تعرضهاي داعش مرز جغرافيايي ندارد. اگر عراق يا سوريه با اين گروهك شبهنظامي برخورد جدي صورت دهند مسلما اعضاي گروهك براي رها شدن از اين فشار راهي كشورهاي همسايه عراق و سوريه ميشوند.
تدبیر24: پديد آمدن گروهكهايی مانند داعش را ميتوان به صورت مستقل از تحولات اخير در كشورهاي خاورميانه مورد بررسي قرار داد ولي اين پديده به هيچوجه خارج از شكلگيري جريانات افراطي در تحولات سه سال اخير نيست؛ بسياري از آگاهان بر اين باورند داعش گروهكي منشعب شده از جريانهاي تروریستی مانند القاعده است. اين گروهك با اينكه افكار تروریستی که دارد بيشترين تنوع قوميتي و مليتي را در خود جاي داده است به يك معنا ميتوان گفت؛ حوزه مانور و قدرتنمايي گروهك تروریستی داعش برخلاف گروههاي سنتي مانند القاعده بيشتر شده و حتي اروپا را هم دربرميگيرد.
از سوي ديگر جريان داعش برخلاف القاعده بحث و محوريت عملكرد خود را بر تصرف سرزمين قرار داده است. امروز داعش به دنبال تصرف يك موقعيت جغرافيايي و تشكيل يك دولت است. در ايدئولوژي اين گروهك منشعب شده از القاعده تشكيل دولت در يك منطقه خاص مورد تاكيد قرار ميگيرد بنابراين ما با پديدهاي متفاوت از القاعده و ديگر گروههاي سلفي روبرو هستيم. مبناي پديد آمدن داعش تشكيل امارت در عراق و سوريه است اما درباره شيوه رفتاري اين گروهك چند نكته لازم به ذكر است؛ نكته اول خشونت بيحد و حصر اعضاي آن نسبت به ديگر گروههاي سلفي است.
به اعتقاد برخي از ناظران داعش درصدد است خشونت عريان اعضاي خود را به عنوان وجه تبلیغاتي جهت وحشتآفريني عمومي مورد بهرهبرداري قرار دهد. از سوي ديگر رهبري گروهک تروریستی داعش تصور ميكند با به نمايش گذاشتن خشونت اعضاي خود عليه اهداف نظامي و غيرنظامي؛ قدرت و توان خود را عليه رقبا به منصه ظهور ميرساند. به يك معنا ميتوان گفت جنگ رواني رهبران داعش، وحشتآفريني و رعبآفريني در دنياست. نكته دوم درباره رفتارشناسي اين گروه نداشتن مرز جغرافيايي است؛ برخي تصور ميكنند از آنجا كه سياست اعلامي داعش تشكيل دولت شام و عراق است بنابراين اين گروهك تصميم ندارد به ديگر نقاط خاورميانه و دنيا تعرض كند. در پاسخ به اين ادعا بايد گفت، تعرضهاي داعش مرز جغرافيايي ندارد. اگر عراق يا سوريه با اين گروهك شبهنظامي برخورد جدي صورت دهند مسلما اعضاي گروهك براي رها شدن از اين فشار راهي كشورهاي همسايه عراق و سوريه ميشوند. البته بايد دانست سرريز شدن اعضاي اين گروهك به ديگر كشورها نقطه آغاز بحراني فراگيرتر از بحران عراق است.
بنابراين جريان افراطگراي جديد چندان اعتقادي به مرزبنديهاي موجود در خاورميانه ندارد. اين گروهك براي بقاي خود ممكن است هر كدام از كشورهاي خاورميانه را هدف قرار دهد؛ هر چندكه در نهايت بيشترين توان خود را صرف ايجاد دولت ميكند. همين امر باعث نگراني دولتهاي منطقه شده است. همگان ديدند با سقوط موصل و بخشهايي از سامرا برخي از كشورهاي منطقه از رويداد استقبال كردند اما با گذشت زمان اين شادماني كوتاهمدت، تبديل به يك نگراني گسترده شد چراكه كشورهاي منطقه تشكيل يك كشور جديد آن هم با مشي این گروهک را با واقعيتهاي منطقه همسان نميديدند؛ از جمله اين كشورها تركيه است، آنكارا اكنون خطر داعش را به درستي درك ميكند به همين دليل سعي ميكند از اين گروهك فاصله بگيرد. نكته سوم، داعش به عنوان يك گروهك فاقد حمايتهاي مردمي است؛ به تعبيري دقيقتر ميتوان ادعا كرد داعش پايگاه مردمي ندارد. حتي در ميان اهل سنت و اعراب عراق واكنش مثبتي نسبت به اقدامات اين گروهك ديده نميشود به همين دليل رهبران داعش تلاش ميكنند از تمام اقصي نقاط دنيا به عضوگيري كنند.
اعضاي داعش از ملیتهاي اروپايي، آسيايي و آفريقايي هستند كه خاورميانه را پايگاهي امن براي تندرويهاي خود در نظر گرفتهاند. بر اساس چند نكتهاي كه ذكر شد بسياري از تحليلگران پيشبيني ميكنند بحران داعش منحصر به عراق و سوريه نشود و به ديگر كشورهاي منطقه سرايت پيدا كند.