تندروها زود به سیم آخر زدند
احمد پورنجاتی
چهارشنبه
نوبت به استیضاح اولین وزیر دولت یازدهم است، دکتر فرجیدانا، وزیر علوم،
تحقیقات و فناوری. به نظر میرسد که تاوان 8 سال گذشته را میخواهد
چهارشنبه بدهد. اما احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب نظر دیگری دارد؛
او معتقد است دولت میان دو مزیت بزرگ گرفتار آمده است. استیضاح شدن و نشدن
وزیر علوم برای دولت حسن محسوب میشود. هر چند او معتقد است «دولت خیلی
نمیخواهد وارد تشریح اتفاقات ناگوار گذشته شود». به عقیده این فعال سیاسی
استیضاح وزیر علوم فرصت فوقالعادهای را در اختیار دولت یازدهم قرار داده
است تا کمی مردم را با واقعیتهای مدیریتی جامعه آشنا کند. مشروح گفتوگوی
احمد پورنجاتی، نماینده مجلس ششم با «آرمان» در ذیل آمده است:
وزیر
علوم در آستانه استیضاح قرار گرفته است. چهارشنبه وزیر در صحن علنی حضور
پیدا میکند. استیضاح وزیر را در راستای روابط دولت و مجلس چگونه ارزیابی
میکنید؟
البته
ما در تحلیلهایمان باید بیش از هر چیز به قانون توجه کنیم. مطابق قانون
اساسی نمایندگان مجلس بهعنوان انجام یکی از وظایف نمایندگی خود باید از
وزیر سوال و بر کار وزیر نظارت کنند. طبق قانون وزرا حق تذکر، سوال
واستیضاح از وزیر یا رئیسجمهور را دارند. اما مشخص است که منطق حاکم بر
این حق یا اختیار در واقع برای این است که نمایندگان مجلس مراقبت کنند که
مسئولان اجرایی طبق آنچه برایشان پیشبینی شده است، عمل کنند. اما متاسفانه
آنچه اخیرا روی داده است و شاهد آن هستیم و به نظر میرسد عمدتا هم از یک
طیف محدود در مجلس نهم مدیریت و هدایت میشود چیزی غیر از وظایف مجلس است.
برخی از نمایندگان مجلس از مدیران اجرایی کشور انتظار دارند مطابق خواست
سیاسی و طرز تفکر آنان مدیران کشور را انتخاب کنند. این خواست عبور از
وظایف قانونی یک نماینده است. متاسفانه برخی از نمایندگان مجلس مدتی است
وارد حیطه اختیارات و حقوق قانونی وزرا و مدیران اجرایی کشور شدند و به
آنها توصیه میکنند یا حتی علنا میخواهند که از برخی از افراد سفارش شده
استفاده کند و از برخی از افراد استفاده نکند. به تعبیر من این رویکرد عبور
از قانون است. همگان بهخوبی میدانند که وزیر تنها در محدوده وظایف
قانونیاش میتواند مورد پرسش قرار گیرد. منطق عقلانی مسئولیت منطبق بر دو
پایه متوازن است: 1-اختیارات و حقوق قانونی مسئول است.2- وظایفی که آن
مسئول دارد. آنچه ما میدانیم و همگان آن را تائید میکنند این است که باید
درمورد وظایف از وزیر سوال شود. حال که بحث استیضاح وزیر علوم جناب آقای
دکتر فرجی دانا در این هفته قرار است پیگیری شود. میبینیم که طیف خاصی از
مجلس محدوده سوالات را به حوزه اختیارات وزیر گسترش دادهاند که البته این
عمل بیتوجهی نسبت به وظایف و اقدامات وزیر و دخالت در کار او و برنامه او
محسوب میشود به یک معنا میتوان ادعا کرد که برخی از نمایندگان از حیطه
وظایف خود فراتر عمل میکنند. البته ناگفته نماند که در این یک سال فعالیت
دولت یازدهم، اقلیت تندرو مجلس به شیوههای مختلف کوشیدهاند به نوعی با
ایجاد فضاسازیهایی دولت را از گردونه طبیعی فعالیتهایش بازدارند این بار
به استناد مواردی که بیشتر به بهانه سیاسی شبیه هست تا انجام وظیفه قانونی
یکی از مهمترین دستگاههای اجرای کشور را به چالش بکشند و عجیب این است که
این طیف عمدتا از حامیان پر و پا قرص دولت احمدینژاد بوده و هستند و حتی
اگر به دلایلی که خوب میدانیم امروز افکار عمومی چندان این مساله را
نمیپذیرد ولی مشخص است که این طیف بقیهالسلف آن جریانی است که حتی
فعالیتهای فراقانونی و بیتدبیریهای دولت دهم را میدید و دم نمیزد.
چطور معتقدید این طیف، همان طیف حامی احمدینژاد است؟
شما
اگر اظهارنظرها و فعالیتهای این 51 نفر را که میخواهند وزیر را استیضاح
کنند، میبینید در طول 8 سال گذشته با تمام توان از اقدامات دولت گذشته
حمایت میکردند. و البته امروز هم بر آن رویه گام برمیدارند. هر کسی 8 سال
گذشته را بررسی کند، میبیند که نمایندگان مخالف دولت با اغماض و توجیه از
عملکرد دولتهای نهم و دهم دفاع میکردند.
یعنی شما معتقدید بیشتر منافع گروهی وشخصی موجب شده است وزیر علوم تحت فشار قرار بگیرد؟
البته
انتشار خبر بورسیههای غیرقانونی، استخدامها و... خیلیها را ناراحت کرد.
بهنظر من اگر وزیر تصمیم بگیرد که حرف بزند و گزارشی به مجلس ارائه دهد
که اتفاقا وظیفهاش هم محسوب میشود. خیلیها را ناراحت میکند. البته
انتشار این موضوع جزو وظایف وزیر است. به نظر من آنچه درمورد استیضاح وزیر
علوم اتفاق میافتد چیزی فراتر از وظیفه وزیر است و به یک معنا متعرض
اختیارات وزیر میشود.
فکر میکنید افکار عمومی این بحث و ادعای شما را بپذیرند؟
خوشبختانه
افکارعمومی جامعه در این یک سال برخلاف تصور صحنهگردانان مانعتراشی برای
دولت یازدهم که با روشهای مختلف، بهگونهای به افکار عمومی این پیام را
بدهند که در انتخابات 92 اشتباه کردند. اما آنچه من و فعالان سیاسی دیدیم،
برخلاف تصورات آنها بود مردم چندان تحتتاثیر حاشیهسازیها و تولیدات
مصنوعی قرار نگرفتند. به نظر من مردم تا حدود زیادی در این یک سال با
واقعیت جامعه آشنا شدهاند.
بگذارید واضحتر بحث کنیم. منظورتان از مخالفان روحانی و سنگاندازان در مسیر دولت عمدتا اصولگرایان هستند؟
باور
دارم که کشورما، جامعه ما و ساختار سیاسی ما اتکاء تجربهای که پس از
انقلاب شاهد بودیم نیازمند دو نوع نگرش سیاسی است که یکی از آنها جریان
اصولگراست که هم بدنه اصلیاش پس از تجربه پرهزینه دوران
احمدینژاد رویکردی متناسب با منافع ملی را مورد نظر قرار بدهد. در این سال
گذشته، بدنه استخواندار اصولگرایان با سکوت و عدم مرزبندی با کسانی که در
واقع نمیتوان آنها را شاخص اصولگرایی محسوب کرد زلف سرنوشت خود را به
جنجالیترین حاشیههای جبهه اصولگرایی گره زدند. جامعه واکنشاش به تحرکات
اخیر عبارت بود از بیتوجهی، ابراز کسالت، بیاعتنایی بیبشتر به
جنجالآفرینیها بود. از این به بعد هم بیشتر این اتفاقات رخ میدهد به
عقیده من افراد شاخص و جریانات استخواندار و به تعبیری دیگر شناسنامهدار
اصولگرا باید مرزبندی خود را با حاشیهسازان جبهه اصولگرایی مشخص کنند
وگرنه آنها و جریانشان به نقطه صفر خواهند رسید. نقطه صفر، آینده جریانی
است که مقابل خواست مردم حرکت کند.
آیا استیضاح وزیر علوم با مسالهای که عنوان انتقامگیری است را مرتبط میدانید؟
با
انگیزهخوانی چندان موافق نیستم، اینکه چه اتفاقی با چه شرایطی رخ میدهد
برای من مهم است و بیشتر به توصیف اتفاقات روی داده میپردازم. در مجلس و
در تمام دورهها بسیاری از چون و چراها و استیضاحهایی که رخ میدهد کم یا
بیش برخوردار بوده از انگیزههای سیاسی و فراتخصصی که هیچ ارتباطی با وظایف
آن وزیر نداشته است. من به عنوان کسی که یک دوره در مجلس ششم نماینده
بودم، ناچارم اعتراف کنم که بیشتر بحثها و سوالات در ادوار مجلس سیاسی،
جناحی و حتی شخصی است. حتی برای پیگیری یک پروژه عمرانی و محلی در یک منطقه
محدود خالی از انگیزههای سیاسی و جناحی نیست چرا که اکثریت نمایندگان در
غالب یک فراکسیون خاص عمل میکنند. در این تردید نباید کرد. اما در استیضاح
وزیر علوم این طیف دست روی وزیری گذاشته است که چندان سیاسی نیست و
اقداماتاش بیش از آنکه سیاسی باشد علمی و مدیریتی است. این را عناصر
دانشگاهی و چهرهای علمی شناخته شده میگویند. چهرههای اصولگرا هم اتفاقا
دوره مدیریت ایشان را در دانشگاه تهران دیدهاند. تا آنجا که من دیدهام
ایشان در تمام مسئولیتهایی که داشته است به عنوان یک فرد با صلاحیت شناخته
میشود. در یک سال گذشته هم آنچه ما دیدیم تلاش برای ارتقای وضعیت
دانشگاهها و از میان بردن اشتباهات گذشته بوده است.
برخی از نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی نظر شما را ندارند معتقدند انتخابهای ایشان سیاسی بوده است قبول دارید؟
نه،
من نماینده مجلس ششم بودم، ما به این دلیل که ایشان سیاسی نیست و به مسائل
سیاسی و نشاط سیاسی در دانشگاهها توجه ندارد به ایشان رای ندادیم و از
آقای خاتمی رئیس جمهور آن دوره خواستیم فردی آشنا به مسائل سیاسی دانشگاه
را معرفی کند که آن دوره دکتر جعفر توفیقی وزیر علوم شد. ایشان در همان
دوران ریاست شان در دانشگاه تهران به عنوان یک مدیر علاقهمند به رشد علمی
انتخاب شد حالا چه شده است که موافقان آن روز ایشان، امروز دقیقا مقابل
ایشان ایستادهاند از نکات جالب تاریخی است. من مایلم یک خاطره از مجلس ششم
تعریف کنم. من در مجلس ششم مخالف دکتر فرجی دانا برای تصدی پست وزارت علوم
بودم، من معتقدم دانشگاه از آنجا که یک محیط علمی و در کنار آن یک محیط
سیاسی دانشجویی است بنابراین باید فرد آشنا و علاقهمند به فعالیت
دانشجویان مدیریت وزارتخانه حساس و مهم وزارت علوم را عهدهدار میشد که
اتفاقا دکتر فرجیدانا یک چهره علمی و پژوهشی است، آن زمان من بر این باور
بودم که ایشان یک مدیر آشنا و علاقهمند به مسائل سیاسی نیست. آقای
ابوترابیفرد با خود من در آن دوران به مباحثه میپرداخت و مدافع سرسخت
ایشان بود. آن روزها آقای ابوترابیفرد در تعریف از دکتر فرجیدانا میگفت،
ایشان یک شخصیت علمی و علاقهمند به مسائل علمی است. من بهخوبی به یاد
دارم که آقای حدادعادل بهشدت تلاش میکرد که برای ایشان در صحن علنی مجلس
رای جمع کند و معتقد بود حضور ایشان سطح علمی دانشگاه را بالاتر میبرد.
حال چه شده است که مدافعین سرسخت ایشان در مجلس ششم، اکنون مخالف ایشان
شدهاند، نکته جالب تاریخی است که به نظر من ذکر آن خالی از لطف نیست. چند
روز پیش من موضوع استیضاح را میخواندم به نکته جالبی برخوردم؛ نمایندگان
کاهش سطح علمی دانشگاهها را یکی از دلایل استیضاح برمیشمارند، در طول 9
ماه اخیر یعنی از مهر92 تا کنون چه اتفاقی ممکن بود رخ دهد و چرا 8 سال
گذشته و اقدامات آن دوره مورد توجه واقع نشد از نکات جالبی است که مردم هم
اتفاقا دلیل این نوع برخورد مجلس را متوجه میشوند.
استیضاحکنندگان
معتقدند مدیران وزارتخانه و روسای دانشگاهها از میان فتنهگران انتخاب
شدهاند. این را به عنوان یکی ازدلایل استیضاح برمیشمارند. شما بهعنوان
کسی که سابقا نماینده مجلس بوده است این ادعا را چگونه اثبات میکنید؟
این اظهارات برچسبگونه است. متاسفانه در این یک سال از این دست اظهارات زیاد داشتیم.
به هر حال وزیر به خاطر این مساله قرار است استیضاح شود؟
این بحث مورد تعرض قرار دادن حقوق و اختیارات مدیر است.
نمایندگان
میخواهند بر عزل و نصبها نظارت داشته باشند آنها معتقدند؛ برخی افراد
انتخاب شده سوابق سیاسی خوبی ندارند. چگونه نظارت کنند؟
باید
از وزیرخواست که از مراجع ذیصلاح استعلام کند. در غیر اینصورت دخالت در
حوزه اختیارات وزیر است. روال انتخاب مدیران سطح بالا در تمام دورانها و
وزارتخانهها اینگونه بوده است. من میخواهم بگویم انگیزهخوانی و
برچسبزنی دارد اتفاق میافتد. صورت قضیه کاملا روشن است.
51
نماینده؛ طیف خاصی از مجلس محسوب میشوند. آیا استیضاح وزیر علوم به معنای
ورود به فاز جدیدی از تقابل طیف خاصی از مجلس با دولت است؟
من
تعبیر دیگری دارم؛ اتفاقا فکر میکنم یک طیف در مجلس نهم خیلی زود به سیم
آخر زدند. راهی که آنها انتخاب کردند، بینتیجه و البته پرهزینه خواهد بود.
با علنی شدن تخلفات پرده اسرار میافتد. ممکن این تصمیم آخرین رمق را از
طیفی که در انتخابات 92 شکست خورده بود، بگیرد.
آیا استیضاح تلاش برای ترساندن دولت و ناامید کردن مردم است؟
نمیتوان
نیتخوانی کرد اما واضح است که برخی از عناصر تندرو در مجلس نهم راه سخت و
بیثمری را انتخاب کردند. آنها موضوعات مهمتری را میتوانستند مورد توجه
واقع شدند.
آیا دولت واقعا توانسته است از طریق رسانهها کاستیها را با مردم در میان بگذارد و فضا را برای تخریبگران تنگتر کند؟
مسلما نه، من پیشتر ضعفهای تیم اطلاعرسانی دولت و به اصطلاح تیم رسانهای دولت را هشدار داده بودم.
تا
چه حد میتوان گفت، ضعف تیم رسانهای دولت موجب شده است تمام بار مسئولیت و
اطلاعرسانی را شخص رئیسجمهور و افراد معدودی از مشاوران ایشان باید بر
دوش بکشند؟
البته،
این حرف شما درست است اما باید بهگونهای دیگر هم به این موضوع بپردازیم،
مصلحتسنجی نه بهصورت منفی بلکه بهگونهای مثبت باید در تحلیلهای ما
دیده شود. وقتی به مصلحت است بحث بورسیهها و رانتهای غیرقانونی فعلا
رسانهای نشود یا وزارت علوم وارد تقابل با یک جریان سیاسی نشود همه اینها و
بسیاری از موارد ناگفته باعث میشود دولت و وزیر علوم فعلا سکوت کنند.
سکوت به قیمت استیضاح وزیر؟!
من
حتی نمیخواهم جنبه اخلاقی به این قضیه بدهم اما نجابت دولت یازدهم و حتی
خود آقای روحانی در این وضعیت موثر است. البته این بدان معنا نیست که با
استیضاح یا تهدید به استیضاح روحانی شعارها و رویکرد خودش را فراموش کند و
حتی دولت هم رویکردش را فراموش کند. رویکرد دولت یازدهم به حوزه آموزشعالی
همین است که امروز شما در وزارت علوم و عملکرد وزیر میبینید که همه
میدانند تغییرپذیر نیست. همین را میگویم که دولت خیلی نمیخواهد وارد
تشریح اتفاقات ناگوار گذشته شود.
حرف شما درست، اما کشاندن وزیر، در قالب سوال و استیضاح مانع از کار دولت یازدهم و وزیر نمی شود؟
درست
است که درگیرکردن فکر یک وزیر در مسائلی که چندان جای پاسخگویی ندارد کار
درستی نیست. کشاندن هر روز وزیر به مجلس درحالی که وزارتخانهای که تحویل
گرفته است ویرانهای بیش نیست، مشغول کردن فکر دولت به امری غیر از وضعیت
کشور و امور اجرایی است. ما میدانیم دولت چگونه کشور را تحویل گرفته است،
بنابراین این تحرکات را حاشیهسازی برای دولت تعبیر میکنیم، از سوی دیگر
آموزشعالی کانون سرمایههای علمی کشور است. بنابراین نباید وارد حاشیه شود
افراد نباید تصور کنند که با آمدن یک وزیر یا تغییر یک معاون جایگاه آنان و
امتیازاتی که تا دیروز میگرفتند از دست میرود. آنچه مهم است، دردست
داشتن سرنوشت یک وزارتخانه علمی در درست یک شخصیت علمی است. منتقدان و
استیضاحکنندگان بهخوبی میدانند که مرجع ارزیابی عملکرد وزیر دانشگاهیان
هستند. استاندارد ارزیابی کار وزیر علوم را دانشگاهیان تعیین میکنند چراکه
هیچکدام منعفت سیاسی مشخصی از ماندن یا رفتن یک وزیر ندارند. داروی جمعی
قشر دانشگاهی باید ملاک عمل مجلس قرار بگیرد. به اذعان اکثریت قاطع
دانشگاهیان، وزارتخانه روند مثبتی را دنبال میکند. دانشگاهیان اکنون با
آرامش بیشتری و البته بدون دغدغه به فعالیتهای پژوهشی خود
میپردازند.همگان دیدند انتخاب روسای دانشگاهها با رجوع به عقل جمعی
نخبگان دانشگاهی صورت گرفت. بنابراین بحثهای مطرح شده بیشتر سیاسی است و
در حد یک مجله محلی محسوب میشود. من برخلاف کسانی که نگران متوقف کردن
حرکت دولت و استیضاح وزیر هستند معتقدم استیضاح دکتر فرجیدانا را یک فرصت
مهم برای آگاهی بخشی درخصوص عملکرد مجلس به جامعه میدانم. از سوی دیگر
جامعه با آسیبهای گذشته و آشفته شدن بنیانهای اجرایی و مدیریتی آشنا
میشود. بنابراین همه چیز روشن میشود. مفاسدی که برخی از آنها در ماههای
اخیر آفتابی شده است و چه بسا بخشی آنچه روی میدهد حاصل این باشد، فرصت
خوبی است تا دولت ثابت کند جلوی قاضی نمی شود معلق بازی کرد. جلوی افکار
عمومی باید احتیاط برخورد کرد. بهزودی همه متوجه میشوند که دلیل فشار بر
بهترین وزیر دولت چیست. من استیضاح فرجیدانا مصداق اهداالحسنین میدانم.
یعنی اکثریت عقلاندیش مجلس پس از شنیدن صدای وزیر، با مخالفان دولت همراه
نخواهند شد.
یعنی وزیر استیضاح نمیشود؟
نه،
اصولگرایان با رای ملت همراه خواهند بود. اعتماد به این وزیر پس از شنیدن
سخنانش بهمعنای همراهی با رای اکثریت مردم و خواست آنان است. به هر حال
مخالفان دولت زود به سیم آخر زدند، این هفته پرده اسرار میافتد.