوال مطرح می شود که با این وجود چرا ما نتوانستیم در زمینه های دیگر فعالیت های اقتصادی خوبی داشته باشیم ؟چرا نرخ تورم در کشورمان روز به روز افزایش می یابد ؟
بسیاری از کشورها از جمله نروژ مثل ایران کشوری با منابع عظیم نفت است اما چرا نرخ تورم در این کشور 2 رقمی است ؟ چون وابسته به درآمدهای نفتی نیستند و در واقع در آمدهای نفتی خود را سرمایه گذاری می کنند .
یکی دیگر از علل و ریشه های عقب ماندگی ما در بحث اقتصاد مربوط به بانک هاست .
سودهای دریافتی در قبال ارائه تسهیلات به گونه ایی است که برای وام های به میزان یک برابر سپرده گذاری 15 درصد ، دو برابر سپرده گذاری 20 درصد و سه برابر سپرده گذاری 23 درصد سود از مشتریان متقاضی اخذ تسهیلات دریافت می شود و معدود افرادی که دارای انگیزه و جرات ریسک بوده اند در امر تولید سرمایه گذاری نموده اند و پروژه تولیدی را تا 60 الی 70 درصد پیش بردند و چون نحوه پرداخت وام به آنها قطره چکانی و با بروکراسی شدید بوده ، قبل از اتمام پروژه و سود آوری ، موعد سررسید اقساط وام های آنها فرارسیده و سرمایه گذار در گیر و دار عدم توان باز
پرداخت اقساط وام و در نتیجه پرداخته نشدن بقیه وام مورد نیاز و صدور اجرائیه توسط بانک ، در سراشیبی سقوط گرفتار شده اند و باید بهره مضاعف بر وام که جریمه دیرکرد وام نام دارد و بر آن اضافه می گردد را نیز بپردازند .
این یک واقعیت در نظام بانکی ماست و در واقع به مثابه چوبی است که در چرخ دنده های اقتصاد گذاشته شده است .
نتیجه این اقدامات چیزی نبوده جز اینکه سرمایه داران به سمت دلالی و خرده فروشی و مغازه داری سوق یافتند ، گروهی نیز با توجه به رشد 60 تا 70 درصدی قیمت مسکن ، به خرید زمین و مسکن رو آوردند و با همکاری دیگر دوستان ، بازار را داغ و ملتهب نگه داشتند و طبق برنامه شروع به فروش املاک نمودند و بعضا ریال حاصله را تبدیل به دلار و یورو نموده و با خرید ملک در خارج از کشور پول خود را به ارز تبدیل نموده و از کشور خارج نمودند .
اگر دقت بیشتری به این موضوع داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که این گروه در 2 مرحله سود کرده اند یکی در معامله زمین و مسکن و دیگری در تبدیل ریال به دلار .
از این مثال ها و کج روی ها در زمینه های دیگر بسیار است .اما در کل آنچه تولید را زمین گیر و واردات را افزایش داد ارز ارزان بود . وقتی واحد های تولیدی نتوانند صادرات انجام دهند و زیر ظرفیت تولید انجام دهند واضح است که هزینه های تولید افزایش می یابد و همچنین با وجود این تحریم ها نتوانند و یا با هزینه های بسیار سنگین بتوانند برخی از دستگاه ها و ماشین آلات مورد نیاز را وارد کنند، قیمت کالاهای تولید ی داخل کشور گرانتر می شود و به تدریج تولید تعطیل می شود .
مشکلات رکود اقتصادی کشور ما و وقفه های ایجاد شده در امر تولید وافزایش بیکاری و اعتیاد و جامعه ایی غیر پویا بسیار است و حرف و راهکار ها برای حل این معضلات نیز بسیار است اما اقدامات موثر و حرکت های سنجیده بسیار کم و ناچیز می باشد .
تا وقتی تمام تکیه ما بر سرمایه های نفتی و نپذیرفتن اشتباهات گذشته باشد و تا هنگاهی که صنعت را در انزوا نگه داریم و از دیگر سرمایه ها و زمینه های اقتصادی کشور چشم بپوشیم و همچنین به جای بستر سازی و حمایت از سرمایه گذار و تولید کننده و گشایش مسیر برای گام برداشتن آنها با سماجت ها و افکار غلط و پوسیده این مسیر را صعب العبور سازیم ، اقتصاد ما یک اقتصاد دلالی و سفته بازی و خدماتی خواهد بود .
و این چنین اقتصادی ضد تولید است و این یعنی بیکار ی ، تورم و.....