ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

ایران و آمریکا؛ دیپلماسی در آینه تاریخ و آزمون آینده

مینو خالقی - «صلح پایدار تنها زمانی ممکن است که طرفین به هزینه‌های تنش‌آفرینی بیشتر از منافع آن بیندیشند»، شاید بیش از هر زمان دیگری درباره رابطه ایران و آمریکا، خصوصا در شرایط فعلی، مصداق داشته باشد.
روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

روندها و چشم‌‌‌انداز اقتصاد دیجیتال در ۲۰۲۵

محمدمهدی محمدی - اقتصاد دیجیتال با تعریف سازوکارهای اقتصادی مبتنی بر داده و فناوری، به یکی از مهم‌ترین عناصر ساختار اقتصادی جهانی تبدیل شده است. این مفهوم نه تنها شامل تجارت الکترونیک می‌شود، بلکه به تمامی ابعاد استفاده از فناوری‌های دیجیتال در زندگی روزمره، از مبادلات مالی تا ارتباطات، پرداخته و تأثیر قابل توجهی بر رفتارهای اجتماعی، فرآیندهای مدیریتی و ساختارهای زیرساختی جوامع دارد. با پیشرفت‌های مداوم و ظهور فناوری‌های نوآورانه، به‌ویژه در حوزه‌های هوش مصنوعی، بیگ دیتا، اینترنت اشیاء و بلاک‌چین، تحولات عمیق‌تری در بازارهای جهانی و شکل‌گیری مدل‌های کسب‌وکار جدید مشاهده می‌شود.
دوشنبه ۳۰ تير ۱۴۰۴ - 2025 July 21
کد خبر: ۲۳۱
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۶
صادق زیبا کلام

تندروها در فکر فتح بغداد

 

بدون تردید فتح خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ دفاع مقدس بشمار می‌رود. علاوه بر اینکه در این دوره ایران به پیروزی چشمگیری در میدان نبرد دست پیدا کرد، حاشیه‌های سیاسی بعد از فتح خرمشهر نیز این مقطع از تاریخ جنگ را مهم کرده است.

در آن زمان تصور تمام مسئولان این بود که ما چون در داخل خاک خودمان پیروزی‌های چشمگیر نظامی داشته‌ایم می‌توانیم آن را تکرار کنیم، اما یک سال، دو سال، سه سال و 6 سال از خرداد 61 گذشت و خبری از پیروزی‌های محیرالعقول ما در عراق نبود. اما اینکه ما در آن 6 سال به پیروزی‌های قاطع در عراق نرسیدیم یک روی سکه بود. روی دیگر آن بود که در آن 6 سال ما مطمئنا از نظر نظامی ضعیف‌‌تر می‌شدیم و متقابلا عراقی‌ها قوی‌تر و قوی‌تر می‌شدند.

توان اقتصادی ما به شدت رو به تحلیل رفته بود. ما نتوانسته بودیم در طی آن 6 سال تسلیحات درست و حسابی همچون توپ، تانک، هواپیما، موشک، سیستم‌‌های ضدهوایی، هلیکوپتر و غیره تهیه کنیم چون هیچ کشوری حاضر به فروش تسلیحات به ما نبود. به جز کره شمالی، سوریه و لیبی هیچ کشور دیگری به ما هیچ سلاحی نمی‌داد و ما به زحمت در بازارهای بین‌المللی از دلال‌ها و قاچاقچیان بین‌المللی مختصر تسلیحاتی آن هم سبک می‌توانستیم بخریم. در حالی که عراقی‌ها از روسیه خروارها تن تسلیحات می‌گرفتند. از فرانسه هواپیماهای میراژ، سوپراستاندارد و موشک‌های پیشرفته اگزوست گرفته بودند. ما عملا دفاع ضدهوایی نداشتیم و عراقی‌ها هر کجای کشور را که می‌خواستند بمباران می‌کردند و می‌رفتند. از برزیل و آرژانتین موشک‌های زمین به زمین میان‌برد خریداری کرده بودند. عراقی‌ها از تسلیحات شیمیایی مفصلی در جبهه استفاده می‌کردند که تلفات سنگینی به ما وارد می‌کرد. با زدن نفتکش‌های ما در خلیج فارس عملا جلوی صادرات نفت ما را گرفته بودند. داوطلبین به جبهه‌ها خیلی کم شده بودند. بودجه و توان کشور واقعا رو به تحلیل رفته بود. ما نه تنها دیگر شانسی و امیدی برای گرفتن مناطق جدید در عراق نداشتیم که خیلی از مناطقی را هم که قبلا گرفته بودیم نمی‌توانستیم زیر فشار سنگین دشمن نگه داریم. از فاو، حاج عمران، جزایر مجنون و خیلی جاهای دیگر که گرفته بودیم بی‌سروصدا عقب‌نشینی می‌کردیم و خلاصه وضع خوب نبود. عراقی‌ها هم فهمیده بودند. کار در آن ماه‌های آخر به جایی رسیده بود که آبادان و اهوازی را که عراق در ابتدای جنگ نتوانسته بود بگیرد محاصره کرد و تا پنج کیلومتری اهواز هم پیش آمد، خیلی جدی مورد تهدید قرار گرفته بودند. آقای هاشمی اینها را می‌دید.

من دقیقا نمی‌دانم از چه زمانی، ولی ایشان از مدت‌ها قبل از تیر ماه 67 که ما قطعنامه 598 را پذیرفتیم، متوجه شده بود که دیگر فایده‌ای ندارد و در جنگ به جایی نمی‌رسیم. شاید از یک سال قبلش و شاید هم بیشتر، ایشان متوجه شده بود که جنگ پیش نمی‌رود و برای نجات کشور، نظام و انقلاب بایستی جنگ را متوقف کنیم. منتهی طرح چنین موضوعی باعث قیامت می‌‌شد. ما سال‌ها بود که هر روز شعار می‌دادیم جنگ، جنگ تا رفع فتنه. برای اینکه روی در و دیوار کوچه‌ها و خیابان‌های شهرهایمان پر بود از این نوشته که اگر این جنگ 20 سال هم طول بکشد ما آماده‌ایم؛ نوشته شده بود که صلح و آتش‌بس کلاهی است که آمریکا و صهیونیسم می‌خواهند بر سر ما بگذارند و قس علیهذا. الان 24 سال از آن تاریخ گذشته و شما شاهدید که برخی از مسئولان و فرماندهان سپاه می‌گویند که ما می‌خواستیم بجنگیم ولی آقای هاشمی نمی‌گذاشت و جلویمان را گرفته بود.

بعد از 24 سال هنوز دارند می‌گویند که هاشمی رفسنجانی باعث خاتمه جنگ شد والا ما داشتیم بغداد را می‌گرفتیم و هاشمی نگذاشت. حالا تصورش را بفرمایید که 24 سال پیش هاشمی می‌گفت که جنگ گیر کرده و فایده ندارد. توان مملکت دارد از بین می‌رود و جنگ آینده‌‌ای هم ندارد. ببینید چه‌ها که به او نمی‌گفتند. ولی در هر صورت آقای هاشمی برای پذیرش قطعنامه بسیار تلاش کرد و من فکر می‌کنم بعدها معلوم خواهد شد که بزرگترین خدمت آقای هاشمی به نظام، انقلاب و ایران خاتمه دادن به جنگ بود.

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: