تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۳۲۵۰۷
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۶

تک‌فرزندان خود را مالک والدین می‌دانند

یک روانپزشک گفت: پس از ۳۰ سال کار روانپزشکی شهادت می‌دهم اختلالات روانی در تک‌فرزندان شایع‌تر است و منهای حسادت، سایر اختلالات روانپزشکی با تولد فرزند جدید کاهش می‌یابد.
تدبیر24: علی باغبانیان با بیان تأثیر تک فرزندی بر سلامت روان و بروز اختلالات روانی اظهار داشت: اختلالات روانی دلایل مختلفی دارد که ژنتیک، عوامل بیولوژیکی و نقش تربیتی خانواده در بروز آنها موثر است.

وی گفت: مدلی سه وجهی وجود دارد که بر اساس آن ژنتیک، استرس محیطی و روانشناسی فرد، عامل بروز اختلالات محسوب می‌شود که در بیماری‌ها عوامل بیولوژیکی و در اختلالات رفتاری عوامل محیطی نقش موثری دارند.

این روانپزشک ادامه داد: هرگونه خروج از مسیر طبیعی رفتار کودکان که متناسب با سن آنها نباشد، اختلال رفتاری محسوب می‌شود، مثلاً جویدن ناخن، مکیدن انگشت، داد زدن، گوشه‌گیری و انزوا، اختلال در عملکرد ذهنی و اجتماعی و بیش از حد خجالتی بودن جزو اختلالات رفتاری محسوب می‌شود که نقش محیط در آنها بسیار موثر است.

این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: شخصیت فرد تحت تأثیر رفتار والدین شکل می‌گیرد. کودک تا 2 سالگی وابستگی شدیدی به مادر خود دارد و به مرور این وابستگی به پدر ایجاد می‌شود. بعد از آن در سن 5 سالگی نیاز به همبازی وجود دارد که در محیط خانواده خواهر و برادر می‌توانند این نیاز کودک را برطرف کنند.

وی با بیان حس مالکیتی که تک فرزندان نسبت به محیط اطراف خود دارند اظهار داشت: تک فرزندان خود را مالک بی‌رقیب و بی‌چون و چرا می‌دانند و فکر می‌کنند همه چیز حتی پدر و مادر متعلق به آنها است. این احساس و ادعا موجب می‌شود تا تک فرزندان به والدین خود این فرصت را ندهند که با یکدیگر مذاکره داشته باشند.

وی افزود: داشتن چنین روحیه‌ای احساس خطرناکی به وجود می‌آ‌ورد که امکان سازش با محیط را از کودک سلب می‌کند. این فرد دچار شخصیت خودشیفته می‌شود و خود را برترین، زیباترین و محق‌ترین فرد می‌پندارد که دیگران باید تحت امر او باشند.

باغبانیان گفت: شاید کودک تا سن 6 سالگی حاکمیت مطلق را ادامه دهد، اما جامعه اجازه اعمال چنین سیاستی را به او نمی‌دهد. این موجب می‌شود شک و تردید و دودلی در او ایجاد شود و حالت جنگ و نزاع نسبت به جامعه پیدا کند. در این حالت ممکن است فرد دچار مشکلات تحصیلی یا گوشه‌گیری شود. همچنین ممکن است خود را از زندگی واقعی جدا کند.

وی با بیان واپس‌گرایی به عنوان یکی از مشکلات تک فرزندان اظهار داشت: در روانشناسی تربیتی اگر کودک نتواند با خواهر و برادر هم سن و سال خود رابطه داشته باشد حالت واپس‌گرایی و برگشت‌پذیری در او ایجاد می‌شود. به همین دلیل است که اکثر تک فرزندان همه جا همراه پدر و مادر هستند و وابستگی بیش از حد نسبت به والدین خود دارند. هر چند این رفتارها گاهی به عملکرد والدین مربوط می‌شود، اما نبود خواهر و برادر یکی از دلایل عمده آن است.

این متخصص حوزه بهداشت روان تصریح کرد: گاهی کودک بیش از حد با رؤیاهای خود سرگرم می‌شود و دوستان خیالی پیدا می‌کند. در این حالت کودک در اتاقی تنها با دوستان خیالی خود صحبت می‌کند. این مسئله از بعد آسیب‌شناسی روانی علامتی به نام توهم است که گاهی در سنین بالا دیده می‌شود، علت اصلی توهم این است که فرد در دنیای واقعی محرک طبیعی و واقعی دریافت نمی‌کند بنابراین هرچه محرک‌های بیرونی کمتر شود محرک‌های درونی بیشتر می‌شود و این موضوع می‌تواند به توهم در کودک منجر شود.

وی ادامه داد: از بعد روانشناختی افراد در برخورد با دیگران خود را می‌شناسند. آنچه در حیوانات قلمرو طبیعی محسوب می‌شود در انسان‌ها قلمرو روانی است. تنهایی موجب عدم شناخت روانشناختی می‌شود.

وی گفت: زمانی می‌توان مرز خود و دیگران را تفکیک کرد که دیگرانی وجود داشته باشند. این موضوع به ویژه در سال‌های نخست کودکی مهم است.

این روانپزشک گفت: اعتماد به نفس جمع جبری نمراتی است که دیگران نسبت به ما دارند بنابراین در اینجا وجود هم سن و سال‌ها مخصوصاً از نوع خواهر و برادر فوایدی دارد که علم آنها را ثابت کرده است. وقتی کودک در خانواده تنها است و با والدینی که حدود 20 تا 30 سال با او اختلاف سنی دارد زندگی می‌کند، طبیعی است که تمام نیازهای روانی او برطرف نمی‌شود.

وی افزود: از طرفی فاصله طولانی بین دو فرزند نمی‌تواند نیازهای روانی آنها را برطرف کند. اختلاف سنی کمتر و بیشتر از 4 سال از نظر علمی قابل قبول است، یعنی کودکی 6 ساله با کودکی 2 ساله و 10 ساله می‌تواند ارتباط موثری داشته باشد.

این متخصص حوزه بهداشت روان خاطرنشان کرد: در این 30 سالی که در زمینه بهداشت روان فعالیت داشته‌ام شهادت می‌دهم که اختلالات روانپزشکی در تک فرزندان شایع‌تر است و منهای حسادت، سایر اختلالات روانپزشکی با تولد فرزند جدید کاهش می‌یابد.

وی گفت: بسیاری از اختلالات رفتاری درمان می‌شود. هرچند خانواده‌ها با داشتن فرزندان بیشتر در توزیع امکانات دچار مشکل می‌شوند، اما روزی‌رسان خداست و منهای بحث افزایش جمعیتی اگر والدین از نظر ذهنی و رفتاریف توان کافی دارند برای داشتن بیش از یک فرزند دریغ نکنند.
بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
نظر شما: