تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

تهديدهاي پيش روي دولت پزشکیان

جهانبخش خانجانی» جريان اصلاحات كه در تداوم حركت تاريخي ملت ايران در انقلاب مشروطه، انقلاب شكوهمند اسلامي و حماسه بزرگ دوم خرداد همچنان بر مشي اصلاحي و رفرميستي خود تاكيد و اصرار دارد
اتحاد مثلث!

اتحاد مثلث!

فیاض زاهد - محمد مهاجری» وضعيت جديدي كه در سپهر سياست ايران رخ نموده تا حد كم نظيري استثنايي است. براي اثبات و انتقال اين باور تلاش مي‌شود در اين نوشته به برخي ابعاد آن اشاره شود
سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 05
کد خبر: ۳۲۶۳۸
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۳۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۵:۳۴

چرا زنان سن خود را کمتر از واقع اعلام میکنند؟

در طبقه سوم نیازها، به نیازهای اجتماعی یا احساس تعلق و محبت میرسیم بر اساس این نیاز انسان موجودی اجتماعی است...

تدبیر24: کاوه بهلولی قشقایی - چند سال پیش ، مقاله ای خارجی را خواندم با مضمون "رفتار متناقض ایرانیان".در این تحقیق به مصادیقی از رفتارهای ایرانیان اشاره کرده بود که با هم در تناقض کامل میباشند.مثلا ایرانیان تا جوان هستند تلاش فراوانی برای بدست آوردن پول و ثروت بکار میبرند و بعد از پولدار شدن ، بالتبع پیر شده و سلامتی خود را نیز در همین راه از دست داده اند؛ لذا همان ثروت را حاضرند تقدیم پزشکان کنند تا سلامتی از دست رفته را بدست آورند!یا همه ایرانیان سربازی را امری مقدس می پندارند و همه آنها(آقایان) از رفتن به این امر مقدس گریزانند و بعضا، افراد مقدسی که بدنبال معافیت فرزندان خود از پرداختن به این امر مقدس می باشند. یا اینکه ایرانیان تا بچه هستند دوست دارند که بزرگ شوند، وقتی که بزرگ شدند، دوست دارند به دوران کودکی بازگردند یا زمانی که بچه هستند سن خود را بالاتر از حد معمول میگویند و بزرگ که شدند سن خود را کمتر از حد معمول میگویند.

ضرب المثلی در جامعه وجود دارد که میگوید خانمها اگر استاد ریاضیات هم باشند در محاسبه سن خود اشتباه میکنند و جالب اینجاست که همیشه هم در این محاسبات، سن خود را کمتر از حد معمول محاسبه کرده اند! البته که چند سالی است که این رفتار در میان اقایان هم مشاهده میشود و اکثر آقایان هم به این پدیده، عادت کرده اند. اما تا بحال هیچ کس از خود سئوال نکرده است که دلیل این کار خانمها چیست و یا چرا اخیرا، آقایان هم بدان عادت کرده اند؟

اگر به جدول نیازهای مازلو، نگاهی بیندازیم متوجه خواهیم شد که پس از نیازهای اولیه و ثانویه، (زیستی و امنیت) به نیازهای طبقه سوم خواهیم رسید.در طبقه سوم نیازها، به نیازهای اجتماعی یا احساس تعلق و محبت میرسیم بر اساس این نیاز انسان موجودی اجتماعی است و هنگامی که نیازهای اجتماعی اوج می‌گیرد آدمی برای پذیرش اجتماعی، سخت می‌کوشد. لذا مشاهده میشود که مورد توجه واقع شدن، یکی از نیازهای اساسی انسان می باشد و انسانها می کوشند به هر ترفندی شده، توجه طرف مقابل را به خود جلب کنند. البته در سلسله نیازهای مازلو، به طبقه چهارمی هم می رسیم که نیاز به محبت است که از نیاز طبقه سوم، قدری بالاتر است ، بر اساس تئوری مازلو، اگر آدمیان نتوانند نیاز خود به احترام را از طریق رفتار سازنده برآورند، در این حالت ممکن است فرد برای ارضای نیاز جلب توجه و مطرح شدن، به رفتار خرابکارانه یا نسنجیده متوسل شود. پس باید علل خیلی از رفتارها و بخشی از دروغگویی را در تلفیقی از نیاز درجه سوم و چهارم انسانها جستجو کرد.

اگر به مصادیق اشاره شده توسط محقق خارجی برگردیم مشاهده خواهیم کرد که ایرانیان تا زمانی که بچه هستند سن خود را بالاتر از حد معمول میگویند و بزرگ که شدند سن خود را کمتر از حد معمول بیان می کنند. با تطبیق نظریه محقق خارجی و نظریه مازلو به این نتیجه میرسیم این تحقیق درست صورت پذیرفته است، لیکن حد یا مرز این بچگی یا بزرگسالی را مشخص نکرده است که تا چه سنی بچه محسوب می شویم یا از چه سنی بزرگ سال محسوب می شویم لذا باید مرز دقیق این تفکیک را مشخص کرد. اخیرا تحقیقی در یکی از دانشگاههای استان فارس صورت گرفته و مرز دقیق بزرگسالی و بچگی را در دیدگاه عوام ، 18 سالگی مشخص کرده است. علیرغم اینکه روانشناسان، در تقسیم بندی های خود، برای هر سنی نامی را برمی گزینند ، اما در میان عوام، پایین تر از 18 سال را بچه دانسته و بالاتر از 18 سال را بزرگ سال می پندارند.شاید این طرز تلقی عوام از سن انسانها باشد که موجب بروز پدیده هایی اینچنینی در میان انها میشود.

طبق تحقیقات صورت گرفته در دانشگاه مشخص شد که تنها سنی (دختران و پسران) که سن خود را دقیق میگویند 18 ساله ها می باشند و این بر کنجکاوی محققان افزود. لذا محققان به این نتیجه رسیدند که چون سن 18 سال، در حد و مرز بین بزرگسالی و کوچکسالی قرار گرفته-از منظر عوام- ایرانیان دوست دارند که همیشه به این عدد مرزی نزدیک باشند زیرا در صورت قرار گرفتن در این عدد مرزی، میتوانند از بیشترین پذیرش اجتماعی، بهره مند شوند و همچنین از مواهبی که نصیب یک بزرگسال میشود بهره برند و نیزاز تکالیف یک بزرگسال هم مبرا شوند و بتوانند از مواهب یک کوچک سال هم بهره برند. لذا مشاهده می شود که اگر سن فردی زیر 18 سال باشد سعی می کند( با دروغ ) خود را به 18 سالگی نزدیک کند و اگر بالاتر از 18 سالگی هم میباشد با دروغ (کم کردن سن) خود را به 18 نزدیک کند.

دلیل شدت این رفتار(دروغگویی در اعلام سن دقیق)در میان خانمها نیز به این دلیل می باشد که چون 18 سالگی، اوج بلوغ همه جانبه یک خانم می باشد و طبیعتاً خانمها در اوج بلوغ مورد پذیرش(بیشتری-طبقه سوم و چهارم نیاز مازلو) قرار می گیرند، خانمها علاقه مند اند که همیشه در 18 سالگی یا در نزدیکی 18 سال باشند و دلیل فراوانی جراحیهای پلاستیک و زیبایی را در ایران، باید در همین قاعده جستجو کرد. همچنین تحقیقات مشخص کرد که شدت رفتار در میان مجردها، بیشتر از متاهل ها می باشد و دلیل ملایمت رفتار متاهل ها را پذیرفته شدن از جانب حداقل یک نفر(همسر ) تلقی کرده اند.

البته بعضی از کارشناسان معتقدند که چون در جوامع جهان سوم قضاوت ها بر اساس ظاهر انسانها می باشد بالتبع شدت این رفتار (دروغگویی سن و زیبا سازی مصنوعی) در میان مردمان آن جوامع بیشتر است و بر اساس همین منطق است که اگر در همین جوامع، فردی مورد پذیرش اجتماعی حقیقی واقع شود نیازی به دروغ گویی و زیبا سازی ندارد که این رفتار میان تحصیلکردگان ، نخبگان، ورزشکاران حرفه ای و حتی متاهلین که مورد پذیرش قرار گرفته اند کمتر مشاهده می شود.

بازدید از صفحه اول
sendارسال به دوستان
printنسخه چاپی
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
United States of America
|
۲۲:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۰۲
0
2
چون مردها عقلشان در چشمشان است و ظاهر بین اند!
نظر شما: