اگرچه اين لشگرکشي و جنايت و خونريزي به دستاويز قتل سه جوان صهيونيست براي نخستين بار در کرانه باختري رود اردن صورت گرفته ولي تاکنون نيز هيچيک از سازمانها و گروههاي مبارز در فلسطين مسووليت آن را بهعهده نگرفتهاند.
تدبیر24: شرايط کنوني در غزه حاصل پيوند يکجانبهگرايي، سلطهگري امريکا و کاربرد مشت آهنين رژيم صهيونيستي عليه فلسطينيان براي از بين بردن مقاومت در برابر سلطهگري و اشغال و بهم زدن وضعيت سياسي و جمعيتي منطقه است. دو هفته از آغاز حملات هوايي و سپس يورش زميني با چراغ سبز امريکا به غزه گذشته است. جملات تشويقآميز اوباما که حمله به غزه را حق صهيونيستها خوانده و فقط خواسته که کشتار مردم بيدفاع به حداقل برسد! بيسابقهترين حرفهاي غيرمسوولانه يک رييسجمهور امريکا بوده است. گزارشات و عکسهاي زيادي از غزه به رسانههاي بينالمللي ارسال شده که بيشتر آنها به دليل دلخراش بودن، قابل انتشار نبودهاند ولي هنوز وجدان قدرتهاي بينالمللي و صاحبان بنگاههاي رسانهيي که از صهيونيستها و حاميان رژيم اشغالگر فلسطين هستند به درد نيامده است. بسياري از عکسها تصاوير کودکاني است که گزارش شده بيش از يک چهارم شهدايي هستند که آمار آن تا بيش از 500 شهيد غيرنظامي زن و مرد گزارش شده است. من معتقدم يکجانبه گرايي امريکا در صحنه بينالملل از سالها پيش و همزمان با پيروز انقلاب اسلامي در سال 1979 آغاز شده است که با اشتباه شوروي در اشغال افغانستان شکل محکمتر و گستردهتري به خود گرفت و نهايتا سال 1989 با فروپاشي شوروي قوام پيدا کرد و قد و قامت خود را نشان داد. لذا بر خلاف کليه کساني که معتقدند جنگ سرد تمام شده و دوران آن گذشته است طبق اين نظريه جنگ سرد تغيير جهت داده و نوک تيز پيکانش به سمت جمهوري اسلامي ايران و هر کسي که مدل رفتاري ايران را در برابر ابرقدرتها دنبال کند، نشانه رفته است. و اين زماني مشخص و عريان شد که بعد از تحميل يک جنگ هشت ساله تحميلي به نظام نو پاي ايران در سال 1991 نيروهاي امريکايي به کويت، شبه جزيره عربستان وارد و سپس پايشان به عراق رسيد و بحث مهار دوگانه ايران و عراق مطرح شد.
کاربرد مشت آهنين توسط رژيم صهيونيستي عليه فلسطينيان به دهههاي شصت و هفتاد ميلادي برميگردد ولي تغييرات ژئوپلتيکي صحنه قدرت و درگير شدن مردم و جوانان فلسطيني در مبارزه عليه اين رژيم که در طي دو انتقاضه اول و دوم تربيت شدهاند اين راهبرد را تغيير داده و آن را تبديل به سياست خاموش کردن آتش با بنزين کردهاند که لهيب شعلههايش دامن صهيونيستها را نيز ميگيرد. در مقابل سياست صهيونيستها که هميشه به دنبال نسل کشي در منازعات سياسي و نظامي خود با فلسطينيها بودهاند، شيوههاي مبارزه سياسي و نظامي فلسطينيان در طول زمان متغير بوده و بستگي به ظرف زمان و مکان تغيير پيدا کرده است.
اگرچه اين لشگرکشي و جنايت و خونريزي به دستاويز قتل سه جوان صهيونيست براي نخستين بار در کرانه باختري رود اردن صورت گرفته ولي تاکنون نيز هيچيک از سازمانها و گروههاي مبارز در فلسطين مسووليت آن را بهعهده نگرفتهاند. به اين ترتيب اقدام عجولانه و قبل از روشن شدن ماهيت اين جريان نشان از ابهاماتي دارد که رژيم صهيونيستي مترصد فرصتي براي بهم زدن اوضاع منطقه بوده است. نزديک شدن دو گروه عمده فلسطيني به پيدا کردن راهحلي براي حل مشکلات سياسي داخليشان، شکست سياستهاي عربستان و ترکيه و قطر در قضيه سوريه و سپس بالا گرفتن مشکلات داخلي عراق، اعلام استقلال کردستان عراق و حاکميت داعش در منطقه تصوير کوچکتر اوضاع منطقه و حاکميت روز افزون امريکا بر مقدرات منطقه و جريان نفت ارزان از سوي اکراد از کرکوک و داعش که بر منافع نفتي موصل عراق و ديرالزور سوريه تسلط پيدا کرده است، تصوير بزرگتر اوضاع منطقه است. در چنين وضعيتي شخم زدن غزه براي چندمين بار و کشتار مردم بيدفاع اين منطقه براي تکميل سناريوي از بين بردن موي دماغ از سوي صهيونيستهاست که با سکوت نسبي جامعه بينالمللي تاکنون همراه بوده است.