درصورتی که طرفین برای پرهیز از به بنبست رسیدن مذاکرات تلاش ننمایند، خطر بازگشت به نقطه صفر وجود دارد، نقطهای که یادآور دوران تنش و تشنج و تهدید است و در آن صلح و امنیت جهانی به خطر میافتد. درحقیقت . . .
تدبیر24: بهنظر میرسد در مرحله مذاکرات برنامه جامع که همه طرفها علاقهمندیها و نگرانیهای خود را مطرح میسازند و اینک از سوی گروه 1+5 حدود 13 موضوع و سرفصل برای مذاکره پیشنهاد شده، طرف ایرانی احساس نگرانی مینماید؛ زیرا به برخی از سرفصلها همخوانی و علاقهمندی ندارد. یکی از این سرفصلها موضوع کیفیت توسعه موشکی ایران است که در گذشته شورای امنیت سازمان ملل متحد طی قطعنامههای مختلفی خواستار توقف مقطعی گسترش این صنعت شده بود و ایران نیز براساس تهدیدات مکرر غرب بهویژه آمریکا و اسرائیل نیاز به تقویت مبانی دفاعی خود داشته و دارد.
این تناقض در صورتی که بهدرستی از سوی دو طرف به آن پرداخته نشود، میتواند تبدیل به یک بنبست در مذاکرات آتی هستهای گردد. اگرچه طبیعت مذاکرات بینالمللی دارای چنین خصوصیاتی است و نباید زود نگران شد و احساس ناکامی نمود و طی نشست و برخاستها آرامآرام میتوان طرف مقابل را با عمق نگرانیهای امنیتی ایران آشنا کرد و عملکرد ایران در توسعه دفاع موشکی را تبلور مقابله با تهدیدات خارجی معرفی نمود که در صورت قطع شدن آن تهدیدات میتواند وضعیت جدیدی متبلور گردد که ایران نیز بر روی سیاستهای موشکی خود تجدیدنظر نماید اما منطق نگرانی غرب از ارتباط دادن برنامه موشکی با پرونده هستهای فقط میتواند به نوع موشکهای قابل حمل کلاهک هستهای مربوط گردد و بقیه انواع موشکها از حیطه این بحث خارج خواهد بود.
در این صورت برای طرف مذاکرهکننده ایرانی راه باز میشود که از بهوجود آمدن بنبست در مذاکرات جلوگیری نماید. این سناریو را درمورد بقیه سرفصلها نیز در صورت لزوم میتوان بهکار گرفت تا قفل مذاکرات باز شده و در یک توافق طرفینی مرحله نگارش متن برنامه جامع آغاز گردد. گروه 1+5 و ایران قطعا باید از دستاوردهای مذاکرات خشنود باشند زیرا بههمت همین مذاکرات، مواضع طرفین به یکدیگر نزدیک شد و فاز برنامه موقت از تفاهم ژنو با موفقیت به پایان رسید تا در برنامه جامع، اعتمادسازی صورت گرفته و در فاز سوم، ایران با تکیه بر اعتماد جهانی به فعالیتهای صلحآمیز هستهایاش بتواند از حقوق کامل و تعهداتش در معاهده انپیتی استفاده نماید.
درصورتی که طرفین برای پرهیز از به بنبست رسیدن مذاکرات تلاش ننمایند، خطر بازگشت به نقطه صفر وجود دارد، نقطهای که یادآور دوران تنش و تشنج و تهدید است و در آن صلح و امنیت جهانی به خطر میافتد. درحقیقت یک فرصت طلایی در سال 1392 بهوجود آمد که ظهور دولت اعتدال و تعامل سازنده در ایران با دولت واقعگرای اوباما در آمریکا همزمان گردید و اجازه داد مذاکرات مربوط به پرونده هستهای ایران از راههای دیپلماتیک پیگیری شود.
چنانچه از بروز چنین شرایطی قدردانی نشود، شرایط در ایران میتواند شکننده شده و دولتی غیرمعتقد به تعامل سازنده بر سر کار بیاید که یک طرف معادله لنگ میماند. دولت اوباما هم دو سال دیگر ممکن است جای خود را به یک دولت تندرو نظیر جرج بوش بدهد که قائل به اتخاذ روشهای دیپلماتیک نباشد. اکنون ایران برای همکاری در جهت پیشبرد مذاکرات هستهای دست خود را دراز کرده و انتظار دارد متقابلا دستش به گرمی فشرده شود. ایران بهیاد دارد که در سال 1384 سه کشور اروپایی مذاکرهکننده به علت مخالفت آمریکا نقض قول نموده و توافقات با ایران را نادیده گرفتند که حاصل آن فک پلمب از تاسیسات یوسیاف اصفهان و ظهور دولت غیرمعتدل در ایران گردید. غرب بهطور یقین موقعیت پیش آمده موجود در ایران را مغتنم میشمارد و اجازه نخواهد داد فرصت طلایی به هر قیمتی از دست برود و جای آن تنش و تشنج جایگزین شود.