تدبیر24: وین پایتخت موسیقی جهان اکنون به قلب تپنده دیپلماسی بین المللی نیز تبدیل شده و نگاه های جهانیان و بخصوص ایرانیان را به خود معطوف داشته است.
مذاکرات هسته ای به نقطه اوج حساسیت و گلوگاه نهایی رسیده و ظریف حریف به کارزار مذاکرات نهایی رهنمون شده است. بچه های انقلاب در آوردگاهی سترگ با تمام داشته ها و دانسته های خود به میدان آمده اند و هر آنکه دل در گرو نام ایران و ایرانی دارد با دغدغه مضاعف این مذاکرات را دنبال می کند.
اما بازهم آنانی که نگاه طیفی و جناحی خود را مقدم بر همه چیز می دانند دیگرگونه سخن می گویند و در حالیکه همگان به عنوان یک وظیفه ملی و میهنی موظفند در مسیر هم افزایی حرکت کرده و یاریگر نمایندگان جمهوری اسلامی در مواجهه با طرف های خارجی باشند، به نحوی سخن می گویند که گویی از حساسیت و اهمیت مذاکرات حساس پیش رو مطلع نیستند.
روزی که محمد جواد ظریف سکان داری مذاکرات بر عهده گرفت و توانست پس از یازده سال مذاکرات فرسایشی و بی نتیجه یک برون داد قابل توجه و مثبت را رقم بزند، برخی که این جلوت و موفقیت را با نگاه تنگ نظرانه طیفی و جناحی نگریسته و آن را نه یک موفقیت ملی که پیروزی رقیب سیاسی می پنداشتند سازهای مخالف را به هر نحوی از انحاء کوک کردند.
از بهانه جویی های ناموزون پیرامون محرمانه بودن مذاکرات، که در همه ادوار و در همه دولت ها امری مسبوق به سابقه بوده و یک اصل پذیرفته شده جهانی است و مضاف بر آن مقامات عالیه و شورای عالی امنیت ملی نیز در جریان ماوقع بوده و متن نهایی توافق موقت نیز در برابر همگان قرار داشت تا استناد به هوچی گری ها و شوهای تبلیغاتی غربی ها که به یکباره سخنان شان فصل الخطاب شده و رای و نظر کارگزاران نظام نادیده گرفته شد و شیاطین دیروز صادقان صحیح گفتار برای کوبش مذاکره کنندگان هسته ای شدند تا بالاخره برگزاری همایش و توهین به مذاکره کنندگان بدون آنکه نقد راهبردی مبذول داشته و علت دلواپسی هویدا شود و بالاخره تخریب های رسانه ای هر روزه علیه مذاکره کنندگانی که هم توانسته بودند حقوق هسته ای را محقق کنند و هم سایه تهدیدات را از سوی ایران بدور دارند.
اما فارغ از این نکات مهم ترین ایراد و اشکال اساسی که به تندروهای مخالف مذاکره معطوف بود القای جو دوگانگی و انشقاق پیرامون مذاکرات در جبهه داخلی است.
حسن روحانی به عنوان سیاستمداری کارآزموده و آشنا به عرصه روابط خارجی پیش از اولین حضور خود در آمریکا در مصاحبه با رسانه های بین المللی بر روی یک نکته کلیدی انگشت گذاشت. او خطاب به مجری برنامه گفت: اختیار تام و تمام در مذاکرات هسته ای دارد او همچنین در سخنرانی مهم و تاثیر گذار خود در سازمان ملل طرف های غربی را خطاب قرار داده و به آنان گوشزد کرد که با صدای واحد پای به وادی مذاکره با ایران بگذارند.
حال باید پرسید این تاکید و اصرار از چه رو بود؟همگان می دانند تبیین سیاست های اصولی نظام در رسته و جایگاه اختیارات رهبر معظم انقلاب است اما چرا روحانی طرف غربی را به وحدت کلام تشویق کرده و تاکید کرد که اختیار تمام در مذاکرات دارد؟
رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهوری محترم و رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان در یک تاکتیک راهبردی بر انسجام درونی به عنوان وجه ممیزه این دور از مذاکرات تاکید و آن را به عنوان مهم ترین نقطه قوت بر روی میز مذاکرات گذاشتند و با این وصف به طرف غربی تاکید کردند که اگر به دنبال راه حل دیپلماتیک برای پرونده هسته ای ایران هستند اکنون بهترین زمان ممکن و برهه ای است که طرف ایرانی با قدرت و صلابت پای میز مذاکره آمده است.
طرف غربی هم اگر در این دور از مذاکرات بدون حاشیه پردازی های متداول و بهانه جویی های همیشگی پای میز مذاکره آمد و نتیجه برد- برد رقم خورد با توجه به همین نکته و این فرصت تاریخی بود.
پس از امضای توافق ژنو اما عده ای ساز مخالف کوک کرده و به هر نحوی از انحاء خواستند که در مسیر مذاکرات خدشه ایجاد کنند و مهم ترین اقدام آنان القای دوگانگی نسبت به مذاکرات در ساختار حاکمیت بود.
اسماعیل کوثری نماینده تهران پس از امضای توافق نامه در برهه ای با صراحت، خبر از تشکیل شورای ویژه برای نظارت بر روند مذاکرات شده و حتی مدعی شد که پیش برد پرونده هسته ای از دست تیم مذاکره کننده گرفته شده و به این کمیته ایکس!!! واگذار شده است.
عباس عراقچی در همان زمان پاسخ وی را داده و وجود چنین کمیته ای را رد کرد اما باز اکنون و درست در هنگامه ای که مذاکرات به حساس ترین موقعیت خود رسیده است، اسماعیل کوثری در همان راستا ادعای تازه ای را مطرح کرده و مدعی شده است: "اختیارات نمایندگان ایران در مذاکرات ژنو نسبت به دور قبل کاهش یافته و آن ها باید بر مبنایی که برایشان تعریف شده است مذاکرات را پیش ببرند."
حال باید پرسید چرا در چنین برهه ای که مذاکرات به نقطه حساس رسیده و طرف ایرانی با قدرت های جهانی سرشاخ است چنین گفتاری رسانه ای می شود و آقای کوثری و همفکران در پی چه هستند؟ تضعیف تیم مذاکره کننده و القای دوگانگی چه کمکی به منافع ملی کشور در این برهه حساس می کند؟ مگر رهبر انقلاب تاکید نکردند که مذاکره کنندگان را نباید تضعیف کرد؟ آیا طرح این گفتار پاس مستقیم برای آبشار طرف خارجی و تضعیف طرف خودی نیست؟
آقای کوثری و دوستان، مخالف فکری و سیاسی دولت حاکم هستند این را همگان می دانند اما این مخالفت باید تا به جایی برسد که در چنین شرایط ویژه ای هم از هیچ کوششی برای آسیب به تیم مذاکره کننده دریغ نشود؟؟
اگر نقدی به جریان مذاکرات وجود دارد و یا توافق نهایی و جامع اگر مورد قبول نبود، ساز و کار قانونی و جایگاه افراد برای اعتراض و بازخواست مشخص است و بطور قطع رهبر انقلاب نظر صریح خود را پیرامون این موضوع اعلام می دارند که در موارد پیشین نیز همینطور بوده است اما بواقع این تخریب ناموزون گل به خودی زدن و روشن شدن اصل و کنه اعتراضات بدین شکل و سیاق و ماهیت معترضین را نوید می دهد.