تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 22
کد خبر: ۲۲۸۲
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۳

احمدی نژاد فرق نوچه پروری و جوان گرایی را نفهمید؟

نگاهی گذرا به بحث‌های مطرح شده در جریان بررسی صلاحیت مسعود سلطانی‌فر، گزینه پیشنهادی دولت یازدهم برای تصدی مسؤولیت وزارت ورزش و جوانان، نشان می‌دهد که شاید پیش‌بینی کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم در جریان بررسی کلیات طرح ادغام دو سازمان تربیت بدنی و سازمان ملی جوانان درست بوده باشد.
 
دوازدهم دی ماه سال 89 نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی را به تصویب رساندند که به موجب آن از همان روز سازمان‌های تربیت بدنی و ملی جوانان با اعتبارات، نیروی انسانی و امکانات ادغام و به وزارت ورزش و جوانان تبدیل می‌شدند. نمایندگان با 157 رای موافق، 44 رای مخالف و 11 رای ممتنع به جزییات این طرح رای مثبت دادند.

در آن زمان کمیسیون فرهنگی مجلس به ریاست غلام‌علی حدادعادل مخالف این ادغام بود چرا که اعضای این کمیسیون معتقد بودند اهداف سازمانی دو سازمان مذکور با هم سنخیتی ندارد. سازمان ملی جوانان نهاد سیاستگذاری و ستادی به شمار می‌رفت و سازمان تربیت بدنی یک نهاد اجرایی محسوب می‌شد و بیم آن می‌رفت که اهداف سازمان ملی جوانان تحت‌الشعاع امور ورزشی کشور قرار گیرد و به همین دلیل آن‌ها ترجیح می‌دادند سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش تغییر نام یافته و سازمان ملی جوانان در آن ادغام نشود.
 
با این وجود، بررسی عملکرد دو سال گذشته وزارت ورزش و جوانان در حوزه جوانان و نیز تحلیل محتوایی اظهارات موافقان و مخالفان مسعود سلطانی‌فر، هم در رسانه‌ها و هم در مجلس، نشان می‌دهد که شاید نظر کمیسیون فرهنگی مجلس هشتم پر بیراه هم نبوده باشد.
 
نگاهی گذرا به مشروح مذاکرات مجلس در جریان بررسی صلاحیت مسعود سلطانی‌فر که در نهایت منجر به رأی عدم اعتماد نمایندگان به او شد، نمایان‌گر آن است که به جز اشاره بسیار گذرای یکی دو نماینده مجلس، تقریباً همه مباحث مطرح شده چه از طرف موافقان و چه از طرف مخالفان رویکردی ورزشی داشته و هیچ اشاره‌ای به موضوع وظایف وزارت ورزش و جوانان در حوزه جوانان نشده است.
 
در این میان، جستجوی کوتاهی در محتوای تولید شده در رسانه‌های فارسی‌زبان در فاصله روز 13 مردادماه که دکتر روحانی فهرست اعضای کابینه پیشنهادی خود را در اختیار رئیس مجلس شورای اسلامی گذاشت، تا روز 24 مردادماه که سلطانی‌فر با رأی عدم اعتماد نمایندگان مجلس رو‌به‌رو شد نیز نمایانگر واقعیتی مشابه است و نشان می‌دهد حجم عمده این محتوا از طرف کارشناسان، فعالان و نخبگان ورزشی ابراز و تولید شده است.
 
علیرغم این در همین جستجوی کوتاه و در میان خیل انبوه مسائل مطرح شده از سوی ورزشی‌ها، معدود اظهارنظرهای متفاوتی نیز به چشم می‌خورد که به نظر می‌رسد از چشم ناظران دور مانده و یا توجه لازم را به خود جلب نکرده باشد. به غیر از یادداشتی که عصر‌ایران در روز 22 مردادماه در این زمینه منتشر کرد، مسعود شفیعی، رئیس کانون جوانان و عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه نیز از چهره‌هایی است که در بحبوحه روزهای داغ هفته گذشته با مصاحبه‌های خود تلاش کرد تا اهمیت مسأله جوانان و وظایف مهم وزارت ورزش و جوانان در این حوزه را به افکار عمومی، رسانه‌ها و نمایندگان مجلس یادآوری کند.
 
شفیعی که از پژوهشگران مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است به سؤالات عصر ایران در این زمینه پاسخ گفته است.
 
 * در روزهای اخیر برخی با انتقاد از میانگین سنی هیأت دولت یازدهم و مقایسه آن با دولت آقای احمدی‌نژاد پیش‌بینی می‌کنند که جوانگرایی و توجه به مسائل جوانان در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی کم‌رنگ شود. آیا شما با این پیش‌بینی‌ها موافقید؟
 

ابتدا بگویم که به اعتقاد من آن‌چه که در دوره آقای احمدی‌نژاد رخ داد جوانگرایی نبود بلکه پدیده‌ای بود که من نام آن را نوچه‌پروری گذاشته‌ام.

به اذعان بسیاری از چهره‌های شاخص سیاسی کشور، شخص آقای احمدی‌نژاد و بسیاری از نیروهای زیرمجموعه ایشان توان کار کردن با مدیران باسابقه و متخصص را نداشتند و لاجرم با این نگاه بسیاری از مدیرانی که پس از یک دوره اضطراری در ابتدای انقلاب در سن جوانی وارد عرصه مدیریت کشور شده بودند و در دهه 80 دوره پختگی و ثمردهی واقعی خود را باید تجربه می‌کردند، از عرصه مدیریت کشور کنار گذاشته شدند و در نتیجه دولت نهم و دهم مجبور بود که برای جبران این کاستی‌ها از نیروهای جوان‌تر استفاده کند.

 البته ای کاش به سراغ نیروهای جوانی می‌رفتند که اگر از فاکتور تجربه بی‌بهره بودند لااقل از تخصص و دانش کافی بهره‌مند بوند ولی متأسفانه این‌گونه نیز نبود. بنابراین نمی‌توان نام این را جوانگرایی گذاشت. جوانگرایی به معنای حذف نیروهای با تجربه و کارآمد نیست.
 
در مورد توجه به مسائل جوانان در دولت نهم و دهم هم، شما را تنها به تعداد جلسات شورای عالی جوانان از سال 71 تاکنون ارجاع می‌دهم. شورای عالی جوانان در سال 1371 تأسیس شد و از آن زمان تاکنون سی و پنج جلسه آن به ریاست رییس‌جمهور یا معاون اول رییس جمهور برگزار شده است.

در حالی‌که این شورا از سال 71 تا 76 یعنی در دولت های پنجم و ششم، 11 بار و در دولت‌های هفتم و هشتم 15 بار تشکیل جلسه داد، با شروع به کار دولت نهم، مسؤولان سازمان ملی جوانان به عنوان دبیرخانه برگزار کننده جلسات شورای عالی جوانان از برگزار شدن نامنظم و کم تعداد جلسه‌ها در دولت‌های قبل به شدت انتقاد کردند و آقای احمدی‌نژاد هم در اردیبهشت ماه سال 86 قول داد که جلسات این شورا را هر دو ماه یک بار و به طور منظم برگزار کند ولی بد نیست بدانید که متأسفانه در کل هشت سال دولت‌های نهم و دهم تنها ۹ بار جلسات این شورا برگزار شده است.
   
*آقای شفیعی، شما در مصاحبه‌ای در سال 89، از ادغام دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی استقبال کرده بودید. آیا هنوز هم معتقدید این ادغام صحیح بوده است؟
 
البته استقبال نبود. من در همان مصاحبه هم متذکر شده بودم که اگر وزارتخانه‌ای که تشکیل می‌شود تمام اهداف و مأموریت‌های قبلی دو سازمان قبلی را عهده‌دار شود و به علاوه کسی که مسؤولیت وزارتخانه را می‌پذیرد، هم آشنا به حوزه ورزش و هم مسلط بر مسائل و چالش‌های حوزه جوانان باشد، قطعاً این اقدام با افزایش نظارت مجلس و نیز کاهش موازی‌کاری‌ها اقدامی درست خواهد بود و البته هیچ‌کدام از این پیش‌شرط‌ها محقق نشد.
 
این‌که این اتفاق نیافتاده است بیش از آن‌که به تشکیل وزارتخانه مربوط باشد به نظر من مربوط به رویکرد غلط دولت نهم و دهم به موضوع جوانان و گماردن فردی ناآشنا و غیر مرتبط هم با حوزه جوانان و هم با حوزه ورزش در رأس وزارتخانه مذکور است. بنابراین به نظر من رویکرد دولت‌ها بیش از نوع ساختار تعیین‌کننده است.
 
*با این حساب شما فکر می‌کنید که گزینه‌ای که از سوی دکتر روحانی برای تصدی مسؤولیت وزارت ورزش و جوانان معرفی شده بود، در عمل امکان موفقیت می داشتند؟ و یا سرپرست فعلی این وزارتخانه می‌تواند موجب ارتقای سهم جوانان در این وزارتخانه شوند؟
 

بله. اگر نگاه درستی حاکم باشد، قطعا ارتقای سهم مسائل جوانان در وزارت ورزش و جوانان در در قالب همین وزارتخانه موجود امکان پذیر است و همچنین پیگیری نگاه فرابخشی به مساله جوانان از طریق شورایعالی جوانان، و با اهتمام و توجه ویژه شخص وزیر بهتر قابل پیگیری است. ضمن احترام به نظر مجلس باید بگویم آقای سلطانی‌فر به خاطر سوابق اجرایی متعددشان در حوزه مسائل اجتماعی و نیز درک بسیار بالای‌شان از موضوعات مربوط به جوانان، می‌توانستند در حوزه جوانان بسیار موفق باشند.
 
اکنون هم، نوع نگاه جامعه‌شناسانه و استراتژیکی که آقای دکتر صالحی به مسائل فرهنگی- اجتماعی جوانان و ورزش دارند، و به خصوص این‌که ایشان در امور جوانان دارای حرف، نظر و برنامه است باعث شده که نسبت به موفقیت ایشان در اداره صحیح وزارت ورزش و جوانان امیدهای فراوانی به وجود بیاید. به علاوه ایشان مدیری دارای سعه صدر و اهل مشورت و معتقد به کار تیمی هستند و من پیش‌بینی می‌کنم که در قالب همین وزارتخانه هم می‌توان به بهبود شرایط جمعیت جوان کشور امیدوار بود.
 
*بعضی از مخالفان ادغام  دو سازمان ملی جوانان و تربیت بدنی در زمان مطرح شدن این بحث در مجلس معتقد بودند که شرح وظایف این دو سازمان هیچ سنخیتی با هم ندارد. وظایف یکی سیاستگذاری و وظیفه دیگری اجرایی و میدانی است. نظر شما در این مورد چیست؟
 
این ایرادی بود که می‌گرفتند و به نظر من هم ایراد درستی بود. من در آن زمان بهتر می دیدم که سازمان ملی جوانان و مرکز رسیدگی به امور زنان و خانواده در هم ادغام شوند و سازمان یا معاونت و یا وزراتخانه جدیدی با عنوان رسیدگی، سیاستگذاری و هماهنگی امور زنان، جوانان و خانواده تشکیل شود.
 
علت این‌که هم برای موضوع زنان و هم موضوع جوانان در دولت‌های گذشته، نهاد مستقلی تشکیل شده، این بوده که این دو گروه به ترتیب حدود 50 و 40 درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند و لازم است که سیاست‌گذاری‌ها و هماهنگی‌های لازم برای دستگاه‌های مختلفی که عهده‌دار مسائل این دو بخش عظیم از جامعه هستند در یک مرکز واحد صورت بگیرد و بنابراین می‌شد این دو سازمان را که شرح وظایفی مشابه هم دارند در هم ادغام کرد. اما به هر حال حالا که وزارتخانه ورزش و جوانان تشکیل شده به نظرم هنوز زود است که بخواهیم به فکر انفکاک حوزه جوانان و احیای سازمان مستقل جوانان باشیم. می‌توانیم به جای این‌ کار به تقویت معاونت ساماندهی امور جوانان و ارتقای جایگاه شورای عالی جوانان بیاندیشیم.
   
*بنابراین شما مخالف انفکاک دوباره بخش جوانان از وزارت ورزش و جوانان و احیای سازمان ملی جوانان هستید؟


من مخالف اقدامات شتابزده و سیاسی‌کاری هستم. باید اجازه دهیم وزیر جدید ورزش و جوانان با همفکری مجلس و دیگر نهادهای مسؤول در یک روند حساب‌شده و کارشناسی به بررسی دقیق این موضوع بپردازند. نتیجه هرچه باشد مطمئنا باعث ارتقای هر دو حوزه ورزش و جوانان خواهد شد
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: