کارآگاهان جنایی تهران روز 23 بهمن سال 90 به آپارتمانی در شمال تهران رفتند تا درباره قتل دختر جوانی تحقیق کنند. آنان وقتی به محل حادثه رسیدند جنازه را در حالی مشاهده کردند که روی تخت افتاده بود و به نظر میرسید خفه شده است. کارآگاهان متوجه شدند مقتول دختری به نام نرگس است که به تنهایی زندگی میکرده.
هیچیک از اهالی ساختمان روز حادثه متوجه ورود فرد غریبه نشده بودند اما آنها گفتند نرگس رفتوآمدهای زیادی داشت. کارآگاهان در جریان تجسسها مادر نرگس را که در شمال کشور زندگی میکرد شناسایی و از او بازجویی کردند.
این زن گفت: «دخترم دوجنسی بود و از این موضوع بهشدت رنج میبرد. او دو سال قبل از شهر خودمان به تهران نقلمکان کرد و از آن به بعد تنها زندگی میکرد. من از افرادی که با وی در ارتباط بودند خبر ندارم و نمیدانم او را چرا و چگونه کشتهاند.» مادر مقتول نتوانست کمکی به حل این معما بکند و کارآگاهان که مطمئن بودند قتل توسط فرد آشنایی انجام شده است، به نگهبان ساختمان محل سکونت نرگس مظنون شدند. سالمبودن در ورودی خانه هنگام کشف جسد و دست نخورده ماندن وسایل از جمله دلایلی بود که فرضیه قتل توسط فرد آشنا را قوت میبخشید.
مرد سرایدار در حالی بازداشت شد که شکی وجود نداشت انگیزه قتل موضوعی غیر از سرقت و به احتمال زیاد اختلافات شخصی است. مرد سرایدار در بازجوییها اتهام قتل را رد کرد و گفت از چیزی خبر ندارد ولی اظهارات وی نتوانست پلیس را قانع کند و ماموران به تحقیق از او ادامه دادند تا اینکه مظنون اعتراف کرد با نرگس رابطه داشته است. او گفت: «قتل کار من نیست و نمیدانم آن روز چه کسی به خانه نرگس رفت.» چند ماه تحقیق از مرد سرایدار سرانجام به اثبات بیگناهی وی منجر و این مرد آزاد شد.
به این ترتیب تحقیقات بار دیگر به نقطه صفر بازگشت و اینبار افسران جنایی تصمیم گرفتند با بررسی فهرست مکالمات تلفنی مقتول فهرستی جدید از مظنونان احتمالی تهیه کنند. این کار به شناسایی 16 مرد منجر شد و کارآگاهان در میان این افراد به جوانی به نام احمد بیش از بقیه شک بردند زیرا احمد جزو آخرین افرادی بود که با نرگس مکالمه تلفنی داشت.
زمانی که ماموران با احمد تماس گرفتند متوجه شدند این مرد خطش را واگذار کرده است. شخصی که تلفن را جواب داد گفت از دوستان احمد است و او را میشناسد. این مرد توضیح داد: «این خط قبلا برای من بود و آن را به احمد فروختم اما او بعد از مدتی بدون هیچ توضیحی خط را پس داد. من هم مخالفتی نکردم.» ماموران با راهنماییهای این فرد نشانیهایی را از احمد به دست آوردند و متوجه شدند او چندی قبل از همسرش جدا شده است. همسر سابق متهم وقتی تحت بازجویی قرار گرفت شوهرش را به فساد اخلاقی متهم کرد و گفت: «احمد روابط خارج از ازدواج داشت و مدتی پیش از جدایی فهمیده بودم با دختری به نام نرگس در ارتباط است به همین دلیل تصمیم گرفتم از او جدا شوم.»
واگذاری خط تلفن همراه و اظهارات همسر سابق احمد سبب شد سوءظن نسبت به این مرد تقویت شود و ماموران وی را بازداشت کنند. احمد در دور اول تحقیقات مدعی شد از ماجرای قتل خبر ندارد اما کارآگاهان به بازجویی از او ادامه دادند تا اینکه مرد جوان بالاخره اسرار جنایت را فاش کرد.
احمد در اعترافاتش به ماموران گفت: «مدتی بود با نرگس رابطه داشتم تا اینکه همسرم موضوع را فهمید و به همین دلیل از من جدا شد. این اتفاق موجب شد از دست نرگس عصبانی شوم. روز حادثه به خانه او رفتم. ما با هم رابطه داشتیم اما نمیدانم نرگس چرا یکدفعه عصبانی شد و دادوفریاد کرد این رفتار او در حالیکه از قبل نیز نسبت به وی کینه داشتم مرا هم عصبانی کرد و در حالیکه نرگس خوابیده بود لباسی را برداشتم و دور گلویش گره زدم. آن را آنقدر فشار دادم تا نرگس خفه شد. بعد از اطمینان از مرگ او جسد را همانجا رها و بهسرعت فرار کردم.»
به گزارش شرق،متهم به قتل در ادامه تحقیقات صحنه جرم را بازسازی و جزییات جنایتش را برای بازپرس ویژه قتل نیز توضیح داد. وی سپس با قرار بازداشت روانه زندان شد و پرونده مراحل قانونی خودش را طی کرد تا اینکه هفته جاری در اختیار قضات شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. بنا براین گزارش احمد بهزودی پای میز محاکمه میرود و از خودش دفاع خواهد کرد.