مخالفين دولت با بيتوجهي کامل به شرايط موجود، عرف معمول مخالفت را رعايت نميکنند و به همين دليل دست به سياه نمايي زده و همه تلاششان را به کار ميگيرند تا عليه قوه مجريه کارشکني کنند و . . .
تدبیر24: کشور به معناي واقعي کلمه شرايط عجيب و البته دشواري را در حال تجربه کردن است و دقيقا به همين دليل، انتظار از فضاي عمومي اين است که همه دست به دست هم بدهند تا دستگاه اجرايي را در اجرايي کردن برنامههايش کمک کنند تا بلکه جامعه از اين پس آرامش بيشتري را با کاهش دغدغههايش تجربه کند. به هر حال نکته مشخص، اين است که مشکلات زيادي به مردم تحميل شده است و دقيقا به همين دليل، هدف نبايد چيزي غير از «تلاش براي بهبود شرايط» باشد. به طور طبيعي هر دولتي منتقدان و حتي مخالفاني دارد، اين طبيعي است که بازندگان هر انتخاباتي در مجلس يا فضاهاي ديگر فعاليت خود را جدي بگيرند و براي اينکه خود را از طيف رقيب اصلحتر نشان بدهند، انتقادات و اظهارنظرهايي هم داشته باشند.
اما متاسفانه اين روزها شاهد اين هستيم که مخالفين دولت با بيتوجهي کامل به شرايط موجود، عرف معمول مخالفت را رعايت نميکنند و به همين دليل دست به سياه نمايي زده و همه تلاششان را به کار ميگيرند تا عليه قوه مجريه کارشکني کنند و حتي بخشي از جامعه آنها را به سنگ انداري جلوي پاي دولت متهم ميکنند که خب! ناگفته پيداست که چنين رويکردي چه هزينههاي گزافي را به پيکره جامعه وارد کرده و براي دولت ايجاد مزاحمت ميکند.
اين روزها در شرايطي شاهد سوال و احضار وزيران هستيم که با وجود حق نظارتي مجلس، بايد گفت وقتي اين مسايل بيش از حد معمول مشاهده ميشود، جامعه را به اين نتيجه ميرساند که قوه مقننه وارد فضاي اختلاف و چالش شده است چون مردم به راحتي ميتوانند فرق انتقاد اصولي با رفتارهاي افراطي را تشخيص بدهند. پس بايد به افراطيون پيشنهاد کرد که به جاي اصرار به افراط، در مسير منطق گرايي حرکت کنند تا بيش از اين در نظر اذهان عمومي زير سوال نروند.
در همه جاي دنيا، اين نظريه به اثبات رسيده است که افراطيگري شيوه پسنديدهاي نيست و افراطيون تحت هيچ شرايطي نميتوانند به اهداف تعييني خود برسند و در نهايت هم، چارهاي جز حاشيه نشيني و انزواي سياسي و اجتماعي نخواهند داشت. پس اگر آنها واقعا دنبال اين هستند تا حيات سياسي و اجتماعيشان همچنان تداوم داشته باشد، بايد هر چه سريعتر تغيير رويه بدهند تا هم اتهام سياه نمايي و تحرک در مسير خلاف منافع عمومي را از خود بزدايند و هم اينکه در کاهش مشکلات و همچنين رشد و تعاليهاي احتمالي سهم و نقشي براي خودشان قايل شوند.
همچنين درباره واکنشِ دولت به چنين تحرکاتي نقطه نظرات متفاوتي وجود دارد که بخشي حکم به تقابل ميدهند و برخي هم، اعتقادشان اين است که «بيتوجهي» بايد ترجيح دولت در قبال منتقدان و مخالفان باشد. بايد اينطور گفت که دولتيها بايد نقطه اعتدال را بگيرند. به اين معني که نه تمام وقت و انرژي خود را صرف پاسخگويي و مقابله با رقباي خود کنند و نه اينکه از کنار همه اظهاراتشان به راحتي عبور کنند. چرا که مطمئنا در اظهارات مخالفان هم ميشود مسايلي پيدا کرد که دقت به آنها، تاثير بسزايي در کاهش مشکلات خواهد گذاشت.