تدبیر24 : پایان حکمرانی مبارک برای مردم مصر مصادف با روزهای نامبارکی بود و میوه این انقلاب تا به امروز، خونریزی و ناامنی بوده است. اگرچه مردم مصر پس از سالها، دولت منتخب خود را از طریق صندوق رأی انتخاب کردند اما این دولت بیشتر شبیه عیش منقش بوده و عمری به کوتاهی دولت مستعجل داشت.
سیزده ماه از عمر صدارت اخوانالمسلمین و محمد مرسی سپری نشده بود که مردم نسبت به مواضع مرسی و قانون اساسی جدید اعتراض کردند و مرسی نیز به هیچ عنوان حاضر نشد در مقابل خواسته مخالفان انعطافی نشان دهد، همچنین او به هشدارهای ارتش که از پشتیبانی مالی و اطلاعاتی آمریکا بهرهمند است، وقعی ننهاد و چنین شد که مصر همچنان در آتش اختلاف سوخت تا زمانی که ارتش با چراغ سبز حامی مالی خود دست به کودتا زد.
به نظر میرسد در کنار بحث جدایی دین از سیاست که عدهای به دلیل به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین، این بحث را در جامعه مصر بر سر زبانها انداختند، باید تدابیری برای موضوع جدایی ارتش مصر از کارهای اجرایی و جاری کشور اندیشیده میشد تا دوباره سیکل تکراری به قدرت رسیدن ارتشیان از طریق کودتا تکرار نمیشد زیرا در پنجاه سال اخیر، قدرت در مصر با حضور پررنگ ارتش دست به دست شده است.
اگرچه محمد مرسی نتوانست تغییر قابل توجهی در جامعه مصر ایجاد کند و دوران حکمرانی وی بیشتر شبیه دوران مبارک بود که در بستهبندی جدید به مردم مصر عرضه شده بود اما در نظر کارشناسان و ناظران بینالمللی بیطرف، برکنار شدن رئیسجمهور برآمده از صندوق رأی و مبتنی بر آرای دموکراتیک مردم با مخالفت عدهای از مردم و کودتای ارتشی، چندان خوشایند نیست و مردم را به آینده دمکراسی در مصر بدبین میکند.
به نظر میرسد ارتش مصر که همیشه نقش مهمی در قبضه قدرت در مصر داشته است و حاضر نیست به راحتی به کم رنگ شدن این نقش تن دهد، عامل همه ناامنیها در جامعه مصر است. مردم مصر ادعا میکنند که اگرچه برپایی راهپیمایی در دوران مبارک چندان آسان نبود اما ارتش پس از به دست گرفتن قدرت از طریق کودتا، آن را هم از مصریان دریغ کرد.
اخوانالمسلمین در کنار تلاش برای بهدست گرفتن ارکان قدرت در همه قوا که مورد مخالفت مردم مصر قرارگرفت مشکل دیگری نیز داشت که آن کمتوجهی به ارتش در تصمیمگیریها و نزدیکی سران اخوانالمسلمین به حماس و حزب الله بود که به شدت زیر ذرهبین اسرائیلیها قرار دارند که همپیمان امنیتی ارتش مصر برای برنامه امنیتی صحرای سینا هستند.
پس از سابقه ۸۵ ساله حزب اخوانالمسلمین با برچسب تروریست بودن که بیشتر لقمهای بود که اسرائیل برای ارتش مصر آماده کرده بود، بهانهای شده است تا که امروز به پستوه رانده شوند اما به سادگی نمیشود از همه فعالیتهای این چند سال چشمپوشی کرد و این گروه را در صحنه سیاست مصر حذف شده دانست، چرا که ریشه این گروه بیشتر از آنکه سیاسی باشد، مذهبی است و مذهب و تعلقات مذهبی، راز ماندگاری این گروه سیاسی نیمه جان در سپهر سیاست مصر خواهد بود.
اینکه مردم راضی به کودتا بودند با میزان شرکت در انتخابات بر همه آشکار گشت و نشان داد که کودتا برخاسته از اراده مردم نبود و سران ارتش بیشتر از آنکه نگران و خواستار تأیید مردم کشورشان باشند، خرسند از تأیید کودتا توسط آمریکا و سران کشورهای دیگر بودند و البته نباید چندان هم غیر منتظرانه میبود زیرا که ارتش مصر از آمریکا کمک های مالی و تسلیحاتی میگیرد.
مردمی که به امید پایان دادن به سلطه ارتش به کشور به خیابانها آمده بودند، توسط همان ارتش به خاک و خون کشیده شدند و پس از مشقت فراوان موفق شدند اولین انتخابات آزاد را درکشور برگزار کنند و رئیسجمهور منتخب خود را برگزینند اما پس از آنکه منتخب مردم نتوانست کاری در مقابل رژیم ریشه کرده پیشین انجام دهد، به آن معترض شدند و ارتش مصر از فرصت پیش آمده استفاده کرد و دوباره به قدرت برگشت. برگشت به قدرتی که پس از کودتا با پوششی از صندوق رأی، سعی در مشروعیت بخشیدن به قدرت کردند و متأسفانه باز هم مثل گذشته، مردم مصر تن به دولتی دادند که از جنس دموکراسی نبود و به زور توپ و تانک، صندوق رأی ساخت و نمایشی به نام انتخابات برگزار کرد و امروز نیز فرمانده ارتش دوران مبارک بنا دارد روزهای مبارکی برای مصریان رقم بزند. دوران مبارک بر شعارهای انتخاباتی خود پس از پیروزی تأکید میکند و نوید روزهای مبارکتری را به مصریان میدهد. مردم و ناظران سیاسی منتظرند تا ببیند که آیا روزهای مبارکتری در راه است یا ژنرال السیسی، سیستم دیگری را در مصر بنیان خواهد گذاشت؟
گویا دمکراسی بیشتر شبیه ماه عسلی بود که مصریان نتوانستد از آن بهره ببرند و هنوز نیاز به مشق دمکراسی در خیابانهای قاهره و دیگر شهرهای بزرگ مصر دارند!