تدبیر24 : از بهمن 57 تا به امروز ، روزهای مهمی در تاریخ سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... ایران ثبت شده ، روزهایی که هرکدام رازها و ناگفته های زیادی در خود جا داده و گاه شادی ایرانیان را به دنبال داشته و گاه اشک را به چشمانشان آورده است. اما در این بین سه واقعه تاریخی و سرنوشت ساز رخ داده و بر حسب اتفاق میزبان هر سه واقعه نیز فصل سبز بهار بوده است، وقایعی که از دل یک خیزش بزرگ مردمی حاصل شده و همچنان از خاطره انگیزترین روزهای ایرانیان محسوب می شود.
به گزارش خبرنگار سیاسی تدبیر 24 ، خیزش های مردمی همانطور که نامش نشان می دهد حاصل یک موج عظیم از بدنه مردم است و در آن طبقات مختلف جامعه در جریان یک حرکت ائتلافی اما نانوشته به تصمیمی یکسان می رسند ، این تصمیات عمدتا برای ایجاد یک تغییر در وضع موجود اتخاذ می شود و هدایت آن را چند نهاد یا شخصیت مردمی بر عهده می گیرند و آنها با تزریق امید در بدنه مردم نقش موثری در به ثمر رسیدن نتیجه مطلوب ایفا می کنند.
نخستین و مهم ترین خیزش مردمی پس از پیروزی انقلاب بدون شک رفراندوم جمهوری اسلامی است ، در آن ایام مردم به رهبری حضرت امام خمینی (ره) انقلاب کرده و مدتی بعد با هدایت او به جمهوری اسلامی آری گفتند. رای مردم در آن مقطع نشان از امیدشان به جمهوری اسلامی و اعتمادشان به این نظام برای بهبود و ضعیت و تحقق مطالباتشان داشت.
سال ها پس از رفراندوم تاریخی و سرنوشت ساز، سال ها پس از رحلت امام(ره) ، بار دیگر مردم با هدایت گروهی از نزدیکان و یاران امام خمینی (ره) و اعتماد به آنها خیزشی دیگر به راه انداختند. دوم خرداد سال 76 دومین خیزش ایرانیان برای طرح مطالبات و بهبود زندگیشان با رای قاطع 20 میلیونی به سید محمد خاتمی به نتیجه رسید و رییس جمهوری اصلاح طلب وارد کاخ ریاست جمهوری شد، پیروزی خاتمی در آن مقطع موجی از شادی را در سراسر کشور از روستا ها تا کلانشهرها به راه انداخت و مقام معظم رهبری نیز از آغاز فصلی جدید در جمهوری اسلامی سخن گفتند.
اما سومین خیزش بزرگ ایرانیان امروز یک ساله شد، خیزش امید در خرداد سال 92 در شرایطی رخ داد که کمتر کسی احتمال به نتیجه رسیدن آن را می داد به ویژه آنکه تجربه های تلخی از دوران پس از دولت اصلاحات نیز در اذهان ایرانیان باقی مانده بود و همین امر بدنه جامعه را از رسیدن به خواسته هایشان مایوس کرده بود.
آن سال اما ایرانیان بار دیگر به نزدیکترین یاران امام خمینی اعتماد کردند، آنها در حالی که کمتر از سه روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دهم باقی مانده بود به انتخاب یاران بنیانگذار انقلاب اعتماد کرده و در پاسخ به درخواست آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی برای رای دادن به حسن روحانی به پای صندوق های رای آمدند و حماسه ای را که مدنظر رهبر معظم انقلاب بود ، خلق کردند.
24 خرداد، سومین پیروزی جامعه مدنی ایران در طول سال های پس از انقلاب بود که در آن مردم شهرها و روستاهای ایران در صدایی واحد به اصلاح راس قوه مجریه و رسیدن به اعتدال رای دادند، اما چه شد که مردم اعتدال را برگزیدند و چه عواملی آنان را به پای صندوق های رای کشاند؟ برای رسیدن به پاسخ این سوالات باید مروری به برخی وقایع کشور در دوران هشت ساله پیش از اعتدال انداخت.
- دولت احمدی نژاد در شرایطی سکان دستگاه اجرایی کشور را از سید محمد خاتمی و دولتمردانش تحویل گرفت که طی بیش از 25 سال و فعالیت سه دولت در شرایط مختلف گنجینه ای از تجربیات کشورداری اندوخته شده بود اما احمدی نژاد نه تنها از هیچ یک از این تجربیات استفاده نکرد بلکه به بهانه های مختلف به دولت های قبل از خود و نحوه اداره کشور از سوی آنان حمله کرده و دستاوردهای آنان را از بین برد که از جمله آن می توان به انحلال سازمان برنامه و بودجه اشاره کرد. رفتار غلط احمدی نژاد در جریان مناظرات انتخاباتی سال 88 به اوج خود رسید و وی در اتهاماتی که همچنان اثبات نشده از با نام بردن از شخصیت های مورد علاقه مردم از آنان به عنوان افراد دارای فساد اقتصادی نام برد.
- نحوه ارتباط احمدی نژاد با دیگر کشور به ویژه کشورهای اروپایی شرایط را تا جایی پیش برد که عملا امکان تعامل و همکاری میان ایران و دیگر کشورها از بین رفت، احمدی نژاد با توهمی که از مدیریت جهان داشت هیچگاه حاضر به مذاکره با دیگر کشورها نشد و چون این اقدام وی از سوی نزدیکانش به عنوان انقلابی گری باد می شد ، احمدی نژاد نیز گمان می کرد کار درستی انجام می دهد و سرکشی او در مقابل دیگر کشورها باعث محبوبیتش خواهد شد. این مدیریت ماجراجویانه و البته مداخله گر در امور سایر کشورها، ایران را در نزد افکار عمومی جهان به کشوری با مردمان پرخاشگر ، غیرمنطقی و افراطی معروف کرد و نمونه آن نیز هنگام حضور ایرانیان در کشورهای خارجی و حضور انگشت شمار گردشگران خارجی در ایران قابل مشاهده بود.
- احمدی نژاد گرچه با شعار مردمی بودن بر سر کار آمد ، اما عملا توجهی به مردم نشان نداد، او طبقه متوسط شهری را بطورکامل از بین برده و به سمت فقر سوق داد. از سوی دیگر با اتخاذ سیاست های غلط و وعده های واهی نظیر اعطای یک میلیون تومان به هر نوزاد ، اهدای زمین برای ساخت باغ ویلای هزار متری به هر خانواده ایرانی و ... بیش از پیش اعتماد قشر ضعیف جامعه به خود و اصولگرایان حامی اش را از بین برد.
- تحریم های شدید اقتصادی گرچه در نظر احمدی نژاد مانند یک کاغذ پاره بود اما وضع را برای مردم بدتر و بدتر کرد. امروز شاید بیش از هرکسی مردمانی که سال گذشته درگیر تهیه یک قلم دارو که به دلیل تحریم ها امکان ورودش به کشور وجود نداشت، برای بیمار خود بودند از روی کار آمدن روحانی خوشحال باشند. تحریم ها روی دیگری نیز داشت، در جریان آن خزانه کشور خالی شد و برخی از نزدیکان به بدنه دولت با سواستفاده از اوضاع موجود به دلالی در این بین پرداخته و سود کلانی به جیب زدند.
- رییس جمهوری که دولت خود را پاک ترین دولت تاریخ می دانست در اواخر دولت دومش با بحرانی بزرگ روبه رو شد ، علیرغم آنکه احمدی نژاد خود را ساده زیست و مردمی می دانست مشخص شد که بزرگترین فساد مالی در تاریخ ایران در دولت وی رخ داده ، معاون اولش در دادگاه بخاطر نقش داشتن در جریانی دیگر محاکمه شد و ده ها مورد دیگر که یکی پس از دیگری در حال افشا شدن است.
- ماجراجویی سیاسی دولت مهرورز کار را تا جایی پیش برد که امکان سرمایه گذاری و فعالین اقتصادی در کشور عملا از بین رفت ، سیاست های دولت وقت در حوزه اقتصاد به قدر مشمئز کننده بود که حتی امکان برنامه ریزی یک هفته ای برای فعالیت اقتصادی نیز از بین رفت و به عنوان مثال تنها قیمت سکه و ارز با چنان شیب تندی افزایش پیدا کرد که در دوره ای منجر ورود پلیس آگاهی و نیروهای مسلح برای کنترل بازار شد و چندین تجمع و تحصن اعتراض آمیز نیز در قبال آن برگزار شد. (قیمت سکه بهار آزادی در اواخر اردیبهشت ماه سال گذشته یک میلیون و 300 هزار تومان بود)
- دهن کجی دولت به دانشگاه و دانشجو از دیگر اشتباهات احمدی نژاد بود، در دوران او ده ها استاد برجسته دانشگاه بطور اجباری بازنشسته شدند، شماری از دانشجویان ستاره دار و از تحصیل محروم شدند و در مقابل عده ای نیز بدون داشتن شایستگی های لازم با حمایت دولت بورسیه شده و به تحصیل در دانشگاه های خارجی پرداختند، این رویدادها در کنار جو شدید امنیتی حاکم بر دانشگاه ها که ناشی از نگاه امنیتی کامران دانشجو به محیط های آموزشی بود سبب نفرت جریان دانشجویی از دولت اصولگرای احمدی نژاد شد.
- لج بازی با رهبر معظم انقلاب، خانه نشینی 11 روزه ، بی احترامی به مراجع ، تحرکات جریان انحرافی، تقابل مستقیم با نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی، پرونده سازی برای مسئولان و شهروندان و ... نیز از دیگر اقداماتی بود که سبب رویگردانی متدینین جامعه از احمدی نژاد شد.
- ده ها اتفاق دیگر از جمله خس و خاشاک خواندن حامیان رقیب ، تحقیر مردم در سفرهای استانی ، توقیف گسترده مطبوعات ، عمل نکردن به وعده ها ، افزایش وحشتناک نرخ تورم ، تقسیم بندی شهروندان به درجه یک ، دو و حتی سه و چهار ، بی عفتی در سخنرانی ، ترویج لمپنیسم در ادبیات سیاسی ، مقایسه رییس جمهور با امام عصر و خدا، اشاعه دروغ در فضای کشور و ...
مردم با مشاهده این موارد، بار دیگر خلایی در سکان اجرایی کشور احساس کردند، آنان خواستار بازگشت کشور به شعارها و مطالبات اصیل انقلاب بوده و در این بین راهی جز بازگشت به یاران امام نداشتند، یاران و بیت امام به کمک شیخ دیپلمات آمدند ؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی رسما از کاندیداتوری روحانی حمایت کرده و از همگان خواستند تا به وی رای دهند، احزاب اصلاح طلب نیز با انتشار بیانه های جداگانه در حالی که دو روز تا برگزاری انتخابات باقی مانده بود به حمایت از روحانی پرداخته و هنرمندان و چهره های ورزشی و اجتماعی حمایت خود را اعلام کردند. بیت امام خمینی و شخص سید حسن خمینی نیز گرچه به شکل مستقیم نامی از روحانی به زبان نیاوردند اما حمایت برخی دیگر از اعضای بیت از روحانی و مجموع عملکرد آنان شکی باقی نگذاشت که روحانی گزینه مدنظر خاندان امام خمینی است.
امروز حماسه ایرانیان یک ساله شد و گرچه در این بین برخی دلواپس شده و گروهی دل نگران اما ایران یکپارچه شادمان است ، آنان که به دلیل دلمردگی به روحانی رای ندادند نیز از انتخاب وی به عنوان رییس جمهور خوشحالند. مردم به تدبیر این دولت اعتماد دارند.