مرور روزنامههای چهارشنبه سی مردادماه
سلطان میانجی گری به تهران آمد
تدبیر24 :روزنامههای کشور در کنار اخبار اقتصادی درباره نرخ ارز و اشتغال، بیشتر به مسائل سیاسی پرداختهاند. گزینه پیشنهادی برای وزارت علوم و واکنشها به معرفی احتمالی توفیقی، احتمال تغییر در بررسی صلاحیت وزرا و آینده روابط خارجی ایران در پرتو سخنان هاشمی رفسنجانی و ولایتی و سفر سلطان عمان به ایران اخبار دیگر امروز هستند
تدبیر24 :روزنامههای
کشور در کنار اخبار اقتصادی درباره نرخ ارز و اشتغال، بیشتر به مسائل سیاسی
پرداختهاند. گزینه پیشنهادی برای وزارت علوم و واکنشها به معرفی احتمالی توفیقی،
احتمال تغییر در بررسی صلاحیت وزرا و آینده روابط خارجی ایران در پرتو سخنان هاشمی
رفسنجانی و ولایتی و سفر سلطان عمان به ایران اخبار دیگر امروز هستند.
سلطان
میانجیگر به ایران میآید
سفر
سلطان عمان به کشورمان مورد توجه چندین روزنامه قرار گرفته است. ابتکار این سفر را گامي براي ميانجيگري بين
ايران و آمريکا دانسته و نوشته: عمان در چند سال اخير با استفاده از روابط نزديک
خود با ايران و غرب، تلاش کرد وارد صحنه ميانجيگري ميان دو طرف شود و در اين زمينه
هم به موفقيتهايي دست يافت. همچنين در نتيجه اعتماد ميان تهران و مسقط، سفارت
عمان مسؤوليت حفاظت از منافع ايران در لندن را برعهده گرفته است. سلطان قابوس در
چند سال اخير بارها با ميانجيگري ميان تهران و پايتختهاي اروپايي، زمينه آزادي
شهروندان بازداشتي از دو طرف را فراهم کرد. شيوه کار هم اينگونه بود که سلطان
قابوس با ميانجيگري دو جانبه، بعد از آزادي هر شهروند ايراني يا غربي، آنها را با
استفاده از هواپيماي اختصاصي به مسقط منتقل ميکرد و بعد از چند روز ميزباني،
تحويل کشورشان ميداد.
اوج
ميانجيگري سلطان قابوس هم در ماجراي آزادي سارا شورد، شين بائر و جاشوا فتال سه
شهروند آمريکاي بازداشتي در ايران بود که هر سه بعد از پرداخت وثيقه 1.5 ميليارد
توماني آنها توسط پادشاه عمان، از زندان آزاد و در دو مرحله با استفاده از
هواپيماي اختصاصي پادشاهي عمان به مسقط منتقل و تحويل خانواده هايشان شدند.همچنين
آزادي مجتبي عطاردي استاد دانشگاه شريف که در آمريکا بازداشت بود، شهرزادميرقلي
خان زنداني در آمريکا و نصرالله تاجيکسفير اسبق ايران در اردن که در لندن بازداشت
بود با ميانجيگريهاي سلطان قابوس محقق شد. نکته ديگر، شرايط فعلي منطقه و جهان
است. از يک سو کشورهاي غربي در اعمال فشارها عليه ايران براي توقف برنامه هسته اي
اش تمام پتانسيل خود را به کار گرفته اند اما به موفقيت نرسيده اند و از سوي ديگر
در ايران بعد از انتخابات رياست جمهوري، گرايشي به قدرت رسيده است که خواهان
دستيابي به توافق با جامعه جهاني و پايان تحريم هاست. کشورهاي منطقه هم به شدت از
افزايش رويارويي و تنش ميان ايران و غرب بر سر مسئله هسته اي و امکان بروز جنگ
ديگري در منطقه نگران هستند. در اين ميان، حسن روحاني که عهده دار رياست جمهوري
ايران شده هم بر نقش ميانجيگرانه عمان در محيط منطقه اي و بينالمللي وقوف کامل
دارد. او در خرداد 84 به هنگام حضور در پست دبير شوراي عالي امنيت ملي و برعهده
گرفتن مسؤوليت مذاکرات هسته اي با دولتهاي اروپايي، سفري به کشورهاي عربي منطقه
از جمله عمان داشت تا موضوع تحريک کشورهاي منطقه عليه برنامه هسته اي ايران را
ريشه يابي کند. با نگاهي به اين مطالب، ميتوان گفت كه سفر هفته آينده سلطان قابوس
به تهران ميتواند صرفا يک سفر پروتکلي و معمولي نباشد. شايد دولت عمان در راستاي
روند ميانجيگيري گذشته ميان ايران و غرب و مشخصاً آمريکا، قصد دارد وارد فاز جديد،
مهم و سطح بالاتري از ميانجيگيري ميان دو طرف شود و به همين دليل نياز است سفر
خارج از معمول پادشاه عمان به تهران و ملاقات و رايزني در بالاترين سطوح عملي شود.
ولی
روزنامه بهار به این سفر روی خوش نشان نداده و در
مطلبی با عنوان «چرا تعارف؟» نوشته است: امروز در خبرها آمده بود سلطان قابوس
پادشاه عمان بهزودی سفری به تهران خواهد داشت تا ضمن تبریک به آقای روحانی درباره
روابط میان ایالات متحده و ایران مذاکراتی با مقامات تهران به عمل آورد و احتمالا
حامل پیامی از سوی مقامات واشنگتن هم باشد. حال این پیام حاوی پیامی با مضامین حسننیتی
است یا نامهای سراسر کاری و دیپلماتیک، باید منتظر ماند و دید. اما اگر افشا شود
محتوای نامه دارای مضامین حسننیتی است نباید چندان تعجب کرد. در مورد این سفر و
اهداف آن تا آنجا که به روابط ایران و عمان مربوط میشود باید از این سفر و موارد
مشابه استقبال کرد. خصوصا آنکه اولین دیدار دیپلماتیکی روحانی با سران کشورها از همسایگان
عرب خلیجفارس شروع شده و این خود منطبق با اهداف رییسجمهوری ایران در بازسازی
مناسبات خارجی است. تا اینجای کار مشکلی نیست. اما زمانی که در سفر یا سفرهای
اینچنین قرار است پای عنصر سومی به میان کشیده شود، به دو مساله باید توجه ویژه
داشت. نخست قرار است چه کسی با چه جایگاهی میان ما و عنصر سوم میانجیگری کند؟ دوم
مگر برای بیان مواضع و دفاع از منافع ملی در گفتوگو با عنصر سوم لزوما باید پای
کسی در میان باشد؟ زمانی میان دو کشور مانند ایران و عراق اختلاف و جنگ بود. این
درست که موانعی بر سر راه گفتوگوی مستقیم وجود داشت اما آنکه میانجیگر شد و
اتفاقا درست هم عمل کرد سازمان ملل بود. در واقع یک نهاد بینالمللی پادرمیانی میکرد.
اما مسائل ایران و آمریکا وقتی قرار نیست از سوی یک نهاد معتبر بینالمللی پیگیری
و حلوفصل شود راهحل هم این نیست که پای کشور دیگری به موضوع باز شود. در
مذاکرات در این سطح ارشد قرار نیست دوطرف با هم تعارف داشته باشند یا به روی هم
اسلحه بکشند. آقای روحانی روش خود را در مورد سیاست خارجی و مسائل ایران و آمریکا
به روشنی و شفافیت بیان کرده است. نقطه تاریکی هم در بیان مواضع اصولی ایران در
مذاکره با کدخدای اروپا دیده نمیشود. حال چه نیازی است به دخالت میانجی؟ ایران میتواند
از کانال عمان به بازسازی روابط خود با جهان عرب و خصوصا همسایگان خلیجفارس
بپردازد که کار بسیار حساس و مهم و به قاعدهای است. اما کشاندن پای سلطان قابوس
به میدان واسطهگری در استراتژی نهایی سیاست خارجی تهران کار منطقی به نظر نمی
رسد. یک چنین میانجیگری در نهایت به نفع مسقط تمام میشود تا تهران.
منبع:تابناک