تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۲۶۵۳
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۲ - ۱۵:۴۹

ماجرای تبعید یک بازیگر

در شانزده‌سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به هـمراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاه‌های تهران رتبه‌هایی به دست آورد.
تدبیر24: مرتضی احمدی ۱۳۰۳ در جنوب تهران از خانواده‌ای به دنیا آمد. پدرش سَقط‌فروش بود. احمدی برای تـحصیل ابتدا به مکتب و سپس به دبستان منوچهری در میدان گمرک رفت و بعد از آن به دبیرستان شرف و دبیرستان روشن رفت.


در شانزده‌سالگی ورزش باستانی و فوتبال را شروع کرد و به هـمراه تیم فوتبال دبیرستانش در مسابقات آموزشگاه‌های تهران رتبه‌هایی به دست آورد. بعدها در تیم فوتبال راه‌آهن تهران و پس از آن در باشگاه راه‌آهن بازیکن و مربی (تا سال ۱۳۲۵) شد.پس از چند تلاش آماتوری در تئاتر در ۱۳۲۱ با کمک عده‌ای از دوستانش «تـماشاخانه ماه» را روبه‌روی باغ فردوس دایر کرد، ولی پس از چند هفته مـجبور به ترک آنـجا شد.

در اوایل پاییز ۱۳۲۲ در تئاتر فرهنگ برای اولین بار پیش پرده‌خوانی کرد و در نتیجه آن بازیگر تئاتر هم شد. مدتی بعد پدرش از فعالیت او در تئاتر مطلع شد و او را از خانه بیرون کرد .مرتضی احـمدی پس از مدتی هم‌زمان با هنرپیشگی در راه‌آهن تهران به‌عنوان تعمیرکار استخدام شد.

احـمـدی برای اولین بار به سبک بیات تهران در پیش پرده‌ها آواز خواند او در در فروردین ۱۳۴۹ به دعوت علی حاتمی ترانهٔ عنوان‌بندی فیلم حسن کچل را، ضربی‌خوانی کرد. مرتضی احـمدی بیش از چهارصد ترانهٔ ضربی و صد و پنجاه ترانهٔ فکاهی خوانده است او این روزها به واسطه حضور در شکرستان بار دیگر نامش سر زبانها افتاده است.

گفتگوی برنا با این هنرمند پیشکسوت را در زیر بخوانید:

چرا به هنر علاقمند شدم

مرحوم مادرم از صدای خوبی برخوردار بود و به همین خاطر همواره صدای لالایی او برای من آرامش بخش بود و باعث شد که من به خوانندگی علاقمند شوم. بعدها که وارد عرصه تئاتر شدم به دلیل فعالیت‌های سیاسی عذرم را خواستند همین موضوع باعث شد که وارد فضای پیش پرده خوانی شوم .ترانه‌های فکاهی آن زمان خوانندگان خاص خود را داشت. وقتی پیشنهاد خواند پیش پرده را دادم برای بسیاری از مسئولان وقت آن دوران این کار مسخره آمد .

اما من آنقدر اصرار کردم تا سرانجام توانستم این افراد را متقادعد کنم سرانجام آن ها به این نتیجه رسیدند که مرا جلوی جمعیت بفرستند تا بلکه آبرویم برود و خودم منصرف شوم و پیکار دیگری بروم. هیچوقت یادم نمی رود در اولین اجرایم نزدیک به هزار نفر حضور داشتند . واقعا ترسیده بودم. وقتی روی سن رفتم و بند اول و دوم را خواندم و دیدم تحویلم گرفتند چون کار من پرده‌خوانی سنتی جنوب شهر بود و مردم متعلق به آن منطقه شروع کردند به کف زدن و کار ما آنجا گرفت.همین باعث شد از من دعوت شود برای تئاتر دیگری روی صحنه بروم و پیش‌پرده بخوانم. خلاصه این موضوع باعث شد که کار ما به نوعی رونق بگیرد.

تبعید به خاطر پیش پرده خوانی

همواره سعی می‌کردم در انتخاب پیش پرده‌ها با دقت وارد عمل شوم تا به گونه‌ای ترانه را انتخاب کنم که نگاه نقادانه‌ای به جامعه پیرامونش داشته باشد به همین خاطر برخی از ترانه هایم بار سیاسی داشت . هیچ‌گاه یادم نمی‌رود به اجرای پیش‌پرده «قدس‌شاهین» در پائیز 1323، شش‌ماه به كرمان تبعید شدم كه این موضوع در آن مقطع برای من بسیار گران تمام شد. البته به خاطر اجرای پیش‌پرده‌های سیاسی، یكی،‌دوبار طوری مرا زدند كه می‌ترسیدم به خانه بروم و مادرم مرا ببیند.

لب جوی فیلم می‌دیدم

شاید برایتان جالب باشد که بدانیداولین‌بار سینما را نزدیك میدان شاپور، زمان رضاه‌شاه دیدم. دیوار یك طرف خیابان را سفید كرده بودند و از طرف دیگر، فیلم را با آپارات روی دیوار می‌انداختند. ما هم می‌نشستیم لب جوی و فیلم می‌دیدیم. البته فیلم كه نه، یك تصویرهای كه حركت می‌كرد . دیدن این تصاویر از همان ابتدا من را به خود جذب می‌کرد.
هیج جا برای من ایران نمی‌شود

هر کس خصوصیات خاص خودش را دارد خصلت من هم این است که شیفته کشورم هستم و حتی یک لحظه نمی‌توانم دوری از کشورم را تحمل کنم به همین خاطر هر وقت برای سفر به خارج از کشور می‌روم دلم برای ایران تنگ می‌شود و برای بازگشت لحظه شماری می‌کنم. دلم برای تهران با آن هوای غبار آلوده اش تنگ می‌شود این شهر برای من همه چیز است.

تهران،هیولایی که نمی‌شناسم

من اصالتا تهرانی هستم. یعنی هفت نسلم را هم که ریشه یابی کنید به تهران باز می‌گردد؛ شاید به همین خاطر هم است که همواره شیفته این شهر هستم و خاطرات آن را مانند گنجینه‌ای گرانب‌ها در دلم حفظ کردم هر چند که این روزها تهران به هیولایی بدل شده است که دیگر حتی من هم نمی‌شناسم اما خب همه این مسائل مانع از عشق من به این شهر نمی شود همین عشق هم در نهایت باعث شد که کتابی با موضوع پرداخت به شهر تهران را بنویسم.

آرایشگاه زیبا بهترین خاطره من است

در طول این سال‌ها با وجود اینکه در آثار مختلفی حضور داشتم اما هنوز بهترین خاطره من به سریال «آرایشگاه زیبا» باز می‌گردد. مرضیه برومند کارگردان این سریال خصوصیات اخلاقی کم نظیری ذداشت و همین روحیه او باعث شد که ما بتوانیم کار خوبی را ارائه دهیم.

جمع آوری ترانه ها فلکولر

من شیفته ترانه های قدیمی هستم به همین خاطر تا به حال کتاب و البومی را در مورد ترانه های قدیم روانه بازار کردم این ترانه‌های فولكلور است و تاریخ آن‌ها مشخص نیست. من سال‌هاست به دنبال جمع آوری این ترانه‌ها بودم، به شهرستان های مختلف سفر كردم، حتی برخی هنرمندانی كه این ترانه ها را می‌خواندند و دیگر پیر شده بودند ، پیدا كردم. این ترانه ها به حدود 80 تا می‌رسد. و در نوع خودش بسیار کم نظیر است. نام این کتاب كهنه‌های همیشه نوبود که خوشبختانه با استقبال مخاطبان مواجه شد.

روباه مکار کاراکتر مورد علاقه من

در کنار بازیگر و پیش پرده خوانی دستی هم در عرصه دوبله داشتم و در انیمیشن های مختلفی حضور داشتم اما از این میان کاراکتر روباه مکار را بیشتر از هم دوست داشتم و آن را با هیچ چیزی عوض نمی‌کنم. البته من همه كارها را دوست داشتم. هر چند که به دوبله انیمیشن ، پسر دریا، علی بابا و چهل دزد بغداد هم بسیار علاقمندم.

دوبله را نباید دست کم گرفت

برخلاف تصوری که وجود دارد دوبله كار بسیار سختی است و كار هر كس نیست. در دوبله باید به شخصیت فیلم نگاه كنند، و طراحی صدا باید بر اساس شخصیت‌های که در فیلم وجود دارد باشد. الان متاسفانه خیلی از فیلم‌ها دیگر آن حال و هوا را ندارد و در كارتون وضع بدتر است. الان به كارتون توجهی نمی شود و این بزرگ ترین اشتباه است. كارتون نسل فردا را تربیت می‌كند. و با دقت روی نحوه دوبله و انتخاب کارتون‌ها می‌توان سلیقه کودکان را به درستی تربیت کرد.

نباید برای مردم از غم و غصه گفت

برای من جای تاسف دارد که ما به جای تولید کارهای مناسب و مخاطب پسند که رویحه مردم را شاد کند مدام به سراغ غم و غصه می‌رویم در حالی که من همیشه از این موضوع فراری بودم شما اگر کارهای من را مورد آنالیز قرار دهید متوجه خواهید شد هیچ کدام از آنها دور از شادی نیست . ما زمانی می توانیم به سمت جلو و توسعه و پیشرفت حركت كنیم كه مردم سرحال باشند. مردم گرفتاری های خودشان را دارند، بنابراین با ساخت برنامه های شاد باید روحیه آنها را بالا ببریم. ما در این زمینه رسالتی داریم، اما برخی نمی گذارند اگر با ما باشد ما می گوییم این قصه ها چیست كه از آن سریال درست می شود. اگر می خواهند مردم به شبكه های بیگانه گرایش نداشته باشند، باید برنامه های شاد و جذاب ساخته شود.

بیش از 70 سال است که در عرصه هنر هستم

بیش از هفتاد است که در عرصه هنر فعالیت می کنم و عمرم را در این هنر گذراندم به همین خاطر همواره سعی می کنم کارنامه هنری ام را پاک و سالم نگه دارم چرا که آن را مانند ناموسم می بینم متاسفانه طی چند سال اخیر اگر مجموعه شکرستان را فاکتور بگیریم پیشنهاد مناسبی برای کارکردن نداشتیم و نتوانستیم آن طور که باید در این عرصه فعالیت مناسبی را داشته باشیم جای تاسف دارد که تلویزیون و سینما ما را فراموش کردند.

شکرستان یک اثر ماندگار

وقتی برای اولین بار برای گویندگی در انیمیشن شکرستان دعوت شدم با خودم گفتم اگر همه عناصر در این کار به درستی انجام شود می تواند در جذب مخاطب موفق عمل کند هر چند که ندایی در دورنم می گفت ممکن است این اثر به دلیل عدم پرداخت مناسب نتواند در جذب مخاطب موفق عمل کند.یکی از حسنهای این سریال ان است که از بافت خوبی برخوردار بود و به دلیل شخصیت پردازی مناسب قابلیت جذب مخاطب را داشت. خوشبختانه ما این کار را به دور از شعارزدگی پیش بردیم و در نهایت توانستیم در این زمینه موفق عمل کنیم.

 

 

 

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: