تدبیر24 : یکی از شرکتهای نفتی فعال در صنعت حفاری، سالهاست به محل عبور و مرور چهرههای مشکوک و بدنام در زمینه دلالی نفتی بدل شده است. با این حال، هیچ گونه بررسی ویژه یا تفحصی از اسناد این شرکت صورت نگرفته تا مشخص شود آیا حضور و رفت و آمد این دلالان کاملاً تصادفی است یا این افراد با برخی چهرههای تاثیرگذار این شرکت ارتباطات خاصی داشتهاند؟ مهمتر اینکه شرکت مذکور که تا چند سال گذشته از زیرمجموعههای شرکت ملی نفت بوده که سهام آن در جریان خصوصی سازی به یکی از بخشهای شبهدولتی واگذار گردیده که بر روی آن نظارت مجلس و دولت وجود ندارد و به همین دلیل ممکن است برخی از اعتبار این بخش سوءاستفاده کرده و بدون اینکه پاسخگوی عملکرد خود باشند!
سوپرمن نفت و فوتبال
دو سال قبل جوانی که از قضا در فدراسیون فوتبال هم صاحب سمت بالایی بوده است و یکی از مدیران ارشد شرکت مذکور نیز بود، دستگیر شد. از جمله اتهامات او دلالی در معاملههای نفتی در شرکت مذکور بود. سایت بازتاب در مورد سفر این فرد همراه با فرزند رییس فدراسیون فوتبال به سوئیس و دلالی نفتی نوشت و خبر داد که آنها از طریق مدیرعامل یکی از شرکت های دولتی زیرمجموعه نفت حمایت میشدند. این جوان سال گذشته آزاد شد و بدون هیچ گونه مشکلی اکنون به شرکت مذکور برگشته و مشغول فعالیت است! سوال اینجاست آیا اینقدر در صنعت نفت کشور قحطالرجال است که شرکت مذکور، راه خود را بکارگیری این جوان نه چندان خوشنام میبیند؟ یا روابط خاص و پشتپردهای در این میان وجود دارد؟
دلال 1300 میلیارد تومانی
علاوه بر جوان مذکور، فرد دیگری نیز در زمینه دلالی دکل های چینی با این شرکت همکاری داشته است. به گفته روزنامه جوان، این فرد ابتدا در زمان وزارت میرکاظمی به یک از شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران تحمیل میشوند که مدیران این شرکت با او مخالفت میکنند و در نتیجه شبانه برکنار میشوند. سپس این فرد دلالی خرید دکلهای حفاری شرکت «ح» را در دست میگیرد. سال گذشته تصاویر این فرد در حال قماربازی منتشر شد و بنابر اخبار، رقم قرارداد این فرد 420 میلیون دلار است که با احتساب دلار 3200تومانی به 1300میلیاردتومان بالغ میشود!!!
این فرد در زمان قرارداد کرسنت نیز مورد بازجویی قرار گرفته بود. امیرعباس سلطانی، نماینده مجلس، مدتی قبل درباره دلالی دکلهای نفتی اعلام کرد: «در حالی که دکلهای ساخت چین با حدود 60 تا 70 میلیون دلار هزینه ساخته و عرضه میشوند، اما این دکلهای 70 میلیون دلاری با هزینه 170 میلیون دلار به ایران میرسد. باید پرسید که چرا در شرایط تحریم و در شرایطی که کشور در مبادلات مالی و ارزی دچار مشکل است این معاملات شبههدار انجام میشود.» یکی از دکلهای چینی خریداری شده نیز در سال 1389 به دلیل نشت گاز منفجر شد و سه نفر را به کام مرگ فرستاد که شرکت «ح» این ماجرا را به چینی بودن دکل مربوط ندانست.
رپورتاژ آگهی میلیونی از پول سهامداران!
بد نیست بدانیم این شرکت حفاری شبه دولتی در حوزه رسانه نیز عملکرد و فعالیت های خاصی دارد. برخی نشریات و سایتهای خبری به طور مداوم و ممتد، انتشار به اختصاص صفحات یا انتشار اخبار جهتدار در حمایت از شرکت مذکور و به ویژه مدیرعامل آن میکنند. به عنوان مثال، نشریهای که خود را پرتیراژترین نشریه نفت و انرژی معرفی کرده است، در جریان انتخاب وزیران توسط دکتر روحانی، نام مدیرعامل این شرکت را به عنوان گزینه وزارت نفت معرفی کرد!!! این در حالی بود که حتی در میان 100 نفر گزینه احتمالی هم این فرد جایگاهی نداشت و ندارد. در هر شماره بخشها و صفحات زیادی را به سخنان و تصاویر مدیرعامل شرکت مذکور اختصاص میدهد تا ایشان از انبوه دستاوردهای شرکتش در عرصه بینالمللی بگوید و البته پول این رپورتاژها هم از جیب سهامداران پرداخت میشود.
در این میان چند سوال وجود دارد:
1) هرچند خرید دکل از خارج برای مدت محدودی قابل توجیه به نظر میرسد، سوال اینجاست چرا در این پروسه خرید، هیچگونه انتقال دانش و فناوری صورت نگرفته است تا کشور برای همیشه محتاج تکنولوژی خارجی نباشد؟ چرا به ساخت داخل در برخی اجزای دکل که نیاز به تکنولوژی پیشرفته ندارد بها داده نشده است؟ محل تامین این بودجه هنگفت کجاست؟
2) آیا مدیران شرکت مذکور حاضر به اجازه تحقیق و تفحص هستند؟ یا با توجه به وابستگی به بخش اقتصادی، معتقدند امکان خطایی در آنها وجود ندارد و اشتباه فقط برای دیگران ممکن است؟
3) چرا اغلب حاشیههای دلالی نفت به نوعی به شرکت مذکور مربوط میشود؟!
4) آیا مدیرعامل شرکت مذکور حاضر است بر روی دکلهای چینی خریداری شده کار کند یا فقط برخی کارکنان باید به قیمت جان خود روی این دکلها مشغول باشند؟