آیت الله هاشمی بهتراز هرکسی می تواند زمینه روابط سالم را در راستای منافع و امنیت ملی ایران و جهان اسلام برقرار سازد.
تدبیر24: امیررضا اردهالی - از بدو پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ما شاهد تنش های مختلف میان رابطه دو
کشور در مسائل مختلف بودیم.برای نمونه در جریان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق
علیه ایران،این دولت عربستان سعودی بود که بیشترین کمک های مالی را به صدام
کرد و یا در سال 1366 در جریان مناسک حج،جمعی از ایرانیان را به گلوله
بست.اما بعد از پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران،تا حدودی هر دو طرف تصمیم
به ترمیم روابط گرفتند واین سبب شد تا شخص ملک عبدالله که در آن موقع
ولیعهد عربستان سعودی بود برای اجلاس سران اسلامی راهی ایران شود و روابط
ایران و عربستان تاحدود زیادی بهبود یابد.اما چندسالی است روابط تهران
وریاض تا حدود زیادی با تنش روبرو شده است و بسیاری از کارشناسان معتقدند
که بخش مهمی از زد وخوردها و تنش های موجود در منطقه حاصل برخورد غیر
مستقیم ایران و عربستان و یا حداقل برخورد تفکرات شیعی ،سلفی که هرکدام
معلوم است از کجا نشاٌت می گیرد ،است.
1- ایران و عربستان سعودی دو کشور بسیار مهم نه تنها در سطح منطقه بلکه در
سطح کل جهان هستند.عربستان بیشترین ذخایر نفت در جهان و ایران دومین دخایر
نفتی در کل جهان را برعهده دارند وهمین نشان دهنده اهمیت دو کشور است.غیر
از ارزش اقتصادی دوکشور،هر دوی آنها دارای موقعیت های استراتژیک ممتازی در
سطح خاورمیانه هستند و برای همین تقریباً از اواخر قرن 19 و اویل قرن بیستم
توجه قدرت های استعماری غرب علی الخصوص انگلستان را بسیار به خود جلب
کردند که تقریباً در یک زمان برابر تاریخی،با دخالت و حمایت مستقیم
انگلیس،خاندان آل سعود در عربستان و سپس رضاخان در ایران به قدرت رسیدند.با
این حال عربستان سعودی همچنان وابسته به غرب باقی ماند اما در ایران یک
انقلاب بزرگ رخ داد.امروز هم تنها سه کشور مهم در کل خاورمیانه هستند که
هنوز آرامش ،امنیت و ثبات سیاسی دارند آنها هم به ترتیب ایران،عربستان و
تاحدود زیادی ترکیه است.
2- جمهوری اسلامی ایران از آغاز انقلاب به رهبری جهان تشیع شناخته می شود و
دقیقاً سعودی ها هم تلاش زیادی کرده اند که خود را علمدار دفاع از اهل سنت
معرفی کنند و خود به خود شاهد یک نزاع فکری وسیاسی بوده ایم.اما نباید
فراموش کنیم که هردوی ما مسلمان هستیم.داشتن مذهب متفاوت دلیلی بر از بین
بردن عقاید دینی مشترک فراوان بین همه مسلمانان چه شیعه و چه سنی نمی
شود.امروز قدرت سیاسی و عقیدتی ایران در بین شیعیان منطقه نظیر
پاکستان،عراق ،بحرین و یا لبنان برای همه مشخص است.عربستان هم با داشتن
منابع مالی بسیار زیاد که تنها در اختیار یک خانواده است،برای خود در اکثر
کشور های اسلامی پایگاه و منافع ایجاد کرده است.پس اگر عزم جدی برای وحدت
مسلمانان و کنار زدن اختلاف مذهبی که تنها امپریالیسم و دشمنان ما را شاد
می کند وجود داشته باشد،یک نیاز جدی برای همکاری دو قدرت اسلامی یعنی ایران
و عربستان دیده می شود.
3- در قضیه مذاکرات هسته ای میان ایران و 1+5 آنچه تاکنون به ثابت شده این
بود که فقط ایران و 6 کشور مذاکره کننده درگیر مذاکرات نیستند و برخی
کشورهای در حاشیه و یا در پشت پرده متاسفانه تاثیر گذارند.شاخص ترین تاثیر
گذاران در روند مذاکرات اول اسرائیل و سپس عربستان سعودی است.در مورد اول
که ماهیت اسرائیل مشخص است و ایران اصلاً این رژیم را به رسمیت نمی شناسد
چه برسد که بخواهد برخی از مشکلات را با آن حل کند.اما در مورد عربستان
سعودی این موضوع متفاوت است.بسیاری از سوءتفاهم های موجود ،کاملاً قابل رفع
است و اگر بتوانیم سعودی ها را قانع کنیم که رسیدن به توافق جامع نتیجه
برد-برد خواهد داشت ،این در راستای منافع ملی ما خواهد بود و نتیجه دادن
مذاکراتی که در پایان حقوق هسته ای ایران تمام و کمال به رسمیت شناخته شود و
تحریم های بی سابقه علیه ایران به طور کامل لغو شوند ،برای ایران یک
پیروزی بزرگ محسوب می شود.
4- امروز ما شاهد تروریسم تکفیری در سطح منطقه هستیم.تفکراتی نظیر داعش
برخواسته از وهابیت و وهابیت هم معلوم است از کجا نشات گرفته است.باید
بدانیم دیر یا زود تروریسم برای امنیت ملی ماهم دردسرساز خواهد شد.بهبود و
همکاری ایران و عربستان به خوبی می تواند روند تروریسم گرایی را مختل
کند.برای نمونه ایران با توجه به نفوذ خود در سوریه و یا حزب الله لبنان می
تواند زمینه را برای بازگشت آرامش به سوریه فراهم و سعودی هاهم دست از
حمایت های مستقیم و غیر مستقیم از گروهای تروریستی،تکفیری بردارد و یا در
عراق ایران قدرت و محبوبیت زیادی میان جریاناتی نظیر مقتدا صدر،مجلس اعلای
اسلامی عراق...دارد که با تعامل با آنها ،عربستان هم تغدیه تروریست ها را
متوقف کند.این روند برای بازگشت صلح و آرامش به منطقه بحران زده ما و امنیت
ملی هردو طرف ضروری است.
5- در پایان یک راهکار برای چگونگی آغاز این تعامل وجود دارد.شاید این بار
هم کلید رابطه ایران و عربستان بازهم در دست آیت الله هاشمی رفسنجانی
است.این که هاشمی با دست پر به عربستان برود و بتواند با دست پر هم برای ما
بازگردد لازمه داشتن یک اختیارات ویژه در این خصوص است که امیدواریم هرچه
زودتر شرایطش محیا شود.چراکه هاشمی بهتراز هرکسی به اختلافات فی مابین آگاه
است و بهتر می تواند زمینه را برای برقرای روابط عادی که هم در راستای
منافع و امنیت ملی ایران است وهم همه جهان اسلام سود خواهند برد.