امام علی در آخرین لحظههای زندگی خود، همانند دیگر دورههای حیاتش، به اخلاق، دین و بیش از همه صلاح و انسجام جامعه اسلامی میاندیشید.
تدبیر24: سیدعلیرضا واسعی - شخصیت و زندگی امام علی(ع) از منظرهای گوناگونی مورد مطالعه و پژوهش قرار گرفته است، هر چند ابعاد ناکاویده حیات آن حضرت، هنوز بیش از جنبههایی است که مورد مداقه قرار گرفته اند. در این نوشتار کوتاه، بی آن که در پی تحلیل و تبیینی باشیم، اساسیترین دغدغههای آن حضرت که در آخرین لحظههای زندگی خود آن را به فرزندانش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در قالب وصیت به ودیعت نهاد، دنبال میشود؛ دغدغههایی که به زعم نویسنده میتواند الگویی برای آدمیان امروز و دستاندرکاران پیرو آن حضرت باشد. آدمی در دوران زندگی خود سخنان فراوانی بر زبان میراند و توصیههای زیادی میکند و چه بسا برخی از آنها برای طلب شهرت یا جلب منفعت یا خودنمایی یا تخریب دیگران و ...باشد، هر چند هیچ یک از اینها بر دامن پیشوای معصوم نمینشیند، اما آدمیان چنیناند. همگان اما در آخرین لحظههای عمر خود، فارغ از این موارد سخن میگویند، از این رو وصیتهای آنان میتواند تأمل بر انگیز باشد. از این منظر نگاهی به وصیت امام علی(ع) اهمیت مضاعف مییابد. امام آن زمان که به ضربت شمشیر یکی از جاهلان متنسک زمانه که در هر دورهای مایه دردسرند و فتنه، یعنی عبدالرحمن بن ملجم مرادی، در بستر مریضی و احتضار افتاد، علاوه بر توصیههای اخلاقی - یعنی وصیت به ترس از خدا، دوری دنیا، عدم تأسف بر از دست دادن چیزی، همواره حق را گفتن و تلاش برای پاداش الهی و دشمنی با ظالم و یاوری مظلوم- و توصیههای دینی -مثل توجه به قرآن، به پایداری نماز و جهاد با مال و جان و زبان - چند امر اجتماعی را مورد عنایت قرار داد و این جدای از وصیت خاصی است که در باره ضارب خود فرمود که خود مایه شگفتی است.
توصیههای اجتماعی امام که قطعا مهمترین دغدغههای حضرتش بود و علی القاعده پیروی از آن حضرت مقتضی توجه و عمل به آنهاست چنین است: در کارها نظم داشته باشید، نزاعها را برطرف سازید و بین مردم صلح برقرار سازید. آن گاه فرمود: من از جدّ شما (ص) شنیدم که مىفرمود: برقرارى صلح بین اشخاص از یک سال نماز و روزه برتر است. سپس به یتیمان توصیه فرمود که مبادا به آنان بی توجهی شود و نیز به همسایگان که آن چنان مورد عنایت نبی مکرم بودند که برخی گمان برده بودند آنان از هم ارث میبرند.
امام هم چنین وصیت کرد: بر شما باد به همگرایی با یکدیگر و بذل و بخشش و نیز بر حذر باشید از جدایى و بریدن پیوندها. سپس فرمود: هیچگاه امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید که نتیجه ترک آن دو آن است که اشرار بر شما حاکم خواهند شد و آن گاه هر چه دعا کنید مستجاب نمىگردد. امام در بیان این موارد، خطاب خود را متوجه همه آنان که این نوشته به دستشان میرسد تعمیم میدهد تا تصور غلطی در میان مردم شکل نگیرد که گویی امام صرفا فرزندان خود را مخاطب وصیت دانسته است.
پایان بخش وصیت امام، به طور خاص در باره ضارب خویش است. امام می فرماید: اى فرزندان عبد المطّلب! نبینم که به بهانه شهادت من به جان مردم بیفتید و خونریزى به راه بیندازید و بگوئید امیر المومنین کشته شد، امیر المؤمنین کشته شد. بدانید جز قاتل من کس دیگرى نباید کشته شود. آن گاه فرمود: آگاه باشید، مبادا او را مثله کنید، دست و پایش یا سایر اعضایش را قطع نمایید.۱
این توصیهها را باید به گوش جان شنید و در زندگی خویش پیاده ساخت، توصیههایی که شاخص مسلمانی ماست.
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شـمهای واگـو از آن چــه دیـدهای
۱- نهج البلاغه، خطبه ۴۷