تدبیر24 : از روزهای پر تب و تاب رای اعتماد کابینه دولت تدبیر و امید چند هفته ای می گذرد و وزرای دولت هم با استقرار در مناصب خود کار گره گشایی از آیین زندگی روزمره مردم را آغاز کرده اند اما موضوعی که پس از گذشت روزها هنوز ذهن مردم را به خود مشغول کرده است نوع عملکرد و رفتار نمایندگانشان در خانه ملت در برابر یکی از مهم ترین مسئولیت ها در طول دوره 4 سال نمایندگی است .
در کشور ما که از یک نظام نیمه ریاستی – نیمه پارلمانی برخوردار است مجلس به عنوان یک نهاد موثر نقش مهمی در تبلور فضای کارآمدی کشور در راه رسیدن به خواست های مردم و دولت دارد . نمایندگان مردم که هر کدام فرصت 4 سال نشستن روی صندلی های سبز صحن بهارستان را دارند علاوه بر وظایف تقنینی با داشتن جایگاه خاص نظارتی قدرتی پیدا می کنند که به تعبیر امام خمینی در راس امور قرار دارند . اگرچه مجلس همواره در طول دوره های مختلف خود تلاش کرده است که این جایگاه ارزنده را برای خود تثبیت کند اما به نظر می رسد ما همواره با مجلس هایی با افراط و تفریط های مربوط به شرایط آن دوره مواجه بوده ایم .
شاید این بار باید از رسانه میلی ضرغامی سپاس گذار باشیم که پس از مدت ها انفعال در طلیعه حاکم شدن فضای اعتدالی در کشور با پخش مستقیم مذاکرات از تلویزیون برای اولین بار در تاریخ 35 ساله جمهوری اسلامی پرده از چهره واقعی و بدون گزینش مجلس در روزهایی حساس و سرنوشت ساز برداشت. اگرچه پیش از این به واسطه قانون تمام مذاکرات جلسات علنی مجلس از طریق رادیو فرهنگ پخش می شد اما دیدن متن اتفاقات مجلس از یک رسانه تصویری مردم را با بسیاری از حقایق آشنا کرد . آنچه مردم در روزهای رای اعتماد دیدند تنها گوشه ای از اتفاقاتی است که سال هاست در خانه ملت روی می دهد اما این بار این سوال را برای مردم به وجود آورد که به راستی آیا این ها نمایندگان بطن جامعه هستند؟
البته بخش مهمی از ایراد به خلاهای قانونی بر می گردد چرا که در انتخابات مجلس هر کس به راحتی و حتی بدون داشتن یک روز سابقه مرتبط می تواند نامزد این پست مهم شود و با خرج پول های کلان و تبلیغات های آن چنانی خود را بهارستان نشین کند اما نکته ای که در این میان به نظر می رسد این است که چرا مجلس و هویت نمایندگی آن در حال کمرنگ شدن است . دو سال قبل محمد رضا باهنر نائب رئیس فعلی مجلس در یک دیدار خصوصی به نگارنده این مطالب تاکید کرد که تنها 20 الی 30 نماینده در مجلس فعالیت پویا و تاثیرگذار دارند و به صورت تخصصی روی لوایح و دستورکارهای کمیسیون ها کار می کنند و بقیه مجلس غالبا با تبعیت از این افراد و یا لابی های خاص چهره ها و یا حتی هم استانی ها در رای گیری ها و فعالیت های مجلس شرکت می کنند .
آن موقع حرف باهنر را به سختی قبول کردم اما بعد ها با حضور در جلسات مجلس و ارتباط با نمایندگان و حالا با دیدن تصاویر زنده مجلس بیشتر به حرف او پی بردم . در روزهایی که مردم منتظر بودند برای اولین بار به طور مستقیم روی عملکرد نمایندگان خود نظارت کنند چیزی جز نا امیدی عایدشان نشد . مهم ترین نکته ای که از این بازخورد به دست آمد سیاسی کاری و تلاش نمایندگان برای رسیدن به مطامع شخصی و گروهی بود نه آنچه صرفا به عنوان حقوق مردم مطرح است. صحبت های سیاسی ، بی منطق ، بدون پشتوانه کارشناسی و گاهی حتی با بی ادبی برخی از نمایندگان نشان داد که ظاهرا پارلمان به محلی برای گذران زندگی برخی افراد در سطحی بالاتر از کارمندی و برای برخی افراد صرفا به محلی برای رسیدن به شهرت سیاسی برای پست های بعدی تبدیل شده است . در آن روزها که انتظار می رفت برنامه های ارائه شده از سوی وزرای دولت یازدهم مورد چالش و بررسی قرار گیرد دریغ از اینکه یک نماینده ادعا کند که برنامه ارائه شده را ضمن مطالعه با کارشناسان مربوط در میان گذاشته و به نتایجی کارشناسانه رسیده است . این موضوع نشان می دهد که بالا بردن سطح علمی مجلس به تصویب شرایط فوق لیسانس برای ورود به آن نیست بلکه به ایجاد دغدغه ای مبنی بر کار مدون و استراتژیک در نهادی است که هر قانونش سرنوشت میلیون ها آدم را در بر می گیرد .
از سوی دیگر رفتارهای شخصی نمایندگانی که بعضا دوره های مختلف حضور در مجلس را نیز تجربه کرده اند چهره بدی از قوه مقننه را در ذهن مردم باقی گذاشت . آیا به راستی برخی کسانی که در بالاترین سطوح برای مردم تصمیم گیری می کنند باید با ادبیات چاله میدانی و یا چاپلوسی های بی مورد برخورد کنند یا باید از شخصیتی متین و موقر برای نشان دادن شان مجلس برخوردار باشند ؟ چرا باید در حین توضیحات مهم افرادی که قرار است تا چند ساعت بعد سکان مدیریت مردم را به دست بگیرند نمایندگانی که قرار است رای دهند باید به شوخی و صحبت و قدم زدن در صحن پارلمان و روزنامه خواندن بپردازند که صحنه های تذکرات پی در پی هیئت رئیسه خاطره زنگ تفریح مدارس را در ذهن ها تداعی کند . آیا تصاویر چرت زدن ها، بازی با موبایل و . . . که برخی روزها از صحن مجلس بیرون می آید همان انتظاری است که مردم از نمایندگانشان دارند؟
درست است که بسیاری از نمایندگان مجلس نهم در نبود یک فضای رقابتی و بدون حضور نخبگان سیاسی اصلاح طلب موفق به فتح پارلمان شده اند اما برخی مواضع، رفتارها و حتی فعالیت های روزمره برخی ها از اصول اولیه یک مدیر ساده نیز به دور است چه برسد به نمایندگانی که سرنوشت 75 میلیون انسان در دست آنان است .
اگر بخواهیم به صورت تخصصی آسیب شناسی وضع مجلس و برخی نمایندگان را انجام دهیم به یقین از حوصله یک سرمقاله رسانه ای خارج است اما به نظر می رسد دیگر وقت آن رسیده است که مردم در یک بازنگری اساسی نوع حضور نمایندگان خود در مجلس را تغییر دهند . مجلس حضور طیف های اصولگرا و اصلاح طلب را در همه دوره های گذشته تجربه کرده است و هر بار یک موقعیت افراطی یا تفریطی دامن مجلس را گرفته است . این بار اما در روزگاری که مردم عقلانیت و اعتدال را برگزیده اند و به این باور رسیده اند که راه رهایی از مشکلات میانه روی و تدبیر است باید برای دو سال آینده که قرار است مجلس دهم روی کار بیاید برنامه ریزی هدفمندی را انجام داد که افرادی صاحب صلاحیت و متفکر که در آزمون تخصص و تعهد امتحان پس داده باشند و همچنین با تفکر اعتدالی مانع از انفعال یا تندروی مجلس شوند را برگزید تا مجلس و دولتی اعتدال گرا سرنوشت کشور را به سوی پیشرفت واقعی رقم بزنند .
*پ.ن :از این پس با این قلم ناتوان شنبه هر هفته در بخش سرمقاله در خدمت شما هستم.