این شیوه مدیریت که به پوپولیسم شهرت یافته است سعی دارد، نخبگان فکری و علمی، کنار زده شوند و نظرات کارشناسی به حاشیه برود. امّا . . .
تدبیر24: یکی از وعدههای اصلی انتخاباتی آقای دکتر روحانی، حل مناقشات هستهای با دولتهای غربی بود، لذا پس از تشکیل دولت، با انتخاب تیمی دانا و سیاستمدار، در این راه قدم گذاشت، و رهبر معظم انقلاب اسلامی، در تعبیری مشفقانه، اعضای این تیم را به فرزندان خودمان، ملقب و از آنان اعلام پشتیبانی نمودند، هر چند هنوز این مذاکرات، به نتیجه قطعی نرسیده است، امّا بنابر اظهارات مقامات عالیرتبه نظام، روند مذاکرات، مستمراً موفقیت آمیز تلقی شده است.
امّا در این میان، مدتی است برخی از اشخاص در داخل، از نتیجه مذاکرات، دلواپس شدهاند، اگرچه علی الاصول دلواپسی، نشان علاقه و دلسوزی است، ولی معلوم نیست، به چه دلیل برای اعلان دلواپسی از نتیجه مسأله مهم سیاسی و اقتصادی، مردم عادی کوچه و خیابان انتخاب شدهاند؟ و چرا تلاش میکنند، به جای طرح این دلواپسی در محافل علمی و سیاسی ذیربط، با به راه انداختن جنجال و ایجاد جو سوء ظن و بدبینی، این موضوع به میان توده مردم برود ؟
به نظر میرسد، مثل همیشه تاریخ، که در صعود و افول ملتها، همواره دو جریان مدیریتی نقش داشتهاند، در این موضوع هم، همین اتفاق در حال وقوع است. از دو جریان مذکور یکی، جریانی است که به تودههای مردم روی میآورد و با روحیهای تودهوار برای اداره امور، تصمیمگیری میکند و معمولاً به برنامههای کلان و بلند مدت و دیربازده عنایت کمتری دارد و سعی میکند با فضاسازیهای روانی، مردم را تحت نظر خود درآورده و حمایت عامه مردم را به سوی خود جلب کند و با اغراق، قوه استدلال و قدرت علمی و عقلی مردم را به انزوا بکشاند تا بتواند اهداف خود را پیش ببرد، اگرچه با آن شیوه مدیریتی، میتوان یک ملّت را در مدت کوتاهی، ساکت و تحت سلطه نگهداشت، امّا سبب میگردد آینده آنها به سرعت تخریب، و گاهی این سقوط، آنچنان عمیق میگردد که تا سالهای طولانی بعد، برگشت ناپذیر خواهد بود.
این شیوه مدیریت که به پوپولیسم شهرت یافته است سعی دارد، نخبگان فکری و علمی، کنار زده شوند و نظرات کارشناسی به حاشیه برود. امّا دین ما، با این شیوه مدیریتی بشدت مخالف است و حکومت 5 ساله امیرالمؤمنین علی(ع) شاهد روشن این ادعاست. در اسلام، نخبگان، عقلا و خردمندان، دارای ارزش والایی هستند و خردگرایی و تفکّر منطقی در اداره امورِ تمام مراحل زندگی، با فضیلت است. در این سخن امام صادق(ع)، هزاران نکته وجود دارد: « یک لحظه تفکّر، از هفتاد سال عبادت بالاتر است»، و در تمام قرآن، با خلاصهترین عبارات، مفاهیم بلندی در این رابطه بازگو میشود؛ در این کلام کوتاه و اعجاز گونه قرآن، دنیایی از حقایق نهفته است: « بگو آیا دانشمندان و بیسوادان با هم برابرند؟ تنها خردمندان ارزش خرد و دانایی را درک میکنند.» (سوره زمر- آیه 9)، در آیه 13 سوره مجادله، سخن قرآن آنچنان زنده و روشن است که جای هیچگونه امّا و اگری را باقی نمیگذارد؛ اِنْشُزُوا، یعنی جا باز کنید، آنها را بکار بگیرید و در صدر امور و مرکز کارها قرار دهید. «فانْشُزُوا يَرْفَعِ الله الَّذينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ = پس جا دهید (صاحبان خرد را)، که خدا، برای مؤمنان صاحب دانش، درجات بالایی قرار داده است».
همچنین در مکتبها، به تودهها هم توصیه شده است که نباید خود را در گرداب ظاهرسازیها و جوسازیها قرار دهند و با توجه به این نکته مهّم، که دنیای قیامت آینه دنیای اولی است، در سوره احزاب آیههای 66 و 67 و 68، به روشنی، فساد و تباهی نظام پوپولیسم را برملا میکند. بدترین سرنوشت، فرد فریب خوردهای است که کورکورانه نظر میدهد و در پایان، راه بازگشتی هم برایش وجود ندارد. و حال سوال اساسی این است، که این دلواپسان مذاکرات هستهای، جایگاه خود را در کدام گروه مییابند؟!