ابوالقاسم رئوفیان اصولگرایی است که این دسته بندی مورد اشاره در نقطه مقابل جبهه پایداری ایستاده است. او در گفت و گو با پیام نو وضعیت اصولگرایان را در غیاب آیت الله مهدوی کنی تحلیل می کند و با تاکید می گوید هیچ نگرانی از نزدیک شدن جبهه پایداری به جامعه ندارد چراکه در حال حاضر هیچ تمایلی برای تندوری های جبهه پایداری در جامعتین وجود ندارد. با اینهمه در غیبت مهدوی کنی، هستند کسانی که در دل جامعه روحانیت نظراتی مخالف دیدگاه رئوفیان باشد.
متن پرسش و پاسخ با ابوالقاسم رئوفیان در پی می آید:
* به اعتقاد شما بیماری آیت الله مهدوی کنی امکان به وجود آمدن تغییرات در اصولگرایان و همچنین جامعه روحانیت مبارز را به دنبال دارد؟
- آینده جامعه روحانیت به واسطه خلوص و همچنین سابقه اش، نگران کننده نیست. خود شخص آیت الله مهدوی کنی هم همواره خط سیر مشخصی داشته اند. این مشی در جامعه روحانیت ادامه خواهد یافت. امیدواریم منویات آیت الله مهدوی کنی با حضور خود ایشان انجام شود و اگر تقدیر این بود که از حضور ایشان محروم بمانیم، امیدواریم جامعه روحانیت با سعه صدر همچنان نقش فراجناحی خود را ایفا کند.
* بنابراین معتقدید در جامعه روحانیت تغییری ایجاد نخواهد شد؟
- جامعه روحانیت را باید با نام آیت الله مهدوی کنی تحلیل کرد. هرچند ایشان مشخصا متعلق به گروه و جناح خاصی نبودند و متعلق به نظام و مردم بودند و همه برای ایشان احترام خاصی قائل هستند، اما با توجه به تمام موضوعات اعتقاد دارم تغییر خاصی در جامعه روحانیت ایجاد نخواهد شد. منتها به اقتضائات زمانی این احتمال دارد که در جزئیات برخی تغییرات به وجود آید.
جبهه پایداری هیچگاه به جامعه روحانیت تعلق نداشته است
* امکان تمایل جناح تندرو اصولگرا به جامعه روحانیت مبارز از این به بعد وجود دارد؟ به عبارت دیگر این امکان وجود دارد که جبهه پایداری با نزدیک شدن به جامعه روحانیت قدرت بیشتری بگیرد؟
- جبهه پایداری هیچگاه به جامعه روحانیت تعلق نداشته است و بعید می دانم پایداری بتواند از طریق جامعه روحانیت به قدرت بازگردد. اگر بنا بود این رویکرد انجام بشود، در زمان آیت الله مهدوی کنی این اتفاق می افتاد. اصلا شاید جبهه پایداری در زمان سلامت ایشان جرات می کرد چنین کاری بکند یا جامعه روحانیت چنین پذیرشی انجام بدهد.
* آقای موحدی کرمانی چطور؟ ایشان علاقمندند چنین اتفاقی بیفتد یا خیر؟ به بیان دیگر فکر می کنید حضور آیت الله موحدی کرمانی نمی تواند تقویت کننده چنین احتمالی باشد؟
- بعید می دانم آقای موحدی کرمانی بخواهند حمایت خاصی از جبهه پایداری داشته باشند. این رابطه هم در حدی نیست که اعضای پایداری بتوانند جامعه روحانیت را پناهگاه خودشان بدانند تا به اهداف سیاسی خودشان دست یابند. قطعا آقای موحدی کرمانی هم چنین فضایی را ایجاد نخواهند کرد. از سوی دیگر جامعه روحانیت هم متکی به تصمیم یک فرد نیست که اگر تمایل شخص آقای موحدی کرمانی چنین باشد، این اتفاق بیفتد. تصمیمات جامعه روحانیت برآیند نظر اعضاست و خروجی آن، همان چیزی خواهد بود که در زمان آیت الله مهدوی کنی شاهد آن بودیم.
اصولگرایان دیگر کسی در حد و اندازه مهدوی کنی ندارند
* محوریت آیت الله مهدوی کنی بر اصولگرایان پوشیده نیست. اکنون که ایشان به واسطه بیماری حضورشان نامشخص است، فکر می کنید تکلیف ائتلاف و محوریت جناح راست از این به بعد چه می شود؟
- حضور و اثرگذاری آیت الله مهدوی کنی فرصت و فضایی در جامعه ایجاد می کرد تا وحدتی نسبی در حد معمول ایجاد بشود. متاسفانه کسی را در حد و اندازه آیت الله مهدوی کنی سراغ نداریم که بتواند جمع کننده باشد و قادر باشد اصولگرایان را زیر یک سقف جمع کند و باعث وحدت آنها بشود. از سوی دیگر اصولگرایان باید بتوانند در شرایطی پیش رو با تدبیر و استفاده از آنچه که موجبات انسجام را فراهم می آورد و پرهیز از افراط، خودشان را حفظ کنند. نمی شود برای همیشه متکی به فرد بود. هر سازمان سیاسی در هر شرایط باید بتواند به فعالیت کند تا ادامه حیات دهند لذا فکر می کنم از این به بعد هم مشکلی پیش نخواهد آمد.
اصولگرایان در دوره مهدوی کنی هم وحدت مطلق نداشته اند
* با توجه به حمایت های آقای محمد یزدی در جامعه مدرسین، امکان دارد قدرت جامعه مدرسین از این بعد در مقابل جامعه روحانیت بیشتر بشود و در عین حال جامعتین به مرکز تثبیت جناح تندرو اصولگرا تبدیل شود؟
- نحوه تعامل از سوی احزاب و گروه های سیاسی تا حد بسیار زیادی بستگی به روحیه شخصیت هایی دارد که سیاست ها و برنامه ها در ارتباط با آنها تعریف می شود. در شرایط پیش روی کنونی اصولگرایان می بایست تکلیف خود را با این موضوع روشن کنند و بدانند اگر امکان دسترسی به آیت الله مهدوی کنی نباشد، چه برنامه ای داشته باشند. آیا به همان میزان گذشته که ارتباطات شخصیت ها تعیین کننده بود، برنامه ها تعریف خواهد شد یا خیر؟ آنچه مسلم است تفاوت هایی به وجود خواهد آمد و اصولگرایان را به اعتقاد بیشتر به برآیند عقل جمعی و خردورزی در تصمیم گیری ها، حرکت خواهد داد. امیدواریم چنانچه امکان دسترسی به آیت الله مهدوی کنی کمتر از گذشته بشود، اصولگرایان از این پراکنده تر نشوند و منسجم تر حرکت کنند، به خصوص برای ورد به انتخابات پیش روی مجلس بتوانند با بصیرت بهترین ها را انتخاب کنند و بهترین فهرست را در معرض افکار عمومی قرار بدهند.
* پاسخم را نگرفتم. امکان قدرت گیری بیشتر جامعه مدرسین چقدر وجود دارد؟
- از شاخصه های فعالیت سیاسی، بصیرت و شناخت در امور است، یعنی شخصیت های سیاسی بتوانند با ترسیم یک برنامه و فهرست، مردم را به این تشخیص برسانند که کدام بهتر است و کدام گزینه ها کارآمدتر هستند. از عمده وظایف نجات مردم از سردرگمی است.
در مورد قدرت گیری جامعه مدرسین بعید می دانم این اتفاق بیفتد و اختلاف ایجاد شود. جامعتین از گذشته رابطه منطقی و خوبی داشته اند. با تمام این احوال امکان دارد بنا به اتفاقات و اقتضائات مختلف، تصمیم های متفاوتی گرفته شود.
در گذشته معمولا آیت الله مهدوی کنی می توانستند ایفاگر چنین نقشی باشند که همدلی بیشتری پدید بیاورند. هرچند در هیچ دوه ای ما شاهد وحدت مطلق بین اصولگرایان نبوده ایم. بلکه همواره وحدت نسبی به وجود می آمد. هرچه بیشتر این وحدت بیشتر شود، بهتر است.
زمان آیت الله مهدوی کنی این وحدت تراز بیشتری داشت. اما کمبود ایشان باید با دقت و همدلی و پرهیز از افراط برطرف بشود. بعید می دانم با محوریت شخصیت دیگری، در آن حد که آن زمان با محوریت آیت الله مهدوی کنی انجام می شد، ایجاد شود.
در انتخابات ریاست جمهوری حتی آقای مهدوی کنی نتوانست ائتلاف را طبق وعده پیش ببرد
* اگر چنین ائتلافی در جناح راست امکان ندارد، این احتمال وجود دارد که جناح راست به سمت هرگونه تندوری حرکت کند؟
- در زمان حضور آیت الله مهدوی کنی هم اصولگرایان خیلی با هم وحدت نداشتند. برخی جبهه های دیگر هم در آستانه انتخابات علم بلند می کنند و باعث از بین رفتن وحدت اصولگرایان می شوند.
در مورد از بین رفتن ائتلاف باید این توضیح را بدهم که ظهور و بروز گروه های مختلف سیاسی در موسم انتخابات بیشتر از هر چیز دیگر باعث از بین رفتن وحدت می شود. بنابراین چه در موسم انتخابات و چه در ایام دیگر ما شاهد وحدت در یک جناح سیاسی نیستیم و جزیره ای عمل می شود.
انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بهترین مثالی است که می توان زد. آقایان ولایتی، قالیباف و حداد به عنوان شاخصه های اصولگرایی ائتلاف کردند و نامزد شدند و قرار گذاشتند در پایان، هر کدام رای بیشتری داشته باشند و اقبال عمومی بالاتری نسبت به هرکدام باشد، بماند و دو نفر دیگر کنار بروند. این مسئله در زمان سلامت آیت الله مهدوی کنی بود اما حضور خود آیت الله هم نتوانست ائتلاف را طبق وعده پیش ببرد و دیدیم که هر سه ماندند و کنار نرفتند و با هم رقابت کردند و اتفاقات دیگر باعث شد که یکی از آنها، آنهم به این دلیل که می دانست رای چندانی ندارد، کنار بکشد اگرنه کنار کشیدن آقای حداد خیلی به ائتلاف سه نفره مربوط نمی شد. در پایان هم دیدیم هیچکدام بالا نیامدند.
تندورها قطعا در مجلس آتی جایی ندارند
* یعنی در انتخابات مجلس آینده به واسطه عدم دسترسی به آیت الله مهدوی کنی، این پراکندگی، تاثیری سخت تری بر جریان اصولگراخواهد گذاشت؟
- در انتخابات مجلس پیش رو تنها رویکرد اعتدال گرایانه اصولگرایان باعث پیروزی آنها می شود. در این انتخابات تندروها از هر دو جناح اصولگرا و اصلاح طلب محکوم به شکست هستند. چهره هایی به دنبال تخریب هستند از این به بعد جایی در سیاست کشور ندارند. رویکرد افراط گرایانه از ناحیه هرکس که باشد، محکوم به شکست است. آقای روحانی با شعار اعتدال آمدند و رای هم آوردند. از این به بعد هم اعتدال جایگاه خود را به دست خواهد آورد. خیلی راحت به شما بگویم اصولگرایان تندرو قطعا در مجلس آتی جایی نخواهند داشت. آنها منتظر این نباشند که دوباره مردم بخواهند آنها را بیازمایند. آنها آزمایش خود را پس داده اند و به اندازه کافی تندوری کرده اند. انواع همایش دلواپسان و … را گذاشته اند، دیگر جایی برای تندروی نیست. مردم دنبال اعتدال هستند و این راه نجات کشور هستند.
* به غیر از آیت الله مهدوی کنی اصولگرایان چهره ای شاخص برای ایجاد ائتلاف و وحدت دارند؟
- دست اصولگرایان پر است. زمانی امام فرمودند رجایی و باهنر اگر نیستند، خدای رجایی و باهنر هست. هرچند فعلا از حضور آیت الله مهدوی کنی محروم هستیم اما قطعا به لحاظ صبغه و پیشینه اصولگرایان، دست آنها خالی نیست. البته آقای عسگراولادی هم از دنیا رفتند و خود این اتفاق شکاف بزرگی در جریان اصولگرایی و در جامعه است. با تمام این احوال اینگونه نیست که نشود کاری کرد. نمی شود نتیجه گرفت که هیچ کاری نمی شود کرد.