تدبیر24 : بهروز شجاعی در هفته نامه صدا نوشت: این روزها عدهای دلواپس پرونده
هستهایاند، عدهای دلواپس حجاب و عفاف و عدهای دلواپس معیشت مردم،
آزادانه نقد و تخریب و تجمع میکنند و باز هم میگویند دلواپس هستند و
میخواهند دلواپسی خود را فریاد کنند، همانگونه که دلواپسی خود از دیدار
نوروزی علی جنتی با سید محمد خاتمی را فریاد زدند و وزیر فرهنگ و ارشاد
اسلامی دولت تدبیر و امید را در آستانه احضار به مجلس قرار دادند.
دلواپسان
اما دلواپسی بزرگتری دارند و آن فعال شدن سید محمدخاتمی در عرصه سیاسی و
اجتماعی است. خاتمی که چند روز پیش از هفتاد سالگیاش به انتقاد از جریانات
تخریبی علیه رئیسجمهور پرداخته بود و گفته بود:« نقد با تخریب متفاوت
است. اگر جلوی جریانات تخریبی گرفته نشود مثل زمان اصلاحات میشود که اوایل
این طور بود و بالاخره منجر به ترور شد.این جریان خشونت گرای بیمنطق نقد
نمیکند تخریب می کند، من اینها را خودسر نمیدانم بلکه آنرا سازماندهی
شده میدانم»، بعد از این هشدار جنجال برانگیز در ماههای اخیر سکوت نسبی
اختیار کرده است.
خاتمی هفتاد ساله این روزها
کمتر سخن میگوید، دیدارهایش کمتر از گذشته است و گاهی هم که سخن میگوید
از دولت و دستاوردهایش دفاع میکند و توصیههایی برای بهتر شدن وضعیت و باز
شدن فضای کشور مطرح میکند. اما خاتمی که از سالهای 88 تا 92 سختترین
سالهای عمر سیاسیاش را سپری کرد این ماهها و روزها خود را از عالم
سیاست بازنشسته نکرده و همین سکوت نسبیاش را میتوان در راستای حمایت از
دولتی ارزیابی کرد که نقش پررنگی در رای آوریاش داشت، چه آنکه همین سکوت
نسبیاش را هرگاه با کلامی یا حضوری میشکند مخالفان دیروز و امروزش در
رسانههای خود غوغایی به پا میکنند و وی را تهدید میکنند و از برگزاری
دادگاه برای او میگویند.
محدودیتهای خاتمی
سیدمحمدخاتمی
بعد از انتخابات 88 نه به زندان رفت و نه به حصر، اما محدودیتهای
فراوانی درباره او اعمال شد. رئیسجمهوری اسبق ایران که با ایده گفتوگوی
فرهنگ ها و تمدنهایش در دنیا شناخته شده است در سالهای بعد از 88 هیچگاه
نتوانست علیرغم دعوتهای مکرری که از او برای شرکت در مجامع بین المللی
به عمل آمده بود شرکت کند چه آنکه او به صورت غیررسمی ممنوع الخروج شده بود
و این موضوع وقتی عیان شد که در فروردین 89 عزم سفر به هیروشیمای ژاپن
برای شرکت در اجلاس سالانه شورای تعامل در زمینه خلع سلاح هستهای کرده
بود.
او که بعد از دوران هشت ساله ریاست
جمهوریاش قصد داشت در بنیاد باران تجربههای مدیریتی خود و دولتش را به
مدیران جوان، دانشجویان و علاقمندان منتقل کند و برای «آزادی، رشد و
آبادانی ایران» بکوشد و در موسسه بین المللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها
که خود بنیان گذاشته بود فعالیت کند و برای نشر این ایده در دنیا بکوشد بعد
از انتخابات ریاست جمهوری پرحاشیه دهم در رسیدن به این اهدافش با
دشواریهای فراوانی دچار شد.
بسیاری از مدیران
ارشد دولتش و برخی از اعضای بنیاد باران به زندان رفتند، سایت شخصی او و
بنیاد باران فیلتر شده بود و بر طبق توصیه اکید دبیرخانه شورای عالی امنیت
ملی، انتشار اظهاراتش در رسانههای رسمی ممنوع شده بود و امکان فعالیت در
موسسه بینالمللی گفتوگوی فرهنگها و تمدنها عملا وجود نداشت.
رئیس
دولت اصلاحات در تمامی آن چهارسال به جز چند سفر انگشت شمار به زادگاهش
«اردکان»، مجال سفر به شهر و دیار دیگری را نیافت و در این مدت علاقمندانش
از استانهای مختلف به دفتر او میآمدند تا با وی دیدار و گفتگو کنند، گرچه
در ایامی امکان این دیدارها نیز فراهم نبود و گاه افرادی که در قالب حزب
یا تشکلی استانی قصد دیدار با خاتمی را داشتند در میانه راه با تماس و
توصیهای مجبور به بازگشت میشدند.
با این حال
مجلس روضه هر ساله خاتمی در سالروز شهادت حضرت فاطمه(س)، مراسم جشن عید
غدیر و عید دیدنیهای نوروزی برپا بود و در آن شرایط هم کم نبودند چهرههای
سیاسی، فرهنگی، مذهبی و اجتماعی و اقشار مختلف مردم که در این مراسمها
شرکت میکردند.
تلاشهای خاتمی
خاتمی
اما در آن شرایط سکوت اختیار نکرد و برای تغییر فضا تلاش میکرد و سخنانش
از طریق رسانههای اجتماعی و غیررسمی منتشر میشد، با خانواده زندانیان
حوادث بعد از انتخابات و آزاد شدگان دیدار و گفتگو میکرد و در دیدار با
اقشار مختلف مردم که حداقل هفتهای یکبار به دفترش میآمدند از جمهوری
اسلامی مورد نظر امام راحل بیش از هر زمان دیگر سخن میگفت و با استناد به
سخنان امیرالمومنین(ع) در خصوص نقد حکومت، خواستار افزایش آستانه تحمل
نقدپذیری مسئولان و آزادی منتقدان بود.
پررنگترین
نقش سیاسی که خاتمی بعد از انتخابات 88 و قبل از انتخابات ریاست جمهوری
یازدهم ایفا کرد به انتخابات مجلس نهم باز میگردد، آنجایی که اصلاحطلبان
هیچ لیستی در انتخابات ندادند اما انتخابات را هم تحریم نکردند و این اتفاق
نیافتاد مگر با نقش آفرینی خاتمی. نقش او در این انتخابات اما تنها به
نحوه حضور در انتخابات محدود نشد و رایای که او در یکی از روستاهای دماوند
به صندوق انداخت و به «جمهوری اسلامی» رای داد، کاملا اخبار انتخابات را
تحت تاثیر قرار داد و بعد از آن بود که فضای سیاسی کشور به سمت تلطیف شدن
پیش رفت.
انتخابات غافلگیر کننده
کم
نبودند مردمی که گمان میکردند انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، شور و
هیجانی نظیر چند انتخابات قبلی ریاست جمهوری نداشته باشد. پیشبینیای که
میرفت با رد صلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی محقق شود اما ناگهان در فاصله
چهار روز مانده به انتخابات، محمدرضا عارف با انتشار بیانیهای اعلام
کرد:«غروب دوشنبه بیستم خرداد ماه، مرقومهای از جناب آقای سید محمد خاتمی
دریافت نمودم. ایشان طی این نامه در مقام رهبری اصلاحات، ادامه حضورم را در
صحنه انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری به مصلحت ندانستهاند.از آنجا
که از ابتدای ورودم به عرصه انتخابات بارها بر موضع تمکین از اجماع با
محوریت جناب آقای خاتمی تاکید نمودهام و همچنین بر اساس منشور اخلاق
انتخاباتی منتشر شده توسط اینجانب، خود را متعهد به رعایت اخلاق و انجام
تعهداتم میدانم. لذا با عنایت به نظر صریح جناب آقای خاتمی و تجارب
انتخابات دو دوره گذشته ریاست جمهوری، انصراف خود را از ادامه رقابتهای
انتخاباتی اعلام میدارم.»
ساعتی بعد
سیدمحمدخاتمی هم در بیانیهای ضمن تشکر از محمدرضا عارف تاکید کرد:«
اینجانب با سپاس فراوان از برادر عزیزم جناب آقای دکتر عارف که بحمدالله
موقعیت معنوی بالایی را نصیب خود کرده است و پیروز عرصه اخلاق و ادب و
خیرخواهی و اصلاح طلبی است؛ به حکم وظیفه سنگینی که نسبت به کشور و سرنوشت
ملت شریف دارم رأی خود را به برادر گرامی جناب آقای دکتر روحانی خواهم داد و
از همگان به ویژه اصلاح طلبان و تحول خواهان و خواستاران عزت و سربلندی
میهن و وفاداران به آرمانهای بلند و مطالبات روشن ملت می خواهم که با
هوشیاری وظیفه مهم خود را در این انتخابات به جا آورند و حضور جناب آقای
دکتر روحانی را فرصتی مناسب برای رسیدن به خواست ها و مطالبات خود بدانند.»
بلافاصله
بعد از انتشار بیانیه انصراف دکتر عارف و اعلام حمایت سید محمدخاتمی از
حسن روحانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی نیز اعلام کرد:« با احترامی که برای
کاندیداهای دیگر قائلم به دکتر روحانی رای میدهم و ایشان را برای تصدی
قوه مجریه مناسبتر میدانم.» و بدین ترتیب ناگهان شور انتخاباتی کشور را
فرا گرفت و پوسترهای انتخاباتی روحانی با عکسهایی از خاتمی و هاشمی و
روحانی و نماد کلید به سرعت منتشر شد و هزاران نفر از مردم در آخرین روز
تبلیغات انتخاباتی با در دست داشتن این پوسترها به خیابانها آمدند. جالب
آنکه پیش از این انصراف و اعلام حمایتها، چاپ عکس سیدمحمدخاتمی بر روی
بروشورها و اقلام تبلیغاتی انتخاباتی ممنوع بود و ستادهای انتخاباتی دکتر
عارف از یک سو و از سوی دیگر ستادهای انتخاباتی اصلاحطلبان در انتخابات
شورای شهر با محدودیتهای فراوانی در این خصوص مواجه بودند که جو حاکم بر
کشور بعد از انصراف عارف موجب شد این محدودیت ناخواسته برداشته شود.
حامی معنوی و نه رئیس در سایه
بعد
از پیروزی دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، برخی مخالفان دولت
تلاش کردند تا سناریوی روسای جمهور در سایه را اجرا کنند. آنها تلاش
داشتند که اینگونه القا کنند که خاتمی و هاشمی گردانندگان اصلی دولت هستند و
آنها هستند که وزرای دولت را انتخاب میکنند که البته این سناریو با برخی
موضعگیریهای خاتمی و هاشمی رفسنجانی خنثی شد. از جمله آنکه خاتمی بارها
در سخنرانی ها و دیدارهای خود بر این نکته تاکید کرد که روحانی، روحانی است
و نه خاتمی و تلاش کرد در نقش حامی معنوی دولت ظاهر شود تا در مقام یک
مشاور. خاتمی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت به حساسیت مخالفان دولت
نسبت به خود آگاه است و بنابراین تلاش کرد تا با موضعگیریهایش، حفظ شخصیت
مستقل خود از دولت، قبول نکردن هیچ پست دولتی و عدم دخالت در انتخاب
مدیران دولت مانع از حاشیه سازی بر سر راه دولتی شود که خود او نقشی مهم در
پیروزیاش داشته است.
حتی بعد از پیروزی حسن
روحانی، سیدمحمدخاتمی تلاش کرد تا کمتر سخن بگوید و به جز حضور در چند
تئاتر، نمایشگاه نانو و الکامپ و چند مراسم بزرگداشت در مراسم عمومی دیگری
حضور نیابد تا جلوی تخریب دولت را بگیرد.
دیدار نوروزی پرحاشیه
با
تمام این ملاحظات، انتشار عکسی از دیدار نوروزی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سیدمحمد خاتمی جنجالی به پا کرد که پای مجلس را به این قائله در
کوتاهترین زمان ممکن باز کرد و 12 نفر از نمایندگان طرح سؤال از علی جنتی
پیرامون دیدارش با خاتمی را تقدیم هیئت رئیسه مجلس کرد.
حجتالاسلام
نصرالله پژمانفر، نماینده اصولگرای مشهد نیز در مصاحبه با خبرگزاری فارس
این دیدار را محکوم کرد و گفت:«دیدار وزیر ارشاد با یکی از سران فتنه به
صورت رسمی انجام شده است، از این رو این دیدار مناسبی نبوده و قطعا وزیر
ارشاد به عنوان یک جایگاه رسمی و دولتی نباید چنین دیداری را برگزار
میکرد»، همچنین احمد سالک، رئیس کمیسیون فرهنگی نیز در واکنشی اظهار
داشت:« نمایندگان مجلس دیدارها و ملاقاتهای پشت پرده مسئولین با سران فتنه
را محکوم میکنند.»
این موضعگیری اما مخالفان
پرشماری هم داشت، از جمله علی مطهری که گفت:« من ملاقات وزیر ارشاد و دیگر
وزرا با آقای خاتمی را کاری مثبت و موجب وحدت ملی می دانم. معترضان هم
بهتر است به جای اعتراض، با آقای خاتمی ملاقات کنند و اگر انتقادی از ایشان
دارند با خودشان مطرح و گفت و گو کنند. این نشانه جمود و خشک مغزی است که
اگر با کسی اختلاف نظر داریم او را طرد کنیم یا او را خارج از دایره انقلاب
بدانیم و خودمان را حق مطلق بپنداریم. فکر می کنم تعدادی از نماینده ها
رابطه خوبی با آقای جنتی ندارند و به هر بهانه ای به ایشان اعتراض یا
سئوالی را مطرح می کنند. به نظر من این اعتراض ها بیشتر جنبه سیاسی دارد.
چون آقای جنتی از نظر بینش سیاسی به آقایان هاشمی و خاتمی نزدیک است این
افراد به او اعتراض می کنند.کسانی که این اعتراضات را مطرح می کنند بیشتر
از جبهه پایداری هستند و تعدادشان از 15 نفر تجاوز نمی کند و طبق یک برنامه
قبلی و معین عمل می کنند که بعضا در بیرون مجلس تصمیم گیری می شود.»
در
روزهای اخیر خبرگزاری فارس با حیدر مصلحی، گفتگویی مشروح انجام داده که
بخشهایی از آن درباره سیدمحمدخاتمی و دیدار نوروزی وی است، این خبرگزاری
از وزیر اطلاعات دولت احمدینژاد پرسیده است:«اصلاحطلبان سعی دارند بین
خاتمی و سران فتنه تفکیک قائل شوند و مدعی هستند عدم حصر او به معنای دست
نداشتن وی در فتنه 88 است. نظر شما چیست؟»، مصلحی نیز پاسخ داده:« خیر!
اینطور نیست. خاتمی در فتنه نقش داشته و نقش او کاملا حسابشده هم بود. وی
در فتنه، نقش هدایت و رهبری داشت اما نظام ملاحظاتی داشت که کاری را که در
قبال بقیه انجام داد، درباره او اجرا نکرد.»
در
ادامه این خبرگزاری این سئوال را مطرح کرده که «دیدارهای نوروزی با خاتمی و
تلاشها برای رفع حصر سران فتنه را چطور ارزیابی میکنید؟»، مصلحی نیز
پاسخ داده:«من احساسم این است که اینها به دنبال این هستند که بدون هزینه
بازگردند در حالی که مردم و نظام چنین اجازهای نمیدهند.» این خبرگزاری
همچنین پرسیده است:«این یک کار طراحی شده است و از خارج هدایت
میشود؟»؟مصلحی هم تاکید کرده است:«هم بیرون و هم داخل نقش دارند.»
آغاز دوباره حاشیه سازی علیه خاتمی
دو
اتفاق اما موجب شد تا طرح سئوال از علی جنتی به دلیل دیدار نوروزیاش با
سیدمحمدخاتمی به حاشیه رانده شود، یکی انتشار لیست بلند بالایی از مسئولان
عالی رتبه دولت تدبیر و امید که به دیدار نوروزی رئیس دولت اصلاحات رفته
بودند از سوی روابط عمومی دفتر سید محمدخاتمی و سپس درگذشت پدر همسر خاتمی.
در
همان ساعات اولیه بعد از درگذشت پدرهمسر رئیس دولت اصلاحات، اسحاق
جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور به منزل مرحوم آیت الله صادقی رفت تا به
خاتمی تسلیت بگوید، صدها نفر از مسئولان و چهرههای سیاسی و فرهنگی با
خاتمی ابراز تسلیت و همدردی کردند و صدها پیام تسلیت از سوی مراجع عظام
تقلید، شخصیتهای برجسته سیاسی ، حوزوی و دانشگاهی داده شد.
این
حجم از پیام تسلیتها و ابراز همدردی مسئولان عالی رتبه دولتی با خاتمی
موجب شد تا مخالفان خاتمی که از به حاشیه رانده شدن سئوال از جنتی عصبانی
بودند به طراحی سناریوهایی برای حاشیهسازی در مراسم تشییع، تدفین و ترحیم
مرحوم آیت الله دکتر صادقی اقدام کنند.
ابتدا در
مراسم تشییع پیکر مرحوم صادقی که با حضور حجت الاسلام و المسلمین سید حسن
خمینی و برخی از چهرههای سیاسی و دانشگاهی برگزار شد، دو جوان برای چند
ثانیه تلاش کردند تا با سردادن شعارهایی علیه خاتمی مراسم تشییع را متشنج
کنند که با واکنش سریع مردم و اهالی، این دو جوان در کار خود ناموفق شدند و
جالب آنکه علیرغم حضور خبرنگاران رسانههای منتقد خاتمی هیچ خبری از این
حاشیهسازی چندثانیهای که به نتیجهای منجر نشد منتشر نکردند. بعد از آنکه
نماز میت در منزل مرحوم صادقی و توسط سیدمحمدخاتمی خوانده شد، پیکر مرحوم
صادقی برای دفن به امامزاده شاه عبدالعظیم(ع) منتقل شد و عدم حضور خاتمی در
این مراسم موجب شد تا سایت جهان نیوز در خبری بنویسد:« شنیده شده است که
جمعی از نزدیکان خاتمی از بیم اعتراضات مردمی در شهر ری به خاتمی به خاطر
همراهی وی با فتنه گران در سال ۸۸ به وی توصیه کردهاند که به جای شرکت در
مراسم تدفین، در مراسم ختم مرحوم صادقی، که تنها با حضور نزدیکان و چهره
های اصلاح طلب در مسجد الغدیر برگزار می شود شرکت کند تا لطمه ای به پروژه
تطهیر وی وارد نشود»، این در حالی است که به نظر میرسد برنامهای مشابه
آنچه حضور فائزه هاشمی در شهر ری را حاشیهساز کرده بود از سوی برخی افراد
تدارک دیده شده بود و خاتمی برای جلوگیری از بیحرمتی این افراد سازماندهی
شده به مرحوم آیت الله صادقی از حضور در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع)
خودداری کند، جالب آنکه آیت الله محمدی ری شهری، تولیت حرم عبدالعظیم
حسنی(ع) که آن روز مهمان صحن علنی شورای شهر تهران به احترام سیدمحمدخاتمی
تا تدفین مرحوم آیت الله صادقی در مراسم حضور داشت و با تاخیر به شورای شهر
تهران رفت.
مراسم ترحیم و هفتم مرحوم صادقی در
مسجد الغدیر و مسجدجامع شهرک غرب بار دیگر مخالفان خاتمی را غافلگیر کرد،
صدها چهره سیاسی با گرایشهای مختلف ازاصلاحطلب و میانهرو گرفته تا
اصولگرا و چهرههای دانشگاهی و حوزوی و مسئولان قوای سه گانه در این
مراسمها، علیرغم قریب پنج سال سنگینترین تبلیغات علیه خاتمی حضور
یافتند.
برخی رسانهها اما در این میان تلاش کردند به هر صورتی
که هست حضور افراد در این مراسم را زیر سئوال ببرند و با توجه به سطح بالای
مسئولان شرکت کننده در این مراسم، نوک پیکان حملات تنها به سوی حجت
الاسلام ناصر نقویان از سخنرانان معروف دینی و استاد دانشگاه نشانه رفتند.
حجت الاسلام نقویان نیز در مصاحبهای تصویری با خبرآنلاین پاسخ منتقدان
حضورش در مراسم ختم پدر همسر سیدمحمدخاتمی را اینگونه داد:« باید این جمله
کلیدی امام راحل را سرلوحه کار خودش قرار دهیم که میزان رای ملت است، اگر
آقای خاتمی از نظر بخشی از مردم متهم است از نظر بخش وسیعتری اینطور نیست
البته اگر ملت ملاک باشد، آن مجلس، یکی از شلوغترین مراسمهای ختمی بود که
بنده در طول عمر خودم دیده بود.ثانیا وقتی پیغمبر مکه را فتح کرد به
ابوسفیانی که دشمن درجه یک مسلمانان بود امتیازاتی داد، آقای خاتمی که هشت
سال رئیس جمهور این مملکت بوده و مقام معظم رهبری بارها ایشان را با تعبیر
خاتمی عزیز خطاب کردند که هنوز در گوش من هست و به نظر من رئیسجمهور بعد
از ایشان بیشتر به ملت ضربه زد تا ایشان، این نظر من است و برای آن ادله
دارم. چطور است که او بیاید کنار رهبری بنشیند در مجلس روضه حضرت زهرا و
آقای خاتمی مطرود همه باشد!»
تجمع خودجوش چند نفره علیه خاتمی
حضور
سید محمدخاتمی در مراسم بزرگداشت پدرهمسرش در دانشگاه شهید بهشتی که از
اساتید دانشکده حقوق این دانشگاه بود، زمینه مناسبتتری برای تخریب و
جوسازی علیه وی را فراهم آورد.
بلافاصله بعد از
حضور خاتمی در این مراسم، چند سایت و خبرگزاری اصولگرا خبر از درگیری در
مراسم ختم پدر همسر خاتمی دادند. خبرگزاری فارس نوشت:«در ابتدای ورود خاتمی
به دانشگاه جمعی از دانشجویان با سر دادن شعارهای مرگ بر منافق و مرگ بر
فتنهگر سعی بر ممانعت از حضور وی در دانشگاه را داشتند که با برخورد
فیزیکی تیم حفاظت،چند نفر از دانشجویان دچار جراحات بدنی شده اند.در پایان
مراسم نیز دانشجویان با شعارهایی از قبیل مرگ بر منافق و فتنهگر، فتنهگر
اعدام باید گردد، فتنهگر حیاکن دانشگاه را رها کن، خاتمی و همراهان وی را
بدرقه کردند.» سایت خبری حافظ نیوز در خبری نوشت:« عصر روز سه شنبه 9
اردیبهشت 93 مراسم ختمی برای پدر همسر محمد خاتمی در دانشکده حقوق دانشگاه
شهید بهشتی برگزار شد. بهانه برگزاری این برنامه نیز حضور مرحوم صادقی در
برهه ای از حیاتش در این دانشکده و تدریس به دانشجویان بوده است.اما در
اواخر برگزاری این برنامه، خاتمی بدون اطلاع رسانی قبلی به دانشگاه بهشتی
آمده و در این برنامه حضور پیدا کرد.بر پایه این گزارش، زمانی که دانشجویان
از حضور وی در دانشگاه شان با خبر می شوند برای اعتراض به سمت وی حرکت می
کنند و نسبت به آمدن وی به دانشگاه شان اعتراض خود را بیان می کنند.این
رفتار دانشجویان بلافاصله با عکس العمل محافظان خاتمی مواجه شده و ضمن ضرب و
شتم شدید یکی از دانشجویان، نسبت به دیگر دانشجویانی نیز که از این کار با
تلفن همراهشان فیلم و عکس تهیه می کردند واکنش نشان داده و به زور خواستار
حذف فیلم ها و تصاویر می شوند.»
روابط عمومی
دفتر سیدمحمدخاتمی نیز ساعتی بعد از انتشار این اخبار اعلام کرد:« حضور
خاتمی در دانشگاه شهید بهشتی برای حضور در مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر صادقی
(پدر همسر خاتمی) که خود آن فقید سالهای متمادی از اساتید این دانشگاه
بوده است، بود و با استقبال دانشجویان و اساتید دانشگاه همراه شد و تنها در
اواخر مراسم یک دانشجو به حضور خاتمی در دانشگاه اعتراض کرد که واکنش منفی
گسترده دانشجویان به این اعتراض، باعث سکوت وی شد.مراسم حضور خاتمی در
دانشگاه شهید بهشتی بر خلاف آنچه برخی سعی در القاء آن دارند با واکنش
مخالف دانشجویان همراه نبود و حتی آنها از این حضور استقبال کردند و بر این
مبنا کوچکترین برخورد فیزیکی بین دانشجویان و تیم حفاظت خاتمی رخ نداد و
شعاری نیز علیه رییس جمهور اسبق کشورمان مطرح نشد.»
جالب
آنکه این سایتها در مقابل توضیحات دفتر خاتمی سکوت کردند و حتی یک عکس یا
فیلم از اعتراضات گسترده دانشجویان به حضور خاتمی و درگیری تیم حفاظت وی
با دانشجویان که آن را مخابره کرده بودند منتشر نکردند.
در
مقابل اما بسیج دانشجویی این دانشگاه، فردای حضور خاتمی اقدام به برگزاری
تجمعی خودجوش چندنفره علیه رئیس دولت اصلاحات کرد، تجمعی که با پوشش وسیع
رسانههای اصولگرا همراه شد و با اعضای این تشکل با جملههایی چون «اگر
دوباره خاتمی بخواهد به دانشگاه پا بگذارد با واکنش شدیدتری روبرو خواهد شد
و دانشجویان اینبار دانشگاه را محلی برای دادگاه خاتمی میکنند» و «
عوامل فتنه نتوانستند امتیازات مدنظر خود را از دولت یازدهم بگیرند و به
همین دلیل با سناریوهای از پیش تعیین شده و حضور در دانشگاهها سعی دارند
جریان اصلاحطلبی را در دانشگاهها احیا کنند تا هم دولت را تحت فشار قرار
دهند و هم نیروهای جوان خودشان در دانشگاهها بیدار شوند» به حاشیهسازی
علیه خاتمی پرداختند.
سرانجام این حاشیهسازیها چیست؟
بعد
از پیروزی حسن روحانی، بسیاری از مردم امید به بازشدن فضای سیاسی و
اجتماعی کشور بستند، فضایی که بعد از انتخابات 88 به شکل کم سابقهای محدود
شد. در این میان اما افرادی که از فضای بسته سیاسی و اجتماعی 88 تا 92
ثمرات سیاسی و اقتصادی فراوان بردهاند به هر شکل میخواهند مانع از عادی
شدن شرایط شوند. آنها به خوبی میدانند که فعال شدن افرادی چون
سیدمحمدخاتمی که از محبوبیت کم نظیری در جامعه آن هم در شرایطی که در فقر و
محدودیت شدید رسانهای به سر میبرند و امکان حضور عادی در بین مردم را
ندارند تا چه اندازه میتواند فضا را برای جولان دادن آنها تنگ کند و از
همین رو حاشیهسازیها علیه چهرههایی چون خاتمی پایان کار نیست که اول کار
است.
در شرایطی که دولت با توجه به توفیقات
هستهای و اقتصادی زمینه تخریب مستقیم را ندارد، مخالفان اعتدال و اصلاحات،
ترجیح میدهند با حاشیه سازی و به راه انداختن تجمعات خودجوش درباره مسائل
اجتماعی، فرهنگی و علیه چهرههای شاخص حامی دولت اقدام به تضعیف دولت
نموده و راه را برای مخالفتها و بحرانسازیهای علنی علیه دولت و شخص
رئیسجمهور در آینده نزدیک فراهم آورند، چه آنکه آنها «دلواپس» توفیق دولت
بر آمده از رای مردم و مورد حمایت چهرههایی چون سید محمد خاتمی و آیت الله
هاشمی رفسنجانی هستند. توفیقی که اگر به ثمر برسد موجب خواهد شد تا زحمات
هشت ساله آنها برای جا دادن اصلاحات در تابوت و کوباندن میخ بر در آن، بر
باد رود!