تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 22
کد خبر: ۲۲۵۱۸
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۷

خواهرکشی با ساندویچ مسموم

مردي كه متهم است با خوراندن ساندويچ مسموم خواهرش را به قتل رسانده است توسط پليس دستگير شد. دستگيري اين مرد در حالي است كه او در جريان بازجويي ها انگيزه مشخصي را براي ارتكا ب اين جرم عنوان نكرده است.
تدبیر24: صبح پنجم فروردين ماه امسال، جسد ناشناس زني ميانسال در جاده تلو كشف شد كه نزديك به 20 روز هويتش براي پليس مبهم مانده بود. جسد كشف شده متعلق به زني حدودا 50 ساله بود كه بنا بر نظريه تيم تشخيص هويت و پزشكي قانوني حاضر در محل كشف جسد، به علت خفگي ناشي از انسداد شريان تنفسي گردن به قتل رسيده بود. با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع قتل عمد و به دستور رييس شعبه 102 دادگاه بخش لواسانات، پرونده جهت انجام رسيدگي در اختيار كارآگاهان اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.

با آغاز رسيدگي به پرونده و در شرايطي كه هيچ‌گونه اعلام فقدان با مشخصات جسد ناشناس جاده تلو به پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام نشده و در بازرسي از مقتول نيز هيچ‌گونه مدارك شناسايي كشف نشده بود، در روز 24 فروردين ماه سال جاري، فردي با مراجعه به پايگاه چهارم پليس آگاهي تهران بزرگ اعلام كرد كه نزديك به 20 روز است كه از خواهرم سكينه كه پس از متاركه از همسرش به تنهايي زندگي مي‌كند اطلاعي ندارم.

با توجه به تشكيل پرونده فقداني در پايگاه چهارم آگاهي و آغاز رسيدگي به اين پرونده، كارآگاهان اين پايگاه با بررسي بانك اطلاعاتي اجساد ناشناس موفق به شناسايي هويت جسد كشف شده در جاده تلو شده و در ادامه برادر مقتول جهت انجام تحقيقات و رسيدگي به پرونده قتل خواهرش، به اداره دهم پليس آگاهي دعوت شد.

برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: حدودا چند سالي است كه خواهرم به تنهايي زندگي مي‌كند و ارتباط چنداني با اعضاي خانواده‌اش ندارد تا اينكه چندي پيش تعدادي از بستگان با بنده تماس گرفته و عنوان كردند كه خواهرم جوابگوي تماس‌هاي تلفني آنها نيست؛ من نيز براي پيگيري موضوع، چندين بار با تلفن منزل و همراهش تماس گرفته و زماني‌كه پاسخگوي تماس‌هاي تلفني من نشد به منزلش واقع در منطقه تهرانپارس مراجعه و در كمال تعجب، همسايه طبقه بالايي خواهرم (صاحبخانه) گفت كه چند روزي است كه او را نديده است.

در شرايطي كه تحقيقات پليسي جهت بررسي انگيزه‌هاي مختلف جنايت در دستور كار كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار داشت، خواهرزاده مقتول با حضور در اداره دهم پليس آگاهي مطالبي را بيان داشت كه باعث شناسايي و دستگيري قاتل

شد. خواهرزاده مقتول در اظهاراتش به كارآگاهان گفت: به همراه دايي در مسير رفتن به مراسم ختم يكي از بستگان بوديم كه در بين راه و براي انجام عمليات بانكي، لحظه‌يي از ماشين پياده شدم و در حالي كه دايي در داخل ماشين بود به داخل بانك رفتم؛ در زماني كه در داخل بانك بودم، در يك لحظه و از پشت شيشه بانك متوجه شدم كه دايي در حال قرار دادن وسيله‌يي در زير صندلي سمت شاگرد راننده است؛ بدون آنكه به موضوع مشكوك شوم و از دايي سوالي كنم، هر دو نفر به مراسم ختم رفتيم تا اينكه پس از بازگشت به منزل، كنجكاو شدم و زير صندلي را نگاه كردم. در كمال تعجب كارت شناسايي و طلا و جواهرات عمه‌ام را در زير صندلي پيدا كردم.

با توجه به اظهارات خواهرزاده مقتول، بلافاصله برادر او توسط كارآگاهان اداره دهم دستگير و جهت انجام تحقيقات به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد.

برادر مقتول در اظهارات اوليه منكر هرگونه اطلاع از مدارك شناسايي و طلا و جواهرات كشف شده متعلق به خواهرش در زير صندلي ماشين متعلق به خواهرزاده‌اش شد تا اينكه نهايتا لب به اعتراف گشود و به قتل خواهرش اعتراف كرد. وي در تشريح اين حادثه گفت: با طرح و نقشه ارتكاب جنايت و در حالي كه يك ساندويچ، همراه با يك نوشيدني مسموم تهيه كرده بودم به در منزل خواهرم رفتم و از او دعوت كردم تا براي صحبت در خصوص برخي اختلافات، سوار ماشين من شود تا ضمن چرخيدن در سطح شهر و همچنين خوردن ساندويچ، با يكديگر نيز صحبت كنيم؛ زماني‌كه خواهرم نوشيدني مسموم را نوشيد، بيهوش شد و من نيز گردنش را به صندلي بسته و به سمت جاده تلو حركت كردم؛ پس از رسيدن به جاده تلو و زماني كه از مرگ خواهرم مطمئن شدم جسد را از ماشين پياده كردم و بلافاصله به منزل خواهرم رفتم. سراغ محلي كه خواهرم مدارك شناسايي و جواهراتش را نگه مي‌داشت رفتم و آنها را برداشتم و از خانه خارج شدم.

سرهنگ آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعتراف صريح متهم، قرار بازداشت موقت از سوي قاضي پرونده صادر و تحقيقات جهت شناسايي انگيزه واقعي و...، در دستوركار كارآگاهان اداره دهم پليس اگاهي تهران بزرگ قرار گرفته است.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: