عده ای که با هدف قرار دادن پایگاه اجتماعی و حامیان دولت از آمار درخواست یارانه به عنوان شاخصی برای عدم محبوبیت دولت و «نه» مردم به درخواست دولت عنوان کردند
تدبیر24: هدفمندی یارانه ها و پرداخت ریالی یارانه به شهروندان یکی از چندین میراث دردسرساز دولت محمود احمدی نژاد برای حسن روحانی است که چون شمشیری دو دم به پاشنه ای آشیل برای دولت تدبیر و امید بدل شده است.
به گزارش خبرنگار تدبیر24 ، دولت دوم محمود احمدی نژاد در روزهای پایانی سال 88 طرح هدفمندسازی یارانه ها را پس از ماه ها کش و قوس بین دولت و مجلس وقت تصویب و در آذر ماه سال 89 آن را اجرایی کرد ، قانونی که بر اساس آن ماهانه مبلغی حدود 45 هزار تومان به حساب هریک از سرپرستان خانوار واریز شد.
در ابتدای اجرای این طرح ، دولت محمود احمدی نژاد شهروندان متقاضی دریافت یارانه را موظف به تکمیل اطلاعات اقتصادی خانوارها در لیستی کاغذی کرد و آنان با حضور در صف هایی نامنظم و شلوغ مجبور بودند اطلاعات خود را برای دریافت یارانه به دولت تحویل دهند. این اقدام اما تمام ماجرا نبود و پس از آن دولت وقت شهروندان را خوشه بندی کرده و هریک از خانوارها را بر اساس آنچه که گفته می شد پس از بررسی اطلاعات اقتصادی ثبت شده در لیست ها و تطبیق آن با واقعیت بوده است به سه خوشه تقسیم کرد. خوشه بندی که بعدها محمود احمدی نژاد حاضر به اجرای آن نشد و گفت که تمام ثبت نام کنندگان یارانه ای یکسان دریافت خواهند کرد و در این بین تفاوتی میان دهک های مختلف درآمدی وجود نداشت.
مدتی پس از اجرای این قانون جراحی عظیم اقتصادی که مردان اقتصادی احمدی نژاد آن را سبب بهبود معیشت مردم می دانستند به شکلی شکافی عظیم در سطح جامعه خود را بروز داد و در حالی که در ماه های اولیه اجرای آن وضعیت زندگی مردم در مناطق روستایی به سبب تعدد اولاد و کم بودن هزینه ها بهبود نسبی یافته بود، وضعیت ساکنان شهرها و کلان شهرها روز به روز بدتر شد و افزایش بی رویه قیمت ها عملا طبقه متوسط شهری را به گروه های فقیر و تهیدست جامعه پیوند داد که از دستاوردهای آن محسوب می شد.
بحران اقتصادی دولت احمدی نژاد که تا پایان عمر آن در سال 92 تداوم داشت، پس از هدفمندی یارانه ها رشد بیشتری به خود گرفت بطوریکه قیمت برخی از اجناس و اقلام مصرفی روزانه شهروندان نظیر لبنیات در عرض یکماه چندین بار افزایش قیمت را پشت سر گذاشته و سکه و ارز نیز به عنوان شاخص هایی برای تعیین وضع اقتصادی افزایش قیمتی بی سابقه یافت.
تخلفات مختلف دولت احمدی نژاد در اجرای قانون هدفمندی یارانه ها ، اختلاس های بی سابقه در طول دولت وی ، افت شاخص های بورس، احساس عدم امنیت برای سرمایه گذاری اقتصادی و ... که در مجموع بحران اقتصادی بی سابقه در ایران را رقم زد اما با واکنشی از سوی شماری از اصولگرایان که بخش اعظمی از آنان را جبهه پایداری نمایندگی می کند روبه رو نشد و اعضای ارشد این جبهه سیاسی نظیر مهرداد بذرپاش ، حمید رسایی ، روح الله حسینیان ، مهدی کوچک زاده و ... در طول دولت احمدی نژاد ترجیح دادند بجای شنیدن صدای خرد شدن استخوان های اقتصادی ملت در زیر بار تورم حواس خود را متوجه تحرکات و سخنان هاشمی رفسنجانی ، سید محمد خاتمی و ... کنند.
با فرا رسیدن موسم انتخابات ریاست جمهوری ، اقتصاد بحران زده ایران نخستین واکنش خود به این موضوع را همزمان با ثبت نام آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از خود بروز داد و به فاصله چند دقیقه پس از ثبت نام وی قیمت سکه و ارز با کاهشی چشمگیر روبه رو شد، موضوعی که پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات نیز تداوم داشت و پس از گذشت کمتر از دو ماه از پیروزی وی با افزایش قدرت ریال در مقابل دلار ، کاهش قیمت سکه ، بهبود وضعیت معیشتی مردم ، افزایش شاخص های بورس و ... خود را نشان داد.
بهبود این شرایط گرچه برای ملت شیرین بود اما کام شکست خوردگان در انتخابات را تلخ کرد و آنان که در مقابل بحران اقتصادی دولت احمدی نژاد سکوت پیشه کرده بودند را وادار به واکنش کرد ، واکنش هایی که چندان با استقبال مردم روبه رو نشد تا اینکه همزمان با اجرای فاز دوم قانون هدفمندی یارانه ها که مصوب مجلس بوده و دولت جدید تنها موظف به اجرای آن بود، تلاش این جریان برای تخریب دولت آغاز شد .
نخستین سنگ اندازی این جریان ، همزمان با درخواست دولت از مردم بی نیاز برای انصراف از دریافت یارانه نقدی انجام شد و آنان با هدایت علنی و پنهانی کمپین های برای دریافت یارانه ، جوسازی رسانه های و ... از تشویق مردم برای دریافت یارانه نقدی دریغ نکردند تا شاید از این طریق اندکی از آبروی رفته خود در حمایت از دولت قبل و سکوتشان در قبال بحران های اقتصادی آن دوره را جبران کنند، این جریان بی آنکه به ماجرای پر کردن فرم های اقتصادی در دولت قبل و ... اشاره کنند سامانه اینترنتی رفاهی را که برای ثبت نام مردم جهت دریافت یارانه ایجاد شده بود توهین به مردم قلمداد کرد و همزمان با آن با نگارش مقالات متعدد و گزارشات زنجیره ای این اقدام دولت را ناموفق جلوه دادند.
پس از اعلام آمار رسمی انصراف دهندگان از دریافت یارانه نقدی که شمار آن دو میلیون و 400 هزار نفر بود، این جریان جنجال رسانه ای خود در این خصوص را وارد فاز دیگری کرده و با هدف قرار دادن پایگاه اجتماعی و حامیان دولت از این موضوع به عنوان شاخصی برای عدم محبوبیت دولت و «نه» مردم به درخواست دولت عنوان کردند و حتی برخی از آنان نیز پا را فراتر گذاشته و مدعی شدند که حامیان دولت فعلی همین تعدادی هستند که از دریافت یارانه انصراف داده اند!
بحران سازان دولت تدبیر و امید اما بی شک بهتر از بسیاری دیگر آگاهند که آنچه که امروز تحت عنوان هدفمندی یارانه ها به مرحله اجرا در آمده میراث به جا مانده از دولت محمود احمدی نژاد است و مردان روحانی راهی جز تداوم اجرای این طرح را نداشتند، چهره های این جریان که یک روز توافق ژنو را ننگین قلمداد کرده و روز دیگری مهمانی همسر رییس جمهور را بر نمی تابند بد نیست به خاطر بیاورند که تنها دو دهک درآمدی شهری از قانون هدفمندی یارانه ها منتفع شده و مابقی از اجرای آن ضرر کرده اند و به زبان ساده تر چندین برابر آن 45 هزار تومانی که احمدی نژاد تحت عنوان پول امام زمان (عج) به حساب مردم واریز کرده بود از حساب آنان برداشت شده است.
اما چرا مردم از دریافت یارانه نقدی انصراف ندادند ؟ پاسخ به این سوال واضح است و معلوم نیست جریان تندرو که برخی از آنها خود را نماینده مردم در مجلس نیز می دانند چطور در پی بردن به آن عاجزند. واقعیت این است که مردم نگرانند و همچنان خاطرات ایامی که قیمت تخم مرغ در ابتدا و انتهای یک هفته تفاوت پیدا می یافت را از خاطر نبرده اند ، اینکه مردم از دریافت یارانه انصراف ندادند ناشی از مدیریت اقتصادی غلطی است که در طول هشت سال دولت به اصطلاح مهرورز اصولگرایان اجرا شده ، واقعیت این است که اگر در دولت قبل امثال خاوری و زنجانی و ... هزاران میلیارد از پول ملت را به تاراج نبرده بودند امروز اطمینان آنان نه به دولت که به بدنه نطام نیز افزایش می یافت و برخی از آنان با این تصور که اگر سهم خود از یارانه خود را نگیرند امثال زنجانی و خاوری آن را به یغما خواهد برد اقدام به ثبت نام برای دریافت یارانه نمی کردند.
از سوی دیگر باید به حضراتی که امروزه سنگ مردم به سینه می زنند احسنت گفت که در طول دولت احمدی نژاد که روزی در حمایت از آن سر و دست می شکاندند اوضاع مردم به جایی رسید که این جمعیت کثیر از آنان خود را مستحق و نیازمند دریافت یارانه می داند ، این نتیجه همان مدیریت غلطی است که طبقه متوسط را از بین برد