تدبیر24: از همان آغازین سال های هزار سوم که " طرح خاورمیانه بزرگ" روی میز کاری تئوریسن های نئومحافظه کار کاخ سفید قرار گرفت، مشخص و معلوم شد که یانکی ها برای منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه و تغییرات ژئوپلتیکی در آن نقشه ها در سر می پرورانند.
به گزارش خبرنگار تدبیر24 پس از افول هیمنه جهان دوقطبی و آغاز هژمونی ایالات متحده در ساختار نظام بین الملل، از یکسو آمریکایی ها در پی بسط و تعمیق دو چندان نفوذ خود در خاورمیانه بودند و از طرف دیگر خطر اسلام سیاسی و قوت گیری آن می توانست یگانه چالش ایالات متحده در جهانی باشد که با رشد روز افزون آگاهی های عمومی در برابر یکه سالاری و ترکتازی قدرت ها، به عنوان آلترناتیو خدشه ای بر پیکره جهان دو قطبی باشد.
راهکار سهل و آسان در این میانه ایجاد افتراق و چند دستگی در میان کشورهای اسلامی از یکسو و از دیگر سو بازنمایی چهره ای پس زننده و نا مقبول از دین رحمانی در منظر جهانیان بود.
پروژه دوم با حملات یازده سپتامبر و بولد کردن القاعده و تفکرات متحجرانه آنان به خوبی به انجام رسید و چهره اسلام در افکار عمومی جهانیان دیگر گونه جلوه گر شد.
اما فاز اصلی برای ایجاد افتراق و تشتت و درگیر ساختن نحله های مختلف مذهبی در جهان اسلام درست پس از آغاز خروش ملت ها در جهان عرب و خاورمیانه که میرفت نقشه معادلات را به کلی دیگرگونه کند، کلید خورد.
از نمایه های ظاهری طرح خاورمیانه بزرگ یکی آنست که با رشد آگاهی و سطح سواد در جهان اسلام طبقه ای همگرا تر با غرب در جوامع اسلامی ایجاد شود اما نکته آنجاست که در عمل و در پشت پرده راهی معکوس و کاملا مغایر با این ویترین بیرونی طرح و ارائه شد.
غربی ها بوضوح با کمک های مالی هنگفت و حمایت های تسلیحاتی به متحجرترین خوانش از اسلام، میدان را برای عرض اندام آنان مهیا کرده و گروهی همانند داعش با نمایه ظاهری اهل تسنن را در عراق و شامات به منصه ظهور رسانند.
انتشار اسناد ویکی لیکس و نیز اعترافات گاه و بیگاه مقامات غربی و نیز مستندات تحولات میدانی بخوبی نشان می دهد که این گروه شبه نظامی تندرو و غیر قابل مهار با حمایت ها و پشتیبانی های اطلاعاتی و تسلیحاتی غرب در عراق امکان بروز و ظهور یافته و به نظر می رسد با توجه به موقعیت منطقه ای و روند تحولات به این زودی ها این غائله را پایانی نباشد.
از سوی دیگر غربی ها برای ایجاد اختلافات مذهبی نمی توانند تنها بر روی یک طرف ماجرا متمرکز باشند چرا که بسط و تعمیق منازعات نیازمند دوگانه سازی است و بدون مانور در جبهه مقابل ترسیمی امکان حیات تندروهای افراطی از آنان سلب می شود.
با این رویکرد غربی ها از چند سال پیش حرکت نرم و نامحسوس خود را که بیشتر متوجه فضا سازی رسانه ای بود در اردوگاه مقابل یعنی در میان شیعیان آغاز کردند.
ایجاد شبکه های متعدد ماهواره ای که در آن با استفاده از المان ها و نمادهای مذهبی شیعیان به مقدسات و چهره های مورد وثوق اهل سنت توهین و هجمه انجام می شد یکی از این برنامه های هوشمندانه و زیر پوستی در راستای بسط و تعمیق اختلافات بود.
شبکه های قارچ مانندی که با حساب های سر انگشتی حضور آنان روی شبکه های ماهواره ای ماهیانه میلیون ها دلار هزینه دارد و مشخص نیست منابع مالی این شبکه ها از کجا تامین می گردد؟ شبکه هایی که خود را متنسب به یکی از روحانی نماهای تندرو کرده و بر تنور اختلافات مذهبی می دمیدند.
نکته آنکه در بحبوحه آغاز به حملات داعش روحانی نمایی که خود را در ارتباطات با امام زمان (عج) معرفی می کند و از مخالفین مرجعیت اگاه و مقتدر شیعی در عراق است پس از سال ها فعالیت نامحسوس به ناگهان علیه حکومت مرکزی به خروش درآمد و قصد داشت که جو آرام مناطق شیعی را به هم بریزد که با تسلط و اقتدار مرجعیت شیعی موفق به این عمل نشد و این نکته نیز گواهی بر این مدعاست که دشمنان اسلام و مسلمین درصدد سرمایه گذاری برای ایجاد طیفی تندرو در میان شیعیان بوده تا با بزرگ نمایی و انجام اقدامات تخریبی بر تنوره مجادلات بدمند.
در این میانه البته چند نکته مانع رسیدن به این خواسته بوده و همین است که آنان در میان شیعیان بدنبال اقدامات نرم و تهییج های رسانه ای رفته اند. استیلا و اقتدار مرجعیت شیعی که همواره بر برادری و برابری اقطاب و اضلاع جهان اسلام تاکید دارد، مانیفست وحدت اسلامی که امام (ره) بر آن تاکید داشته و به عنوان یک راهبرد همیشگی در برابر ماست و نیز سیاست های اصولی و بدور از جنجال برانگیزی جمهوری اسلامی در صحنه معادلات خاورمیانه تاکنون نقش استکبار را برای میلیتاریزه کردن منازعات شیعه و سنی در جبهه شیعیان را ابتر گذاشته است.
نکته ای که البته
نباید از نظر دور داشت اصرار و ابرام غرب برای ایجاد چنین جبهه ای در آینده دور و
نزدیک خواهد بود چون حیات داعش منوط بر ایجاد دوقلویی همسان در جبهه مقابل است.
البته بدیهی است که برادران اهل سنت نیز آموزه های اینچنینی نداشته و در جرگه نگرش های ناموجه و غیر اسلامی تکفیری های وهابی نمی گنجند و مرور زمان به عنوان گزاره ای مهم به افشای ماهیت این جریان ها و اعلام انزجار هر چه بیشتر مسلمانان از آنها خواهد انجامید اما هر چه هست به نظر می رسد در هر دو اردوگاه دشمنان در صدد بهره گیری از ناگاهی ها و نیز سوء استفاده از فضای احساسی و دمیدن بر تنور اختلافات باشند.
نکته ای که باید با هوشیاری به آن نگریست و از عرض اندام تندروهای بی منطق در هر اردوگاه جلوگیری به عمل آورد. جهالت و نادانی و عدم توجه به آموزه های اسلامی و دمیدن بر کوس تبعیض ها و اجحاف ها می تواند رگ حیات تندروها را در منطقه جاری و ساری کند و بی گمان اگر این نکات ملحوظ نشود با ایجاد محدودیت های فیزیکی نمی توان این اژدهای چند سر زائیده استکبار و استعمار را مهار کرد.