تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۲۳۳
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۵۶

ازدواج برای سواستفاده اخلاقی

ازدواج مجدد شوهر با همسرش برای سوءاستفاده غیر اخلاقی از وی!

سال گذشته به‌خاطر اینکه همسرم معتاد بود از او جدا شدم و تنها زندگی می‌کردم تا اینکه چند‌ماه پیش، او با من تماس گرفت و مدعی شد که اعتیادش را ترک کرده است. درحالی‌که شوهرم التماس می‌کرد که او را ببخشم، تصمیم گرفتم به زندگی با وی برگردم اما چون هر دوی ما مشکل مالی داشتیم، نقشه سرقت کشیدم و قرار شد با همدستی هم، این نقشه را اجرا کنیم.

تنها چیزی که باعث شد زوج جوان بعد از متارکه با هم آشتی کنند، نقشه‌ای بود که برای سرقت در سر داشتند.
زن جوان به‌عنوان مسافر سوار ماشین‌های مدل بالا می‌شد و شوهرش با تعقیب آنها، دست به اخاذی می‌زد.چندی قبل مردی نزد مأموران پلیس رفت و مدعی شد که زن و مرد جوانی از او زورگیری کرده‌اند.وی به مأموران گفت: ساعتی پیش در یکی از خیابان‌های جنوب تهران، زن جوانی را دیدم که کنار خیابان، منتظر ماشین ایستاده بود. چون هوا خیلی گرم بود، دلم سوخت و وی را سوار ماشین پژویم کردم تا به مقصد برسانم. او وقتی سوار ماشین شد، خواست وی را به خیابانی در نازی‌آباد ببرم.
او مدعی شد که ساعت‌هاست کنار خیابان منتظر تاکسی ایستاده اما ماشین گیرش نیامده است. من هم وی را به مقصد رساندم اما هنگامی که او قصد پیاده‌شدن داشت، ناگهان مرد جوانی سوار ماشین شد و روی صندلی جلو نشست و با تهدید چاقو از من خواست که هرچه پول دارم در اختیارش قرار دهم. همزمان زن جوان تهدید کرد که اگر پول‌ها و موبایلم را به آنها ندهم داد و فریاد راه انداخته و آبرویم را می‌برد. من هم از ترس آبروریزی هرچه پول داشتم به همراه گوشی موبایلم به آنها دادم.
شاکی ادامه داد: زن و مرد جوان پس از سرقت بلافاصله سوار موتور شدند و پا به فرار گذاشتند.
بعد از طرح این شکایت، پرونده به دادسرای بعثت فرستاده شد و تیمی از مأموران با دستور قاضی دادسرا، رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. مأموران در نخستین قدم با کمک مالباخته‌ها به چهره‌نگاری متهمان پرداختند اما تصاویر آنها در بین مجرمان سابقه‌دار وجود نداشت. درحالی‌که ردیابی‌های پلیسی در این زمینه ادامه داشت، مرد دیگری نزد پلیس رفت و شکایت مشابهی را مطرح کرد. وقتی مشخص شد که زن و مرد سارق به‌صورت سریالی دست به سرقت از راننده‌ها می‌زنند، اقدامات اطلاعاتی برای دستگیری آنها ادامه یافت تا مأموران با بررسی سرنخ‌هایی که از زوج سارق به‌جا مانده بود، مخفیگاه آنها را شناسایی و هر دو متهم را دستگیر کردند.
زن و مرد جوان در تحقیقات نخست خود را بی‌گناه دانستند اما وقتی از سوی شاکیان شناسایی شدند لب به اعتراف گشودند و به سرقت‌های سریالی اقرار کردند. زن جوان گفت: سال گذشته به‌خاطر اینکه همسرم معتاد بود از او جدا شدم و تنها زندگی می‌کردم تا اینکه چند‌ماه پیش، او با من تماس گرفت و مدعی شد که اعتیادش را ترک کرده است. درحالی‌که شوهرم التماس می‌کرد که او را ببخشم، تصمیم گرفتم به زندگی با وی برگردم اما چون هر دوی ما مشکل مالی داشتیم، نقشه سرقت کشیدم و قرار شد با همدستی هم، این نقشه را اجرا کنیم.
پس از آن بود که به عقد موقت او درآمدم و سرقت‌هایمان را شروع کردیم. من کنار خیابان منتظر ماشین می‌ایستادم و به محض دیدن خودروی مدل بالای تک‌سرنشین، از راننده می‌خواستم که توقف کند. بعد از سوارشدن به بهانه‌ای او را به خیابان‌های خلوت جنوب تهران می‌کشاندم و این در حالی بود که شوهرم با موتور ما را تعقیب می‌کرد. هنگام پیاده شدن، شوهرم سوار ماشین می‌شد و با تهدید چاقو دست به سرقت اموال رانندگان می‌زد.
وی افزود: ما در مدت یک‌ماه از 4راننده سرقت کردیم. حتی یکی از آنها را که پول همراهش نبود، به مقابل دستگاه خودپرداز بردیم و با تهدید خواستیم که رمز کارتش را در اختیارمان قرار دهد و بدین‌ترتیب از حساب وی 3میلیون و 500هزار تومان سرقت کردیم.
بعد از اعترافات این زن، ‌تحقیقات از شوهر وی آغاز شد و او ادعا کرد برای تأمین هزینه اعتیادش نقشه دزدی را کشیده است.
این زوج سارق بعد از اعتراف به سرقت با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شدند و تحقیقات برای شناسایی دیگر شاکیان احتمالی ادامه دارد.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: