چپ دست بودن نه فقط در ایران بلکه در بیشتر کشورها چندان پذیرفته نبود و در آغاز حتی از آن به عنوان عامل نحوست و همکاران شیطان و جادوگری نام برده می شد که البته آخری را به دلیل انجام کارهای خارق العادهای که دیگران قادر به انجام آن نبودند پر بیراه نگفته اند.
تدبیر24: سام سکوتی بداغ - اما با این دیدگاه منفی و خرافه، زندگی برای این گروه ده درصدی از جامعه چندان راحت نبود و بعضا برای اجتناب از چنین مشکلاتی، فرد مجبور بود خود را با استاندارد های اکثریت جامعه هماهنگ نشان دهد و این هم رنگ شدن کار چندان آسانی هم نبود.
در اگوست سال ۱۹۷۶ انجمن چپ دستهای دنیا در آمریکا اعلام موجودیت کرد، آن روز را بر سرکار نرفتند و به تولیدکردن و فروختن محصولات مخصوص افراد چپ دست پرداختند. آنها پس از مدتی برای مبارزه با خرافه های موجود در این باب، مجله ای مخصوص چپ دست ها منتشر کردند و سعی داشتند جامعه را متوجه نا عدالتی و متفاوت انگاری کنند. این گروه توانستند در روز ۱۳ اگوست ۱۹۹۲ روز بین المللی چپ دستها را جهانی کنند. در بسیاری از کشورها از جمله آمریکا و انگلیس مراسمی بزرگ و رسمی تدارک دیده شد و همچنین نگاه متفاوت رسانه ها به این رخداد، آن را در افقی گستردهتر قرار داد.
فعالیتهایی که انجمن چپ دستها سعی در انجام آن داشتند، تأثیر بسیاری در تغییر نگرش مردم به این پدیده کاملا طبیعی داشت. وجود نگاه منفی به این موضوع، برای بسیاری از خانواده ها دردسر بزرگی بود، معلمی که بر سر کلاس درس، شاگرد چپ دست خود را مجبور به نوشتن با دست راست میکند ولی پس از یک سال عذاب و سختی برای وی روشن میشود که در اشتباه بوده است، سبب مشکل بزرگی گردیده است زیرا خطی که در سال قبل دلیل بر برتری و مایه مباهات آن شاگرد بود، به خطی ناموزون تبدیل گشته و علاقه او از بین رفته است.
وقتی که راست دستها مجبور شوند فقط یک روز تمام کارهای خود را با دست چپ انجام دهند و یا آنها را مجبور به استفاده از چاقو، قیچی و ...... با دست چپ بکنیم، می توان گوشه ای از بی توجهی به این گروه ده درصدی جامعه را نمایان کرد.
انجمن چپ دستها در طول این سالها تمامی سعی خود را کردند تا دیدگاه مردم را نسبت به خودشان عوض کنند و آنها از محدودیت هایی که این گروه در زندگی دارند آگاه سازند. در بعضی از کشورها نیز فروشگاه هایی مختص افراد چپ دست وجود دارد.
بر کسی پوشیده نیست که اقلیت ها همیشه از دو نوع محدودیت در رنج هستند، یکی رنج در اقلیت بودن و دیگری رنج برخورد گروه اکثریت. این طیف پس از عبور از بحران متفاوت دیده شدن منفی امروز با نعمت جدا دیده شدن از نوع مثبت آن روبرو هستند. میانگین انسان های موفق در جامعه چپ دستها در مقایسه با جمعیت راست دستها بسیار بیشتر و چشمگیرتر است. شخصیتهایی همچون کلینتون، اوباما، شاهزاده ویلیام پرنس بریتانیا و بسیاری از نویسندگان و موسیقیدانان و دانشمندان برجسته جهان از میان چپ دستها بوده است.
چهار نفر از میان شش رئیس جمهور اخیر آمریکا، چپ دست بودند و آخرین هم آقای اوباماست، از هر چهار فضانورد سفینه آپولو، یک نفر چپ دست بود، از هر پنج نفر طراح اولیه کامپیوترهای مکینتاش، چهار نفر چپ دست بودند. با توجه به اینکه آنها فقط ده درصد جامعه را تشکیل میدهند، با توجه به این آمارها دقت کنید تا ببینید چه تفاوت معنا داری مستتر است.
در میان بیشتر دو قلو ها شانس چپ دست شدن یکی از آنها بسیار بالاست و امروزه بر علم معلوم گشته است که چپ دستها کمتر به اسکیزوفرنی مبتلا می شوند، اگر چه دلیل آن هنوز عیان نگشته است.
در دانشگاه کاردیف در روزی که این دانشگاه روز ملی چپدستها را جشن گرفته بود، با یکی از چپ دستهای موفق که پزشک ایرانی و استاد دانشکده داروسازی دانشگاه کاردیف انگلستان بود، همکلام شدم و جملهای زیبا که نمیدانم از خودشان بود یا نقل قول از دیگری کردند را در ذهن دارم : من یاد گرفته ام که نمی توانم همان نمی خواهم است.