آیا صلاح نیست که ساحت تریبون های عمومی را از مجادلات سیاسی بدور داریم و قداست آنها را خرج مجادلات سیاسی خود نکنیم؟ مع الاسف باید گفت تنها 72 ساعت بعد از سخنان رئیس جمهوری مصادیق سخنان وی موضوعیت عمومی یافت و باید برای اصلاح این روند گام برداشت.
تدبیر24: «نقد حق مردم است، حق همه گروه هاست چه اقلیت چه اکثریت، اما آنچه پسندیده نیست آنست که با پول مردم و با بیت المال مردم از دولتی که منتخب مردم است و با رای اکثریت مردم شروع به کار کرده است کسی بخواهد به جای نقد تخریب پیشه کند.... ما از همه می خواهیم با شناسنامه حرف بزنند بگویند از کجا هستند.... نه با نام ملت ایران... ملت ایران بدنبال آرامش است به دنبال اعتدال است به دنبال پیشرفت است به دنبال اخلاق است.... امسال سال فرهنگ است نه سال تخریب است نه سال دروغ است نه سال مشغول کردن مردم به حوادث غیرواقعی و رویدادهای تخیلی...»
این جملات بخشی از سخنان روز سه شنبه رئیس جمهوری در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب امسال است. رئیس دولت یازدهم در کمال متانت و با صراحت هر چه تمامتر خواستار عدم تخریب دولت از تریبون های عمومی آنهم به نمایندگی از ملت و با ابزارهای غیر اخلاقی و دروغین شده بود اما....
چند روز پس از این اشارات صریح رئیس جمهوری، از تریبون مقدس نماز جمعه سخنانی به گوش رسید که نه تنها مولفه های اخلاقی و اسلامی توسط خطیب محترم جمعه رعایت نشده بود بلکه اتهامات و انتساب هایی خطاب به وزیر ارتباطات در سخنان امام جمعه مشهد به گوش می رسید که مصادق بارز تخریب نامنصفانه و هجمه غیر مشفقانه بود.
حجت الاسلام علم الهدی که در طول چند سال گذشته از زمره حامیان دولت پیشین شمرده شده و در فواصل مختلف برخی اظهار نظرهای وی جنجال های مختلفی در سپهر سیاسی و رسانه ای کشور به ارمغان آورده بود این بار هم شاید با کمی عجله و بدور از طمانینه اتهاماتی را متوجه وزیر ارتباطات کرده که نه تنها واقعیتی در عرصه حقیقی نداشته و تنها بر اساس شنیده های غیر موثق پایه و زیر بنای کلام خود را استوار کرده بلکه سبک بیان اعتراض نیز فی ذاته خارج از حد و مرزهای کنش اخلاقی و در شان و جایگاه تریبون عمومی نماز جمعه است.
جناب اعلم الهدی در بخشی از سخنان خود می گوید: «وزير ارتباطات گفته دولت بايد فيلترينگ را از بين ببرد و فيس بوك را از فيلتر خارج كند و سپس گفته فقط 15 درصد فيس بوك قابل استفاده است و اين معنياش اين است كه دروازه فرهنگمان را به سوي دشمنان پيغمبر باز كنيم. اين آقاي وزير فردي متدين است و ضد ولايت فقيه نيست و يك روزي در وزارت خارجه به اين نظام خدمت ميكرده است»
وی در ادامه نیز می افزاید:« لعنت بر فتنه 88 که باعث شد وزیر متعهد ما که روزگار جوانی در وزارت امور خارجه به نظام خدمت میکرد امروز در سنین پیری و در حالی که پایش لب گور است بگوید، میخواهم فیلتر شکن فیس بوک شوم.»
بار حقوقی مستتر در سخنان امام جمعه محترم مشهد با عنایت به تکذیب تام و تمام سخنان انتسابی به وزیر از سوی دستگاه زیر مجموعه وی، شامل بر نکات زیر است:
انتساب سخنان خلاف واقع و کذب به یک مقام عالیرتبه کشوری، انتساب غیر مستقیم اتهام عدم تدین و عدم پیروی از ولایت فقیه در شرایط فعلی ( با توجه به ارجاع به گذشته و سخنان موخر وی)، ادعای ارتباط و تاثیر پذیری وی از جریانی خاص و طی طریق در مسیری بر خلاف مصالح نظام.
اتهاماتی شاق و خطیر که باید گفت چرا از تریبون عمومی نماز جمعه باید خطاب به یک مقام عالیرتبه دولتی بیان شود در حالیکه از اساس چنین سخنانی از سوی فرد مورد خطاب قرار گرفته بیان نشده و مشخص نیست علت این گفتار در این برهه زمانی چیست؟
باید از امام جمعه محترم مشهد پرسید که آیا ایشان مختار و مجاز است در حالیکه نسبت به موضوعی اطمینان نیافته و به آن اشراف ندارد به یکباره از تریبون مقدس نماز جمعه این سخنان را ایراد کرده و با مشخص شدن عدم صدق این گفتار این جایگاه را در نزد عموم مخدوش نماید؟آیا ایشان شرعا مجاز هستند ذهن حاضرین در مراسم معنوی نماز جمعه را نسبت به دولت مخدوش کرده و با سخنان خلاف واقع بذر بدبینی نسبت به خدمتگزاران بی ادعای ملت در دولت را در اذهان حک نمایند؟
از طرف دیگر مقوله واکاوی و تحلیل کارکردها و نوع عملکردها در شبکه های اجتماعی نیازمند نگاه تخصصی به این حیطه است و نگاه غیر حرفه ای به این عرصه قطعا پاسخگو نیست که اگر بود حضور میلیون ها میلیون کاربر شبکه های اجتماعی در کشورمان برغم ایجاد محدودیت های پرو پیمان جوابگو بود.
در سخنان امام جمعه مشهد این نکته را نیز بخوبی می توان فهم کرد که ایشان چندان به روندها و رویکردهای موجود در شبکه های اجتماعی اشراف ندارند چرا که مطالب موهن و غیر اخلاقی بسیار قلیل موجود در شبکه های اجتماعی را به 85 درصد موارد بسط و تعمیم می دهند در حالیکه نخبگان و کارشناسان عرصه شبکه های اجتماعی با این استنتاج به عمل آمده موافق نبوده و آمار به هیچ روی در این حد نیست چرا که میلیون ها ایرانی معتقد و متلزم به نظام و احکام اسلامی هم در شبکه های اجتماعی حضور داشته و به فعالیت می پردازند و از آنجا که ذات این شبکه ها زنجیره ای و پذیرش محور است بدیهی است مطالب حاوی توهین استقبال و اقبالی در میان کاربران ایرانی نداشته باشند و سخنان اینچنینی از تریبون های عمومی می تواند تنها به انشقاق و بدبینی میان سطوح مختلف جامعه با توجه به توسعه استفاده از این شبکه های ارتباطی در سطوح مختلف و متکثر مردم، منجر شود.
فارغ از تمامی این نکات آیا رواست تنها چند روز بعد از سخنان واضح و آشکار رئیس جمهوری تنها بر اساس شنیده های غیر موثق یکی از ارکان دولت اعتدال اینچنین مورد هجمه قرار گرفته و بدون هیچ دلیل عقلانی و اخلاقی علیه دولت آنهم از تریبون بیت المال جو بدبینی ترویج و تبلیغ شود؟ آیا صلاح نیست که ساحت تریبون های عمومی را از مجادلات سیاسی بدور داریم و قداست آنها را خرج مجادلات سیاسی خود نکنیم؟ مع الاسف باید گفت تنها 72 ساعت بعد از سخنان رئیس جمهوری مصادیق سخنان وی موضوعیت عمومی یافت و باید برای اصلاح این روند گام برداشت.