تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۲۴۴۶۱
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۸:۵۵
محمدجواد حق شناس عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي

دوم خرداد چگونه حماسه شد؟

انتخابات 76 بعد از نخستين انتخابات رياست جمهوري در جمهوري اسلامي به يكي از رقابتي ترين انتخابات ها تبديل شده بود و با وجود اينكه تمامي تريبون هاي رسمي و غيررسمي اكثريت مطلق ائمه جمعه و احزاب . . .
تدبیر24: فضاي انتخاباتي رياست جمهوري در پاييز و زمستان سال 75، خيلي بوي رقابت نمي داد. جريان محافظه كار در هشتمين سال رياست جمهوري آيت الله اكبر هاشمي رفسنجاني در دولت موسوم به سازندگي، پيشاپيش خود را برنده انتخابات مي دانست.

اين جريان كه در يك مجموعه از اقدامات حساب شده پس از رحلت حضرت امام(ره) توانسته بودند با قرائتي كه از نظارت در نهاد نظارتي فراهم آمده بود، بيش از 60 نماينده مجلس سوم را با رد صلاحيت روبه رو ساخته و نهايتا توانستند مجلس چهارم را با اين شيوه از آن خود كنند و اين روند نيز براي مجلس پنجم به گونه يي ديگر بازسازي شد گرچه اين بار گروه كارگزاران سازندگي با مشاركت جريان چپ سنتي توانسته بود كه فضاي اقليت را در مجلس شوراي اسلامي سازماندهي كرده و از يكدستي مجلس پنجم به نفع محافظه كاران جلوگيري كند و حال كه رفته رفته به زمان انتخابات رياست جمهوري نزديك مي شدند، با اين تصور كه هماهنگي و يكدستي در قواي سه گانه مي تواند دستاوردهاي بزرگي را براي جريان محافظه كار و به تبع آن براي مردم ايران داشته باشد، با كانديدا كردن علي اكبر ناطق نوري كه سابقه قابل توجهي در نمايندگي امام (ره) در نهاد جهاد سازندگي و همچنين وزارت كشور در دولت اول مهندس موسوي و سپس راهيابي به مجلس شوراي اسلامي از سوي مردم تهران در ميان دوره يي و پس از آن رياست مجلس در چهارمين و پنجمين دوره مجلس را در كارنامه داشت، كم كم آماده مي شد تا جانشيني پرقدرت براي هاشمي رفسنجاني در پاستور شود.

با اين تفاوت كه دولت هاشمي حداقل براي دوره اول سعي كرده بود كه چهره هايي از دو جريان سياسي اصلي كشور را در كابينه همراه خود داشته باشد: چهره هايي همچون سيدمحمد خاتمي، عبدالله نوري، مصطفي معين، نوربخش كه به خاطر مخالفت محافظه كاران از همراهي با هاشمي در دومين دوره رياست جمهوري از راهيابي به پاستور باز ماندند. مجمع روحانيون كه در اين مقطع محوريت جريان چپ سنتي را در اختيار داشت با هماهنگي ساير احزاب همسو و با توجه به تجربه يي كه در انتخابات مجلس پنجم پيدا كرده بود، در يك سو و ايجاد شكافي كه ميان محافظه كاران سنتي و طرفداران ميانه رو متمايل به هاشمي رفسنجاني فراهم شده بود، اينك در تلاش بودند تا براي انتخابات رياست جمهوري پا به عرصه رقابت بگذارند.در ابتدا اين ميرحسين موسوي بود كه همه نظرات جريان چپ را به خود معطوف كرده بود اما بنا به دلايلي وي از قبول نامزدي اين جريان خودداري و خود را براي بيش از يك هفته از دسترس خارج كرد و نهايتا مجمع روحانيون به دنبال يافتن نامزدي جديد براي حضور در اين رقابت ها بود. در حالي كه كارگزاران سازندگي نيز به نظر مي رسيد خواهان حضوري مستقل در انتخابات است و چهره هايي چون محمد هاشمي براي حضور در اين رقابت ها اظهار تمايل كرده بودند، اما اكثريت كارگزاران به حسن حبيبي اظهار تمايل كردند. در اين ميان البته عطاء الله مهاجراني معاون حقوقي و پارلماني رياست جمهوري در اظهارنظري زود هنگام حتي سخن از تغيير قانون اساسي براي حذف محدوديت انتخاب رييس جمهور براي حداكثر دو دوره سخن بر زبان رانده بود كه خيلي با اقبال نخبگان چه در حاكميت و چه در بيرون از آن روبه رو نشد.

نهايتا پس از گفت وگوهاي سنگين در نخبگان سياسي چپگرا همه اذهان متوجه روحاني روشنفكري شد كه پس از ترك صندلي وزارتش در ميدان بهارستان، هم اينك در كتابخانه ملي ايران در خيابان آفريقا دوران بازنشستگي و دوري از قدرت سياسي را تجربه مي كرد. سيد محمد خاتمي روحاني اي كه پس از شهيد بهشتي مسووليت مسجد شيعيان و مركز اسلامي هامبورگ را عهده دار شده بود و فرزند آيت الله روح الله خاتمي امام جمعه اخلاق گراي يزد بود. وي پس از پيروزي انقلاب از سوي امام راحل نمايندگي ايشان را در روزنامه كيهان نيز بر عهده گرفته بود و سابقه نمايندگي مردم يزد را در نخستين دوره مجلس شوراي اسلامي داشت و در دوره هشت ساله جنگ نيز مسووليت فرهنگي و رسانه يي ستاد فرماندهي كل قوا به وي واگذار شده بود.

محمد خاتمي در نخستين دولت مهندس موسوي مسووليت وزارت ارشاد را نيز پذيرا شده بود و اين روند در نخستين دوره دولت هاشمي نيز ادامه يافت كه به دليل فشار محافظه كاراني كه خواهان اعمال سياست هاي بسته تري در حوزه فرهنگ و هنر بودند نهايتا منجر به استعفاي او از مسووليتش در بهارستان شد كه با جايگزيني علي لاريجاني صندلي وزارت را ترك كرد. اما پايان كار وي در وزارت ارشاد گويا پايان محبوبيتش در ميان خيل نخبگان فرهنگي و سياسي و رسانه يي نبود. در نشستي تاريخي در تالار وحدت تمامي بزرگان ادب و فرهنگ و هنر و رسانه گرد هم آمدند تا از اين دولتمرد آشنا با فرهنگ و ادب تجليل به عمل آورند.

 اتفاقي كه در اين سرزمين براي عناصري كه در قدرت نيستند كمتر اتفاق مي افتد. نهايتا اين درخواست بزرگان چپگراي مسلمان از سيد محمد خاتمي با اما و اگرهايي پذيرفته شد. اين مجموعه در ابتدا خود را با اين نگاه وارد رقابت هاي انتخاباتي مي كرد كه بتواند اقليتي سازمان يافته و منسجم را براي چهار سال آينده آماده كند و در فضايي كه همه پذيرفته بودند رييس جمهور بعدي از آن اكثريت محافظه كاران است و آنان نيز آماده مي شدند تا قدرت را به تمامي در قبضه خود در آورند. اما زمستان 75 كه با استقرار ستاد خاتمي در خيابان به آفرين شكل گرفته بود، سرماي هميشگي را نداشت و اين نقطه به يك كانوني براي ايجاد انرژي و منبعي براي گرم شدن فضاي انتخاباتي، رفته رفته به يك كانون پرقدرت و گرمابخش تبديل شد كه تا اقصي نقاط كشور را تحت تاثير خود قرار داد. نه تنها تهران و شهرهاي بزرگي همچون اصفهان، شيراز، تبريز و يزد و مشهد بلكه حتي دور افتاده ترين شهرها و روستاها را نيز معطوف به خود كرد. انتخابات 76 بعد از نخستين انتخابات رياست جمهوري در جمهوري اسلامي به يكي از رقابتي ترين انتخابات ها تبديل شده بود و با وجود اينكه تمامي تريبون هاي رسمي و غيررسمي اكثريت مطلق ائمه جمعه و احزاب قدرتمندي همچون جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين كه در كسوت غيرحزبي فعاليت مي كردند و بيش از 200 نماينده مجلس و 200 تن از معاونين وزرا كه بيانيه طرفداري از علي اكبر ناطق نوري را امضا كرده بودند و اكثريت قريب به اتفاق استانداران و حتي رييس ستاد انتخابات وقت وزارت كشور جهت گيري عمومي شان كاملاروشن و آشكار بود.

در اين ميان حتي مردم كه احساس كردند رقابت در اين انتخابات جدي است تصميم به يك نقش آفريني جدي گرفتند و نكته غيرقابل گذشت اين ماجرا نيز آخرين خطبه هاشمي رفسنجاني در واپسين ارديبهشت ماه 76 بود كه اعلام كرد هيچ تقلب و تخلف انتخاباتي را نمي پذيرد. وي در حكمي كه براي هاشمي رفسنجاني صادر كرده بود، او را بازرس ويژه انتخابات معرفي كرد و چنين شد كه از يكسو مردماني كه رقابت انتخاباتي را سرنوشت ساز ديده بودند به صحنه آمدند و از نامزد جريان چپگراي سنتي كه اينك در چهره يي روشنفكر و با برنامه يي با عنوان توسعه سياسي براي اصلاحاتي در حوزه هاي فرهنگ و جامعه و اقتصاد و سياست پا به ميدان گذاشته بود، حمايت كنند. از آن سو نيز كارگزاران سازندگي نيز با عدم پذيرش نامزدي توسط حسن حبيبي به اين كمپين پيوستند و نهايتا اتفاقي غيرقابل پيش بيني را در دوم خردادماه 76 رقم زدند. روزي كه در دايره المعارف سياسي جمهوري اسلامي در كنار نام هايي چون 22 بهمن، 12 فروردين، سوم خرداد ماندگار شد و يكي از قله هاي رفيع پيوند جمهوريت و اسلاميت را رقم زد. نامي كه به درستي توسط رهبر انقلاب، به «حماسه» از آن ياد شد و از آن روز بود كه حماسه دوم خرداد به تاريخ پيوست.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: