2خرداد و 24خرداد را ميتوان مكمل يكديگر دانست با اين تفاوت كه جامعه اكنون كارآزمودهتر است و پس از تحولات اجتماعي 2خرداد عميقتر با مسائل برخورد ميكند. جامعه اكنون نوع انتظارات خود را منطقيتر كرده است. . .
تدبیر24: به وجود آمدن دوم خرداد 1376 را ميتوان در دو علت تاريخي جست؛ در علت اول دوم خرداد در ادامه انقلاب مشروطه و گفتماني كه در آن زمان شكل گرفت، پديد آمد. در مشروطه جامعه وارد مرحلهاي جديد نسبت به گذشته خود شد و در كنار پذيرش سنتهاي اسلامي و ايراني با كليدواژههاي جديد مانند قانون، آزادي، عدالت و مشاركت جمعي روبهرو شد. حضور در عرصه سياست آن زمان با نگاه جديدي همراه بود كه متفكران آن عصر از جمله روشنفكران و عقلای ديني طرحواره مشروطيت را مطرح كردند که در نهايت به يك جنبش فرهنگي- اجتماعي انجاميد. دوم خرداد نیز ميتواند در ادامه آن تحول تعريف شود؛ زيرا دوم خرداد انديشه و نگاهي نو در جامعه شكل داد.
جنبش «خیاباني»، جنبش «جنگل» و «نهضت ملي» و پس از آن «انقلاب اسلامي» و در ادامه «دوم خرداد» با همين گفتمان در شكل وسيعتر و گستردهتري بيان شد و جامعه ايراني در عرصه حيات جديدش توانست ويژگيهاي بیشتری از جامعه مدني را پذیرا شود و در همين زمان جامعه مدني را با ويژگيهايي كه آن زمان تعريف شد تجربه کرده و آن را تكامل بخشد. نکته دیگر اتفاقات قبل از دوم خرداد76 است. انقلاب اسلامي با شعارها و دستاوردهاي مهم و نوع نگاه جديدش به دين، خردجمعي، مشاركت اساسي مردم و مردمسالاري همراه بود. دوم خرداد در بستر طبيعي تحولات جامعه قابل تعريف است.
مهمترين آن اين كه با تكيه به ميراث قرآن و بزرگان دين و نقش مردم و استفاده از خرد جمعي، جامعهاي درخور زيست مسلماني سامان دهيم. ويژگي دیگر دوم خرداد توجه به توسعه كشور با اتكا بر جامعه دانشگاهي بود كه اگر بخواهيم توسعه ملي، توسعهای پايدار باشد بايد از نخبگان، كارآفرينان و دانشگاهيان استفاده کنیم. دوران اصلاحات شاهد تحولات ساختاري در وزارت ارشاد و آموزش عالي بود. وزارت علوم به «تحقيقات و فناوري» تبديل شد.
برنامه چهارم برنامه «توسعه داناييمحور» ناميده شد و با توسعه ملي پيوند خورد. با وجود فراز و نشيبهايي كه جامعه ما پس از دوم خرداد داشت و مشكلاتي كه فراروي آن قرار گرفت امروز ميتوانيم پس از بررسي و تطبيق با 8سال دوران پس از خاتمي به اين نتيجه برسیم كه بازيگران آن دوره در عرصههاي متفاوت عمدتا نخبگان و فرهيختگان بودند؛ افرادي كه معتقد بودند انقلاب اسلامي را با نگاه به تمامي وجوه آن نه نگاه گزينشي بايد اجرا و احیا كرد.
ميتوان به آن دوران هم نقدهايي وارد كرد اما با قطعيت ميتوان گفت كه از دورههاي روشن و قابل دفاع تاریخ كشورمان بوده است. 2خرداد و 24خرداد را ميتوان مكمل يكديگر دانست با اين تفاوت كه جامعه اكنون كارآزمودهتر است و پس از تحولات اجتماعي 2خرداد عميقتر با مسائل برخورد ميكند. جامعه اكنون نوع انتظارات خود را منطقيتر كرده است.
بايد با حوصله و صبوري و استفاده از ظرفيتهاي موجود در جهت توسعه رفت و اگر به دنبال دستيابي به توسعهاي پايدار هستيم بايد نسبت به گروههاي رقيب منصفانه رفتار كنيم و از ظرفيتهاي طيفهاي مختلف استفاده نماییم چراکه اگر جامعه دو قطبي شود سرمايههاي كشور آسيب خواهند ديد. 24خرداد92، سير تكاملي 2خرداد1376 است كه اين مسير مطمئنا باعث ايجاد تحولات مثبت در جامعه خواهد شد.