تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۲۶۴۵۱
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۴۰

قربانیان توفان: کسی از ما یاد نکرد

هيچكس پيگير ماجراي ما نشده و حتي يك پيام تسليت نيز به دستمان نرسيده، در واقع تمام اطلاعات ما از اين ماجرا همان‌قدري است كه در رسانه‌ها خوانده و ديده‌ايم
تدبیر24:حالا دو هفته و دو روز از قدرت‌نمايي باد در پايتخت گذشته است، هواشناسي هم ديگر از احتمال وقوع توفان دوباره خبر نمي‌دهد و معلوم نيست نتايج تحقيقات كميسيون اجتماعي مجلس و شوراي شهر تهران هم به كجا رسيده است. هيچ كس نمي‌داند مقصر كيست و حالا كه شش نفر زندگي شان را به خشم باد باخته‌اند، خانواده‌هاي‌شان بايد به كجا بروند و از كجا شكايت كنند؟

به گزارش اعتماد، ماجرا وقتي دردناك‌تر مي‌شود كه بفهميم در طول دو هفته گذشته هيچ يك از مسوولان شهري و كشوري نه تنها سراغي از خانواده كشته‌شدگان نگرفته‌اند، بلكه حتي يك پيام تسليت خشك و خالي هم براي آنها ارسال نكرده‌اند، امروز حداقل چهار خانواده ايراني و دو خانواده افغان درگير مصيبت توفان در هواي دم كرده تهرانند، خانواده‌‌هايي كه برخي حتي نمي‌دانند براي پيگيري ماجراي‌شان به كجا بايد مراجعه كنند.

هيچ مسوولي سراغي از ما نگرفت

اسدالله باقري قره چشمه، قرباني 43 ساله توفان است، اين كارگر ساختماني چهار فرزند دارد، دو دختر 16 و 8 ساله و دو پسر دوقلوي 9 ماهه و زماني كه مشغول كار در طبقه چهارم چاهك آسانسور ساختماني در منطقه حبيب‌اللهي بود به پايين سقوط كرده و جانش را از دست داد. پسر عموي او در اين باره به «اعتماد» گفت: « اسدالله هنگام توفان مشغول كار در چاهك آسانسور بود و پيچيدن باد شديد در داخل چاهك باعث سقوط او از طبقه چهارم شد، متاسفانه داخل چاهك آسانسور داربست بسته نشده بود و پسر عمويم چهار طبقه به پايين سقوط كرد و در دم كشته شد. » او درباره پيگيري‌هاي بعد از وقوع حادثه هم ادامه داد: به كلانتري ستارخان رفتيم و پرونده‌يي در آنجا تشكيل شد اما بايد همسرش هم به كلانتري برود و باقي ماجرا را پيگيري كند، در كلانتري به ما گفتند بايد به دادسراي جنايي در سعادت آباد برويم اما وقتي به آنجا رفتيم گفتند كار ما نيست. ما هم پس از ماجراها براي اينكه زودتر جنازه را تحويل بگيريم يك برگه گرفته و به دنبال مراسم تشييع رفتيم. پسر عموي اسدالله باقري درباره پيگيري و پيجويي مسوولان و مديران شهري از خانواده اين جان باخته توفان نيز گفت: «تا آنجا كه من در جريانم هيچكس سراغي از اين خانواده نگرفته است و در حال حاضر اسدالله در ملارد كرج دفن شده است».همسر اسدالله باقري نيز حال مناسبي نداشت، از پشت خط صداي گريه دو نوزاد به گوش مي‌رسد و در حالي كه پس از شنيدن نام همسرش به دليل شدت گريه امكان صحبت را نداشت، تنها به «اعتماد» گفت: هنوز هيچ كاري براي پيگيري پرونده همسرش انجام نداده است.

نمي‌دانيم از كجا شكايت كنيم

جان باخته بعدي توفان، 64 ساله بود. مردي كه ساكن محله خوش است و خانواده‌اش خبر سقوط او را از همسايه‌ها شنيده‌اند. محمود اخلاقي دقايقي پيش از وقوع توفان به پشت بام رفته بود تا تخت خوابي كه در بام قرار داده بود را مرتب كند، اما وزش شديد باد بيش از هر اقدامي او را از طبقه پنجم به كوچه پرتاب كرده بود. دختر او در گفت‌وگو با «اعتماد» گفت: «من هنگام توفان در خانه نبودم اما مادرم تعريف مي‌كند كه همسايه‌ها او را از سقوط پدرم با خبر كرده و با زدن زنگ در گفته‌اند كه پدرم به كوچه پرتاب شده و زماني كه مادرم به بالاي سرش رفته او ديگر جان خود را از دست داده بود.» او از اينكه هيچ يك از مسوولان حتي يك پيام تسليت به آنها نفرستاده‌اند، گلايه داشت و گفت: توفان تهران اتفاق نادري بود، وظيفه شهرداري حمايت از شهروندان است اما نه‌تنها هيچ يك از مسوولان حتي به ديدار خانواده ما نيامدند بلكه يك پيام تسليت هم به خانواده ما ندادند تا حداقل كمي همدردي كرده باشند. ما نمي‌دانيم براي شكايت بايد به كجا برويم و از كدام مسوول يا سازمان شكايت كنيم اما مي‌خواهيم كه حق‌مان را بگيريم، بحث پول يا ديه مطرح نيست، هيچ چيز براي ما جاي پدرم را پر نمي‌كند اما به هرحال بايد جايي در برابر اين حادثه پاسخگو باشد، مگر مي‌شود كه توفان قابل پيش بيني نباشد؟ البته ما از تلويزيون و رسانه‌هاي ديگر اين‌طور فهميديم كه هيچ جا مقصر نيست!

از شهرداري شكايت كرديم

رضا رضوي‌نصر، قرباني ديگر توفان ويرانگر 12خرداد ماه است، او به دليل سقوط يك درخت خشكيده و كهنسال در محدوده تجريش جان خود را از دست داده و حالا همسر اين مرد 37ساله به همراه فرزند كوچكش در خانه پدري زندگي مي‌كند تا نتيجه پيگيري‌هاي قضايي در اين خصوص مشخص شود. حسن ولي، پدر همسر رضا رضوب نصر درباره پيگيري‌هاي خود از اين حادثه به «اعتماد» گفت: رضا به خاطر سقوط يك درخت خشكيده در ملكي شخصي جان خود را از دست داد، اما ما در اين خصوص از شهرداري شكايت كرده‌ايم و پرونده در دادسرا در حال پيگيري است، البته به نظرم رسيدگي به اين پرونده زمانبر باشد و ماهم توقعي نداريم مسوولان به‌طور ويژه به اين پرونده رسيدگي كنند چراكه آنها به اندازه كافي دغدغه و مشكل دارند.

او درباره روند ثبت شكايت نيز گفت: نيروي انتطامي براي تهيه گزارشي از حادثه به محل آمد و از ما خواست كه به كلانتري تجريش برويم كه در آنجا شكايت‌مان را ثبت كرديم و به دادسرا رفتيم اما تاكنون قولي از سوي مسوولان به ما داده نشده و به اين پرونده به شكل عادي و بدون اولويت رسيدگي خواهد شد.

پدر همسر اين جانباخته توفان ادامه داد: هيچكس پيگير ماجراي ما نشده و حتي يك پيام تسليت نيز به دستمان نرسيده، در واقع تمام اطلاعات ما از اين ماجرا همان‌قدري است كه در رسانه‌ها خوانده و ديده‌ايم و از موضوعي بيشتر از آن خبر نداريم و نمي‌دانيم چه كسي بايد به ما خسارت بدهد.

قولي كه عمل نشد!

چهارمين جانباخته توفان، پيرمردي 74 ساله به نام سيد عبدالله شمس است، خبر فوت او چند روز پس از توفان منتشر شد اما خواهرزاده وي زمان مرگ او را همان 12 خرداد مي‌داند، او در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره اين حادثه گفت: «مرحوم شمس براي كمك به چند خانواده نيازمند به محدوه ميدان خراسان رفته و هنگام بازگشت در ميدان امام حسين دچار حادثه شد و تابلويي كه شهرداري براي زيباسازي در منطقه نصب كرده بود به رويش سقوط كرد. پس از آن دايي‌ام در حال انتقال به بيمارستان فوت شد. اما جالب اينجاست كه مسوولان بيمارستان براي تحويل جسد از ما درخواست پول كردند. پس از تحويل جسد مشكلاتي هم در پزشكي قانوني درخصوص تشخيص علت مرگ براي‌مان ايجاد شد و سرانجام با انجام كالبد شكافي و تاييد بيمارستان و كلانتري مساله حل شد. او با بيان اينكه از سازمان زيباسازي شهرداري تهران شكايت كرده‌اند، گفت: دايي‌ام همسر و فرزندي نداشت و من از طرف خاله‌هايم براي پيگيري اين موضوع وكالت گرفته‌ام، من هم وكيل گرفتم و پيگير موضوع هستم تا حق‌مان را بگيريم. من شنيدم كه آن تابلو با چند سيم مهار شده بود و اگر اين ادعا درست باشد اصلا قابل قبول نيست. پس از حادثه بعضي از مسوولان در شهرداري براي حضور در منزل مرحوم دايي‌ام اعلام آمادگي كردند، اما خبري از آنان نشد و حتي رييس دفتر آقاي قاليباف قول داده بود كه پيكر مرحوم شمس در هرقطعه‌يي كه بخواهيم دفن مي‌شود اما بعد از چند بار تماس و جواب نگرفتن از آنها سرانجام در قطعه 253 او را دفن كرديم.

خواهر‌زاده عبدالله شمس ادامه داد: پرونده شكايت ما در كلانتري خيابان گرگان ثبت شده و ما پيگير شكايت‌مان هستيم.

توفان تمام شد، اما مصيبت آن براي اين خانواده‌ها تمام نشده، مسوولان هم نخواستند يا نتوانستند سري به آنها بزنند تا كمي از داغ دل‌شان كم شود. امروز دو پسربچه 9 ماهه، كودكي خردسال، زني جوان و... هركدام آينده‌يي متفاوت از آنچه تا 16 روز پيش تصور مي‌كردند را پيش روي خود مي‌بينند. تلاش خبرنگار «اعتماد» براي يافتن دو كشته شده توفان اخير كه گفته مي‌شود از اتباع افغان بودند بي‌نتيجه ماند.
برچسب ها: توفان تدبیر24
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: