در هفتههای گذشته 3 خبر در راس اخبار رسانهها قرار گرفت و تا مدتها چه رسانه های داخلی و چه خارجی به این 3 خبر پرداخته و کماکان مورد مناقشه قرار دارند.
1-اولین خبر مربوط به حوادث بند 350 زندان اوین است که اول بار شبکههای
اجتماعی به آن پرداخته و بعدا رسانههای رسمی کشور از جمله صدا و سیما هر
کدام از زاویهای به آن پرداختند آنچه که در این خصوص باید مورد توجه قرار
بگیرد این است که در این حادثه مسئولان ذی ربط هر کدام روایتهای متضادی از
این ماجرا نقل کردند یکی اصل حادثه را منکر می شود دیگری میگوید روایت
رسانه ها نادرست است و به این وسعت نبوده و مسئولی دیگر با زبان تهدید سخن
میگوید!! به دیگر سخن هیچیک از مسئولین به طور شفاف نخواستند حادثهای که
شاید خودسرانه اتفاق افتاده است با مردم در میان بگذارند و مردم را محرم
بدانند. آنچنان متناقض در این ارتباط سخن گفته شد که حتی اگر اصل موضوع
نادرست هم بود(که به نظر میرسد اینگونه نباشد) برای افکار عمومی باور پذیر
شده است.چه ایرادی دارد اگر اشتباهی اتفاق افتاده است با شجاعت و صراحت
مقام مسئول در این ارتباط موضع گیری کند و به اطلاع افکار عمومی رسانده
شود. مگر در قتلهای زنجیرهای آقای خاتمی و تیم همراهش مدیریت بحران نکردند
و با شفافیت هر چه تماتر آن فاجعه هولناک را با مردم در میان نگذاشتند؟ چه
ایرادی دارد همین روش و منش را دیگر مسئولین سرلوحه کار خود قرار دهند.
2- دومین خبری که مورد توجه رسانه ها قرار گرفت ماجرای مستند" من روحانی
هستم" بود که حاوی مطالبی علیه رئیس جمهور است که بنا به اطلاعات نگارنده
چندین CD دیگر هم پیشتر تهیه شده و جریان پشت پرده اینگونه فیلمها
برنامههای دیگری هم برای رئیس جمهور و دولت تدبیر و امید در دست تهیه
دارند. اما در این بین ضعف عملکردی تیم رسانهای دولت قابل توجه است .ریاست
محترم جمهور بنا بر مسئولیتی که بر عهده دارند نمی توانند شخصا خود میدان
دار مواجه با اینگونه تحرکات باشند و وظیفه همراهان آقای روحانی بویژه تیم
رسانهای ایشان است که بنا بر ضرورت وارد عرصه شوند و بجای تدافعی عمل
کردن نگذارند رسانههای وابسته به نهادهای نظامی و امنیتی با مصاحبههای
سفارشی مسلط بر افکار عمومی شوند و به آن جهت دهند.
3-سومین خبر و حادثه رخ داده مربوط به انتقال آقای میرحسین موسوی به
بیمارستان است که به دلیل عوارض حصر مبتلا به بیماری تنفسی و قلبی شده است.
در این حادثه که اطلاع رسانی به صورت قطره چکانی و بیشتر از سوی رسانههای
خارجی صورت گرفت بر نگرانی مردم بخصوص دوستداران و هواداران آقای موسوی
افزوده شد. انتظار این بود که مساله حصر بعد از حماسه 24 خرداد با درایت حل
شود که متاسفانه اینگونه نشد و تشدید بیماری محصورین که به دلیل مدت زمان
طولانی در حصر صورت گرفته است بر نگرانی مردم افزوده شده است .تداوم وضع
موجود مطمئنا نمیتواند به نفع هیچ جریانی باشد و به طریق اولی دوست داران
نظام که دل در گروه نظام دارند نمیخواهند مسائلی همچون حصر و زندانیان
سیاسی باعث تضعیف نظام شود به اعتقاد نگارنده شخص رئیس جمهور محترم باید در
این بزنگاه تاریخی شاه کلید خود را به خوبی بکار بیاندازد و حل اینگونه
معضلات را از مقاماتی که در این موارد تصمیم گیر هستند مطالبه کند.آقای
روحانی اخیرا تاکید کردند تمامی وعدههایی که به مردم داده از یادشان نرفته
است و به مرور عملیاتی خواهند کرد ولی نگرانی اینجاست که شاید مرور زمان
برای حل برخی معضلات تبعات ناگواری به همراه داشته باشد که قابل جبران کردن
نخواهد بود.