عطاران دیروز مهمان کافه خبر بود و در حاشیه گفتوگوی تخصصیاش با خبرآنلاین، به سؤالات خبرورزشی هم پاسخ داد.
کارگردان و ستاره خلاق سینمای ایران که یکی از سوپراستارهای محبوب جامعه است، دقایقی را هم در آتلیه اختصاصی خبرورزشی گذراند و شوخطبعی و نکتهگوییهای طنازانه او که برخورد گرمی با بروبچههای تحریریه خبرورزشی داشت، لحظات شیرینی را برای ما رقم زد که حیف است شما در این شیرینی شریک و سهیم نباشید...
* آقای عطاران، اگر اشتباه نکنیم روز قبل از بازی ایران و بوسنی در جام جهانی 2014 برزیل که همزمان بود با اولین روزهای اکران ردکارپت، شما اعلام کردید اگر تیم ملی مقابل بوسنی پیروز شود و به مرحله بعد برود، تماشای فیلم ردکارپت برای تمام علاقهمندان نیمبها خواهد بود.
درست است، به هر حال آن زمان فضای جامعه رنگ و بوی فوتبال و جام جهانی گرفته بود و تردیدی وجود نداشت که اگر ایران، بوسنی را میبرد، جشنهای خیابانی راه میافتاد و مردم جشن میگرفتند. در آن شرایط من هم دوست داشتم تخفیف نیمبهایی که به دوستداران سینما میدهم شیرینی صعود احتمالی تیم ملی باشد که نشد.
*با این حساب شما و تهیهکننده و پخش کننده ردکارپت با حذف تیم ملی از یک ضرر هنگفت نجات پیدا کردید؟
اصلاً ضرری در کار نبود. یک روز فروش بلیت نیمبها هیچ ضرری به سینما یا فیلم من نمیزد. هدف این بود که میخواستیم در شور و نشاط جامعه سهیم و شریک باشیم.
*یک سؤال که دوست داریم بدون تعارف جواب بدهید... شما بازیهای ایران در جام جهانی را میدیدید؟
یک جوری گفتید بیتعارف جواب بده که فکر کردم میخواهید چه سؤال سختی بپرسید. من بازیهای ایران در جام جهانی و حتی تمام بازیهای جام جهانی را دیدم. حالا من یک سؤال از شما میپرسم... چرا فکر میکنید من بازیهای جام جهانی را نمیدیدم؟
*حقیقتش بعضی سینماییها با فوتبال و جام جهانی مشکل دارند. به طور نمونه برخی همکاران شما میگویند زمان جام جهانی فروش فیلمها پایین میآید و اصولاً تمایل ندارند فیلمشان همزمان با بازیهای جام جهانی اکران شود.
دیدگاه همکارانم محترم است، البته اگر واقعاً چنین دیدگاهی داشته باشند، حتماً برایش استدلال منطقی دارند اما من از این زاویه به فوتبال و سینما نگاه نمیکنم. من بازیهای ایران در جام جهانی را دیدم و همزمان با جام جهانی، فیلم ردکارپت روی پرده آمد. خودم هم هیچ مشکلی احساس نکردم (خنده).
*حقیقتش برای ما قابل باور نیست که رضا عطاران بنشیند و 90 دقیقه یک بازی فوتبال را تماشا کند...
چرا؟ برایم جالب است بدانم چرا درباره من چنین برداشتی دارید...
*خب برداشت ما این است که رضا عطاران نمیتواند نزدیک به 2 ساعت یک جا بنشیند و بازی را تماشا کند.
البته من بین دو نیمه استراحت میکنم(خنده).
*یعنی 2 تا 45 دقیقه پای تلویزیون مینشینید و بازی را تماشا میکنید؟!
بله، البته دروغ چرا؟ گاهی اوقات هم جلوی تلویزیون دراز میکشم، بعضی وقتها هم میایستم (خنده)!
*اصلاً وسط فوتبال فیلمنامه نمیخوانید یا سرگرم کارهای دیگرتان نمیشوید؟
نه، با دقت مینشینم و بازی را میبینم.
*طرفدار تیم خاصی هستید؟
اگر منظورتان بازیهای تیم ملی در جام جهانی است که بله، طرفدار تیم ایران بودم (لبخند) فکر کنم شما هم طرفدار ایران بودی، نه آرژانتین یا نیجریه(خنده).
*در مجموع طرفدار تیم خاصی نیستید؟
چرا فکر میکنید هر آدمی که فوتبال تماشا میکند، باید طرفدار تیم خاصی باشد؟
*خب، فضای فوتبال ایران به این شکل است که یا باید آبی باشید یا قرمز، یا زرد (سپاهان) یا طرفدار تراکتور و حالا چه میدانم سایر تیمها؟
نه، من طرفدار تیم خاصی نیستم و از جذابیت فوتبال لذت میبرم. اینکه فوتبال اول و آخرش مشخص نیست، جذابیت دارد. شما برعکس فیلم سینمایی که سناریو دارد، کارگردانی و تدوین شده، در فوتبال به تماشای چیزی مینشینید که در هر لحظه، لحظه بعدش مشخص نیست. این نکته در تماشای فوتبال برای من هیجان و جذابیت دارد.
*کاملاً درست اما خیلیها از این زاویه به فوتبال نگاه نمیکنند. مثلاً یکی از پیشکسوتان استقلال به حدی استقلالی است که در عمرش هندوانه یا سیب قرمز نخورده...
اینکه الان گفتید طنز بود دیگر...
*نه کاملاً جدی بود...
با عرض معذرت، من فکر میکنم طرف شما را سر کار گذاشته، مثلاً خود من همین الان 50 درصد حرفهایی که زدم، راست نبود و شما را سر کار گذاشته بودم (خنده).
*پس حق داشتم بگویم شما تا به حال یک بازی فوتبال را 90 دقیقه و کامل ندیدهاید؟
نه، این یکی را اشتباه میکنید. من بازیهای فوتبال را با دقت و به طور کامل میبینم.
*آخرین فوتبالی که دیدید؟
همین یکشنبه شب، بازی آرسنال و منچسترسیتی را دیدم.
*چند چند شد؟
3 بر صفر آرسنال برد.
*طرفدار آرسنال هستید؟
بیشتر طرفدار آرسن ونگر هستم. شخصیت جالبی دارد، اسمش هم به آرسنال میخورد. الان نزدیک به 20 سال است در آرسنال کار میکند.
*انگار اطلاعات فوتبالی شما خیلی عالی است.
نه دیگر در آن حد... شما که تا دو دقیقه پیش میگفتی نمیدانی فوتبال چیست (خنده).
*نه، من منظورم این بود که شما چطور ممکن است 90 دقیقه برای تماشای یک فوتبال وقت بگذاری؟
اتفاقاً من کارهای نشستنی را خیلی دوست دارم (خنده).
*البته یادمان هست شما یکی از مؤسسان اصلی تیم هنرمندان بودید... چرا با این تیم ادامه ندادید؟ تقریباً میشود گفت تیم فوتبال هنرمندان را اولین بار شما تشکیل دادید.
من فقط در همان بازی اول با تیم هنرمندان بودم و بعد اتفاقاتی افتاد که با روحیات من سازگار نبود. ما بار اول برای کمک به زلزلهزدگان تیم هنرمندان را تشکیل دادیم و اتفاقاً مقابل پرسپولیس 9 گل هم خوردیم اما هدف اصلاً برد و باخت نبود.
* خودتان در چه پستي بازي ميكرديد؟
من مهاجم بودم و جاگيريهايم در فوتبال حرف نداشت. نميدانم روي چه حسابي بود كه عالي جاگيري ميكردم و توپ در موقعيتهاي خوب به من ميرسيد.
* الان فوتباليستي هست كه از نظر جاگيري با شما قابل قياس باشد؟
دست شما درد نكند، داشتيم (خنده).
* از شوخي گذشته، تكنيك خيلي خوبي داريد. در آتليه خبرورزشي خيلي عالي روپايي زديد. چند وقت پيش دراگان اسكوچيچ مهمان خبرورزشي بود و بچهها از او خواستند روپايي بزند كه كشالهاش كش آمد!
حالا اين اسكوچيچ كيست؟
* فصل قبل سرمربي ملوان بود و حالا سرمربي فولاد است. راستي بين مربيان تيمهاي ايراني چه كساني را ميشناسيد؟
غير از اسكوچيچ همه را ميشناسم (خنده).
* نظرتان درباره خداحافظي علي كريمي چيست؟ بازيهاي او را ميديديد؟
حيف شد، خيلي حيف شد كه كريمي خداحافظي كرد البته خداداد هم حيف شد.
* اين درست است كه شما با خداداد رفيق هستي و حتي در فيلم «خوابم مياد» هم از خداداد استفاده كردي اما عزيزي كه قرار نبود تا 50 سالگي فوتبال بازي كند؟
من هم نگفتم خداداد بايد تا آخر عمر بازي ميكرد. خداداد اگر 10 سال جوانتر بود و در جامجهاني 2014 براي ايران بازي ميكرد، كافي بود.
* راستي شما چرا براي تماشاي بازيهاي جامجهاني 2014 به برزيل نرفتيد؟
از تلويزيون راحتتر ميشد بازيها را ديد!
* ولي آن زمان برخي آژانسها به مشتريان خود ميگفتند هنرمندان در اين سفر كنار شما هستند و عطاران يكي از اين هنرمندان است.
اگر اين كار را كرده باشند، كلاهبرداري بوده چون من به هيچوجه قصد سفر به برزيل را نداشتم. از چند گروه با من تماس گرفتند و از همان اول گفتم من نيستم. اگر واقعاً آژانسي اسم من را آورده، كلاهبرداري كرده و شما اين را بنويسيد.
* حتماً، ممنون آقاي عطاران... اميدواريم باز هم شما را در خبرورزشي ببينيم.
من هم از حضور در جمع شما خوشحال شدم.
* ببخشيد اگر در آتليه اذيت شديد و شما را وادار كرديم، روپايي بزنيد...
نه، خودم هم دلم ميخواست بعد از مدتها پايي به توپ بزنم. حيف كه آتليه شما به اندازه زمين فوتبال فضا نداشت و عكاس شما دست و دلش ميلرزيد كه نكند ابزارش را بشكنم وگرنه پايه برگردان و قيچي زدن هم بودم.
* پس اگر اين بار خواستيم برويم فوتبال، روي شما حساب كنيم؟
صددرصد... من يك تيم، شما هم يك تيم (خنده) برد و باخت مهم نيست، مهم دور هم بودن است (خنده جمع).