امروز ما بیشتر از همیشه اسیر تفکرات قالبی خود هستیم. تفکر قالبی فقط در مورد جنسیت نیست اما جنسیت شاید مهمترین آنها باشد. برای همین است که در تمام طول این سالها دختران را از فکر آموختن ریاضیات یا ترسانده ایم یا . . .
تدبیر24: امیر ابتهاج - بدون تردید مریم میرزاخانی یکی از موفق ترین ریاضی دانان معاصر ماست یا دقیق ترین بگوییم یکی از موفق ترین دانشمندان و نخبگان معاصر ایران. کسب مهمترین جایزه جهانی ریاضی ( مدال فیلدز ) در کنار جوایز مهم دیگری که در این سالها گرفته گواهی است بر این مدعا. بی شک از اینکه او توانسته چنین جایگاه رفیعی برای خود مهیا کند خوشحالیم و او را به خاطر تلاش وصف ناپذیرش در کسب علم در بالاترین سطوح خود می ستاییم و از این جهت به او تبریک میگوییم. اما موفقیت تحسین برانگیز ایشان تذکراتی در دل خود دارد و نکاتی را به ما یادآوری می کند :
1-تصور باطلی وجود دارد که اولا می پندارد ریاضیات از سخت ترین درسهاست ( در مقایسه با رشته های علوم تجربی یا علوم انسانی ) و ثانیا آموختن و تحصیل در این رشته / درس ، کار هر کسی نیست. مخصوصا برای زنان که نمی توانند از پس سختی ریاضیات برآیند ! بسیاری استدلال می کنند چون در طول تاریخ زنان ریاضی دان زیادی را نمیشناسیم پس حتما ذهن زنان توانایی و پیچیدگی لازم برای تحلیل ریاضیاتی ندارند. اما این گزاره را هیچ داده علمی حمایت نمیکند و هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد.
وانگهی در طول تاریخ به دلیل تبعیضهای مختلف ، زنان امکان حضور فعال کمتری در حوزههای علوم و از جمله ریاضیات داشتهاند و به عبارت دیگر زنان به واسطه شرایط وموانع گوناگون و پیچیده ای که همه آنها از تبعبض جنسیتی نشات می گیرد و بحث درباره آنها مجال دیگری می طلبد ،امکان مشارکت کمتری پیدا کردهاند. زنان ریاضیدان و دانشمندان زن ، امروزه بخش قابل توجهی از پیشرفت علم بشر را برعهده دارند و این گزاره ای غیر قابل انکار است. البته از این موضوع هم نباید گذشت که اگر دختر نوجوانی دارید و بر اثر همین دیدگاه ریاضی هراسی و ضعف زنان در یادگیری آن ، مدام این را به دخترتان القا کنید که " نمی توانی " و " کشش نداری " و " به درد تو نمیخورد " و ....خب مشخص است که این طرز فکر به تفکری قالب برای دخترتان تبدیل می شود و احتمالا او به سمت ریاضیات نمی رود ( مگر اینکه دیگر خیلی با اراده باشد ! ) چون می داند و مطمئن است که " نمی تواند ! " و مثلا " هنر " یا رشته های تئوری مانند "علوم انسانی " یا حتی " زبان های خارجی " بیشتر به درد او می خورد تا رشته ای سخت مانند ریاضیات که مغز پسرها بهتر می تواند درک کند و اصولا ریاضی برای آنان نیست واین به نظر نگارنده جنایتی است که در حق دختران با استعداد بی شماری که هر یک می توانستند مریم میرزا خانی دیگری شوند ، در طول این سالها شده است و البته نمیتوان نقش سیستم آموزشی پر عیب و نقص مان را هم نادیده گرفت.
2- در این زمینه شاید بهتر باشد مثالی بزنم که شاید شنیده باشید : " روزی پسری همراه پدر خود سوار بر ماشینی که پدر راننده آن بود در جاده ای پرپیچ و خم مشغول حرکت بودند که ناگهان کنترل ماشین از دست پدر خارج شده و بعد از یک تصادف سخت ماشین به دره سقوط می کند. پدر در جا فوت می کند اما پسر توسط نیروهای امدادی نجات می یابد و به بیمارستان منتقل می شود .زمانی که رییس بیمارستان برای بررسی وضعیت جسمانی کودک به ملاقات او می رود به یکباره و با شگفتی متوجه می شود که آن کودک پسر خود اوست. حال پرسشی که مطرح می شود این است که :اگر پدر کودک فوت کرده است .پس رییس بیمارستان چه کسی است؟؟ " شاید کمی به فکر فرو روید و مسئله را یکبار دیگر بخوانید یا از کسی کمک بگیرید اما واقعیت این است که کمترکسی به فکرش می رسد که رئیس بیمارستان ممکن است یک زن باشد.اگر تفکر قالبی در مورد جنسیت وجود نمی داشت، بیشتر ما جواب درست می دادیم. بله رئیس بیمارستان مادر پسر بود .مگه فقط مرد میتواند رییس باشد ؟ امروز ما بیشتر از همیشه اسیر تفکرات قالبی خود هستیم. تفکر قالبی فقط در مورد جنسیت نیست اما جنسیت شاید مهمترین آنها باشد. برای همین است که در تمام طول این سالها دختران را از فکر آموختن ریاضیات یا ترسانده ایم یا اعتماد به نفسشان را گرفته ایم.در 3 سال اخیر ، از 30 رتبه برتر کنکور ریاضی و فنی فقط 5 نفر آنها دختر بودند که نشانگر همین تفکر رایج و غلط در بین ماست.
3-زنان ایرانی بدون تردید درعرصه های ملی و جهانی موفق تر بودند اگر موقعیت های بیشتری داشتند. چه بسیار استعدادهایی که در این سالها خودمان با دستهای خودمان پرپر کرده ایم وغافل بودیم. چه بسیاراشتباهاتی که در سیستم آموزشی کشور مرتکب شده ایم و باعث هدر رفتن تواناییهای کسانی شدیم که امروز می توانستند باعث سربلندی خود و کشورشان شوند. چه بسیار اشتباهاتی مرتکب شدیم که کمترین نتیجه آن فرار مغزهایی بود که می توانستند به کشور خود خدمت کنند و امروز یکی از آنان در دنیا درخشیده و خدا می داند چند نخبه دانشمند و توانای دیگر ایرانی در جهان داریم که کسی آنها را نمی شناسد ! چه نیک است به اشتباهات خود بنگریم. ما در این سالها سرمایه های انسانی زیادی را نابود کرده ایم که بسیاری از آنان مهاجرت کرده اند. و چه خوب است با دعوت این عزیزان به کشور و بهره گیری از دانش شان گوشه ای از اشتباهاتمان را جبران کنیم.