راهی که این روزها وزیر محترم فرهنگ و ارشاد انتخاب نموده است و در آن تک تازی می کند، هم جهت مسیر و هم جنس آسفالت و خط کشیاش بسیار شبیه راهی است که قبلا عطاء الله مهاجرانی آنرا طی کرده بود و نتیجه اش بجایی رسید که حتی سید محمد خاتمی میدان دهند اصلی به بروز تفکرات مهاجرانی نیز از وی انتقاد کرد.
تدبیر24: منتقدین - توهین به بزرگان دینی و انقلابی هیچ گاه از چشم مردم دور نمانده است. مهاجرانی كه از استیضاح نمایندگان مجلس با لطایفالحیل فراوان جان به در برده بود؛ بر جرأت و جسارت خود افزود و در كتابی با عنوان "استیضاح" توهینهای عدیدهای را به نمایندگان ملت روا داشت.
دامنه این توهینها به حدی رسید كه وی در این كتاب با توهینهای بسیار زشت به مرجعیت شیعه، آیت الله نوری همدانی را كه علیه سیاستهای فرهنگی دولت سخنرانی كرده بود، بیمروت نامید. آیتالله نوری همدانی طی سخنانی كه نسخه پیاده شده آن در اختیار رسانهها قرار گرفته بود به شدت از سیاستهای فرهنگی دولت وقت انتقاد كرده بود: «از موقعی كه آقای مهاجرانی سركار آمده اند تغییرات زیادی كه با موازین و معیارهای اسلامی سازش ندارد در مملكت اسلامی و انقلابی ما بوجود آمده است، از این نظر ما اعتراض و گله داریم.»
چندی بعد نیز مهاجرانی در پاسخ به انتقادات از سر دلسوزی آیت الله مكارم شیرازی پاسخی توهینآمیز داد. این مرجع هوشیار كه در برابر توهین نشریات به محضر مقدس امام زمان (عج) واكنش نشان داده بود، با پاسخ وهن آلود مهاجرانی روبرو شد كه به جای اعتراض به من در این ماجرا بنشینید و به کتابهایی كه در خارج از ایران و علیه مقدسات نوشته میشود پاسخ گویید. نکتهای كه در پاسخ مهاجرانی به مراجع خود را نشان میدهد، روحیه فرافكنی وی است. او در بخشی از پاسخ به آیت الله مكارم شیرازی گفت: «تردید و تشكیک در مبانی اعتقادی ما و مشخصاً مقوله مهدویت امر تازه ای نبوده و نیست.» وی با این استدلال ساده اندیشانه كه توهین به ائمه سابقه داشته و از این به بعد نیز ادامه خواهد داشت كم کاریهای خویش را توجیه كرده و توپ را به زمین دیگران انداخت.
البته رفتار توهینآمیز نسبت به مراجع و علما به این نیز محدود نشد و در مدتی كه مهاجرانی سکاندار هدایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود به صورت مداوم و بدون لحظهای درنگ توپخانههای رسانهای به ترور شخصیت عالمان مجاهدی چون علامه مصباح یزدی مشغول بودند، چنان چه كاریكاتور توهینآمیز نیک آهنگ كوثر نسبت به علامه مصباح یزدی موجی از اعتراضات گسترده را به دنبال آورد كه در تحصن بزرگ مسجد اعظم قم نمود یافت.
مهاجرانی چندی بعد نیز در جریان تحصن علما و روحانیون در مسجد اعظم قم به علامه جوادی آملی نیز تاخته بود كه چرا در جمع متحصنین حامی علامه مصباح یزدی سخنرانی و از سیاستهای فرهنگی دولت انتقاد كرده است.
ادامه سیاستهای پیشین موجب خیزش عظیم مردم انقلابی در سراسر كشور به ویژه تحصن طلاب و فقهای حوزه علمیه قم در مسجد اعظم حرم حضرت معصومه (س) و با حضور شخصیتها و علمایی چون آیتالله نوری همدانی، آیتالله مشكینی، آیتالله جوادی آملی، آیت الله یزدی و... گردید.
سال 1378، سال تحصن عظیم علما و طلاب حوزه علمیه قم علیه سیاستهای فرهنگی دولت بود. مهاجرانی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نوک پیكان انتقادات قرارگرفته بود. حضرت آیتالله جوادی آملی با حضور در مسجد اعظم قم در جمع طلاب به شدت از مهاجرانی انتقاد كرد.
در جریان تحصن طلاب و روحانیون قم در اعتراض به كاریكاتور نیک آهنگ كوثر در روزنامه آزاد علیه علامه مصباح یزدی، بزرگانی چون آیتالله جوادی آملی نیز به جمع علمای حامی تحصن پیوست و در سخنرانی خود سیاستهای فرهنگی دولت خاتمی و وزیر ارشاد او عطاءالله مهاجرانی را به باد انتقاد گرفت.
آیتالله جوادی كه در دومین روز تحصن به مسجد اعظم قم آمده بود از متحصنین خواست كه از حضور شبانهروزی خود در مسجد اعظم استفاده كرده و همچون ایام اعتكاف، روزه بگیرند.
موضعگیری تند آیتالله جوادی علیه سیاست فرهنگی دولت اصلاحات با واكنش تند مهاجرانی مواجه شد و نخستین سکاندار فرهنگی دولت خاتمی از انتقادات تند وی علیه عملكرد خود به شدت گلایه كرد و به او و سایر علما و روحانیون حاضر در تحصن توهین روا داشت.
هیاهوی رسانه های دولت ثمری نداشت و اوایل مهرماه سال 1379، خبری در روزنامه های عربی الشرق الاوسط و الحیات مبنی بر استعفای مهاجرانی منتشر شد.
همان روزها رسول منتجب نیا، عضو مجمع روحانیون مبارز در گفتگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: «بسیاری از انتقادهایی كه نسبت به دكتر مهاجرانی صورت میگیرد، انتقاد از شعارهای دولت و رئیسجمهوری است نه عملكرد وزیر یا وزارت ارشاد. در زمانی كه آقای خاتمی، تصدی وزارت ارشاد را برعهده داشت، در همان مدت محدود، چنین تهاجم همه جانبه ای به ایشان نیز صورت گرفته و چنین ابراز می داشتند كه وزارت ارشاد یعنی كانال ورود دشمن و تهاجم فرهنگی.»
از طرفی روزنامه انتخاب از قول كوزه گر، نماینده وقت شهریار در مجلس شورای اسلامی كه وی را به عنوان «دوست نزدیک مهاجرانی» معرفی كرده بود، نوشت: «من مهاجرانی را مرد استعفا نمی بینم.»
در 11 مهرماه سال 1379 روزنامه ایران در اینباره نوشت: «مهاجرانی تا دو هفته آینده كنار خواهد رفت.» این روزنامه همان روز از قول یكی از نمایندگان گزارش داد كه در صورت استعفای مهاجرانی، وی به عنوان دبیر کل حزب كارگزاران سازندگی انتخاب خواهد شد. روزنامه ایران، پست بعدی مهاجرانی را نیز معاونت رئیسجمهوری در سازمان ایرانگردی و جهانگردی معرفی كرده بود. روزنامه انتخاب نیز به نقل خبر استعفای وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت لیكن نوشت كه او پس از وزارت، معاون اول رئیسجمهوری خواهد شد؛ اما روز 14 مهر سال 1379 روزنامه آفتاب یزد از قول مهاجرانی آورد: «استعفا نداده ام.»
استعفای مهاجرانی، وزیری كه رئیسجمهور دیدگاه فرهنگی او را نزدیکترین دیدگاه به اندیشه خود معرفی كرده و حتی او را به سخنگویی دولت برگزیده بود، نگرانیهای خاتمی را مشخص تر كرد؛ مهاجرانی، همان كه از استیضاح محافظهکاران در مجلس پنجم نیز جان به در برد و همواره استعفا را بدسلیقگی میدانست، درحالیکه كمتر از یک سال به پایان دوره ریاست جمهوری خاتمی باقی مانده بود، مجبور به ترک كابینه شد.
به هر حال پا در کفش بزرگان کردن برای هیچ فرد یا جریانی در جامعه ایرانی نه نان آور شده است نه آب آور و همانگونه که هتاکی رسانه های اصلاح طلب علیه علامه مصباح یزدی و حمایت معنوی و مادی مهاجرانی از آن رسانه های هتاک، کم کم تبدیل به گسترده شدن موج اعتراضات مردمی شد و نهایتا تحصن بزرگ مسجد اعظم قم را بدنبال داشت که آن شیرخر خورده را مجبور به استعفا کرد و بعدها آنقدر گندهایش گسترده شد که چند سال پیش محمد خاتمی در جلسه اصلاح طلبان در انتقاد از مهاجرانی گفت: پس از حرمت شکنی افراطیون درعاشورای 88 ، سفر مهاجرانی به جشنواره "الجنادریه" بزرگترین ضربه به اصلاح طلبان بود. وی با عصبانیت گفته مهاجرانی اثبات کرد که در کودکی شیر خر خورده است.
حال جناب آقای جنتی؛ وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، شمایی که فرزند عالمی مجاهد و انقلابی هستید که هیچ کسی در اخلاص و دلسوزی آن عالم بزرگوار شک و تردیدی ندارد، شمایی که شیر مادری مومن و انقلابی را خورده اید، چرا سعی دارید همچون آن مرد که به گفته خود و نزدیکانش شیرخر خورده است پا در کفش بزرگان و دلسوزان نظام و انقلاب کنید! چرا باید راهی را بروید که دیگران از قبال آن نه تنها به نان و آبی از دنیا و آخرت نرسیدند بلکه در نهایت تنها محیط امنشان آغوش کثیف دولتهای استکباری و اراذل فکری و فرهنگی باشد. جناب وزیر محترم؛ باور کنید این کفشها برای شما بسیار بزرگ است و راه آزموده را آزمودن خطاست.