تدبیر24 : دکتر مصطفی خانزادی - این روزها درمورد وزارت علوم بحثهای فراوانی مطرح شده است و بعضی افراد نسبت به عملکرد آقای دکتر توفیقی در همین دوران کوتاه سرپرستی یا درمورد دوران حضورشان در دولت آقای خاتمی انتقاداتی مطرح میکنند که بیشتر ناشی از اختلاف دیدگاهی است که سالها بین این دو طیف سیاسی وجود داشته است. در این سالها همواره طیفی که دانشگاه را آرام و غیرسیاسی خواسته تلاش کرده که دانشگاه محیطی باشد که دانشجو در آن درسش را بخواند و برود اما واقعیت این است که قشر دانشگاهی قشری جوان، پرتحرک و پرانرژی است و من که از نزدیک در کلاسهای درس با دانشجویان سر و کار دارم گمان میکنم نمیشود این تحرک و فعالیت را از دانشجویان گرفت و اگر با روشهایی این پویایی و سرزندگی در دانشگاه نباشد، دانشجو بینشاط میشود.
اگر در این چند سال هم دانشگاه آرام بوده است، به خاطر این بوده که دانشجویان فرصت بروز نظراتشان را پیدا نکردند که این به نفع جامعه نیست. دانشجو باید نه فقط در زمینه علمی (که البته مهمترین زمینه است و فلسفه وجودی دانشگاه نیز براساس آن است) که در زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... نیز بتواند نظرات خود را در دانشگاه بیان کند. حضرت امام خمینی(ره) دانشگاه را مبدا همه تحولات نامیدند. نه فقط تحولات علمی و این نشان میدهد ارزش کار دانشجویان و اهمیت آن بر رهبر انقلاب نیز پوشیده نبوده است. اگر در دانشگاه فقط به جنبه علمی توجه شود، جامعه به رکود میرود اما یک تفکر در دانشگاه همواره وجود دارد که شادابی و نشاط دانشجویان را یک خطر برای خود میداند. چون جماعت دانشجو اهل منطق است و هر حرف و سخنی را نمیپذیرد و درباره هر صحبتی که به او میرسد اهل تحقیق و تفحص است. این تفکر حتی نوعا دانشگاه و آموزش و پرورش را یک مصرفکننده صرف میداند و معتقد است اینها فقط عدهای معلم و دانشجو هستند که به کشور هزینه تحمیل میکنند. درصورتی که اگر به روند تحول و پیشرفت کشورهایی مثل کره و مالزی نگاه کنید میبینید که در این کشورها پیشرفت از زمانی شروع شد که پذیرفتند دانشگاه یک مصرفکننده نیست بلکه یک تولیدکننده بااهمیت است و بر این اساس دانشگاه را توسعه دادند. درحقیقت در دانشگاه نهتنها تولید علم صورت میگیرد بلکه تولید نیروی انسانی موردنظر برای مدیریت و کارهای اساسی دیگر نیز انجام میشود.
اگر نگاهی به کابینه بیندازید، میبینید که همه اعضای هیات از دانشگاه آمدهاند و دانشگاه وظیفه دارد اجراییترین افراد، سیاسیترین افراد، اقتصادیترین افراد و... را وارد جامعه کند. بسیاری دانشجویان با مسائل گوناگون در دانشگاه آشنا میشوند و بسیاری روابط اجتماعی در دانشگاه شکل میگیرد. تجربه هم نشان داده رفتار و گفتاری که در دانشگاه مطرح میشود کمترین خطرات را در پی خواهد داشت. بدیهی است که افراد یکبعدی که از دانشگاههای یک بعدی فارغالتحصیل میشوند تواناییهای کمتری خواهند داشت. نمونه این مدیریت یکبعدی را در چند سال گذشته در کشور دیدیم که حتی اصولگرایان هم به ناکارآمدی و ضعف آن معترف بودند و کارشناسان معتقدند که جامعه با مشکلاتی مواجه شده است. بهنظر میرسد باید پذیرفت دانشجویان و اساتید فهیم هستند و خود تصمیمات بهتری درمورد سرنوشتشان میگیرند. طبیعی است که قشر جوان و آرمانخواه وقتی در برابر محدودیتهای سلیقهای قرار میگیرد، بعضا لجاجت کرده و در برابر این ممنوعیت موضع میگیرد. دانشجو باید بتواند در امور مختلف اظهارنظر کند و درمورد مسائل صنفی دانشگاه خود تصمیمگیر باشد. برای رفتار با دانشگاهیان خوب است رفتار دیگر کشورهای دنیا با دانشگاه نیز مورد بررسی قرار بگیرد. ببینیم کشورهای موفق در زمینه علم و دانشگاه چه برخوردی با دانشگاه میکنند و چه شأن و منزلتی را برای دانشگاهیان قائل هستند.
خود دانشگاهیان بهترین افراد برای دفاع از قداست محیط دانشگاه هستند. چه عیبی دارد اگر مسئولان دانشگاهها با نظر اعضای هیات علمی انتخاب شود؟ چه عیبی دارد همانطور که بسیاری از نهادهای مدیریتی مستقل از دولت هستند، دانشگاه نیز به ارگانی مستقل از دولت بدل شود؟ اینکه یک دانشگاه به سمت استقلال برود برخلاف منافع ملی نیست. اینکه انجمنهای اسلامی، بتوانند به راحتی فعالیت کنند نیز به سود جامعه دانشگاهی است. البته این صحبت به آن معنا نیست که احزاب مختلف کشور هرکدام در دانشگاه پایگاه داشته باشند و دانشگاه به محلی برای بحثهای سیاسی و مناظرات و گفتوگوهای انتخاباتی بدل شود و از هدف اصلی خود که تولید علم است دور شود. افراد با گرایشات سیاسی گوناگون میتوانند در بیرون دانشگاه به احزاب مراجعه کنند و در آنها عضو شوند. اما در دانشگاه نیز همواره فعالیتهای سیاسی وجود خواهد داشت. با این حال بهنظر میرسد همین دو، سه تشکل بسیج دانشجویی و انجمن اسلامی و کانون فرهنگی و... بتوانند همه دانشجویان را در خود جای بدهند و نمایندگی همه طیفهای سیاسی دانشجویی را در این تشکیلات مشاهده میکنیم.
توقع این است که در دانشگاه همانطور که طرفداران اصلاحطلبان حق صحبت بدون محدودیتهای خاص را داشته باشد یکی از طرفداران آقای جلیلی نیز این حق را داشته باشد اما بهجای اینکه در این چند سال مشکلات معیشتی دانشجویان، کارمندان و استادان دانشگاه را حل کنند بعضا بهدنبال سیاستزدایی از دانشگاه بودند و میگفتند سیاسیبودن دانشجو را از هدف اصلی خود که درسخواندن است دور میکند. درحالی که دانشجو خود درک میکند درس خواندن چه تاثیری در سرنوشت زندگی خود دارد. این بحث هم فقط درمورد وزارت دکتر توفیقی یا دکتر معین نیست. این بحث در سراسر دنیا وجود دارد و مشاهده میکنید که در تجربیات دیگر کشورها نیز آزادی فضای سیاسی در دانشگاه هیچوقت موجب اغتشاش و مسائلی از این دست نشده است.