تدبیر24: با وجود آنکه اعتیاد به مواد مخدر همواره در بین مردان بیش از زنان بوده اما در چند سال اخیر این بلای خانمانسوز در بین زنان نیز افزایش چشمگیری داشته است.
بنا به نظر کارشناسان و پژوهشگران مطالعات زنان، در اعتیاد زنان مساله ی مهم و قابل توجه میزان آسیب وارده و شدت آن است؛ زنان معتاد نسبت به مردان معتاد مشکلات جسمی و روانی شدیدتری را تجربه می کنند و بر اساس آمار جهانی، اعتیاد در زنان، عوارض خطرناک تری نسبت به مردان ایجاد می کند؛ این گروه نسبت به سایر همجنسان خود نیز در معرض خطرات بیشتری همچون بارداری ناخواسته، سقط جنین، ابتلا به ویروس HIV و حتی یائسگی زودرس هستند.
اختلالات روانی همچون افسردگی، اضطراب، اقدام به خودکشی، حمله های وحشت، افت اعتماد به نفس و موارد بسیار دیگر روحی روانی از عوارض شایع در زنان اسیر در چنگال اعتیاد است.
*** افسردگی، بی محبتی، والدین بدسرپرست؛ نخستین پلان اعتیاد
تنوع در مصرف موادمخدر باعث شده، قاچاقچیان به دروغ برای درمان هر نوع مرض و بیماری مثل استرس، افسردگی، چاقی، لاغری، بهبودی پوست و ناتوانی جنسی یکی از این مخدرها را معرفی کنند و بر همین مبنا، افراد بسیاری را در چنگال خود فرو برده است.
«محمدرضا زرین دست» معاون پژوهشی مرکز ملی مطالعات اعتیاد در این باره معتقد است: یکی از مسایلی که می تواند افراد را به سمت اعتیاد سوق دهد، بیماری های مزمنی مانند افسردگی است؛ زیرا این افراد می خواهند با اعتیاد، تسکینی برای بیماری بیابند.
وی با بیان این که استرس و شرایط محیطی نیز در اعتیاد افراد تاثیرگذار است، افزود: به نظر می آید اگر جلوی پاداش، خوشی ها و سرگرمی های افراد مانند علاقه به نقاشی یا پزشکی را بگیریم در معتاد شدن آن ها بی تاثیر نباشد.
برخی از پژوهشگران بر این اعتقاد هستند که خاستگاه اعتیاد زنان بیشتر در بنیان خانواده شکل می گیرد و عموما زنان معتاد دارای پدران، برادران، همسران و همخانه هایی معتاد هستند. این زنان از روی نادانی یا غرور برای ترک اعتیاد همسر، خود را معتاد می کنند، در حالی که تاثیر اعتیاد به فرد معتاد منحصر نمی شود و خانواده و جامعه را نیز دربرمی گیرد.
«منیره آرزومندی» مدرس دانشگاه و از اعضای موسسه ی ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان (ایلیا) هم در گفت و گو با پژوهشگر ایرنا، به ردپای پررنگ یکی از اعضای خانواده از قبیل پدر، برادر یا همسر در اعتیاد زنان اشاره کرد و گفت: وقتی به عمق این مطلب می رسیم درمی یابیم که روابط عاطفی زنان با پدر، برادر، همسر و همخانه و کاستی ها و ناکامی های عاطفی ناشی از آن از مسایل مهمی است که در افتادن زنان به ورطه ی اعتیاد تاثیرگذارند.
بنا به گفته ی آرزومندی، دلایل دیگری از قبیل لذت طلبی، باورهای غلط و انتظارهای غیر واقعی نسبت به آثار مواد مخدر نیز نقش مهمی در گرایش به مواد مخدر ایفا می کند؛ بدین معنا که «مواد مصرف کنم تا افسردگی من کمتر شود و شاد باشم.»
به طور کلی باید گفت بین گرایش به مصرف مواد با عوامل اجتماعی مانند همنشینی، روابط خانوادگی و ناکامی شخص در زندگی، رابطه ی معناداری وجود دارد.
*** ناآگاهی، تصور اشتباه از مواد و «نه» نگفتن؛ شروع اعتیاد
تصور واهی افراد مبنی بر این که برخی مواد اعتیادآور نیستند از دلایل اصلی ورود بسیاری به این جاده ی رو به تاریکی است.
در این باره سارا 21 ساله که به مدت 4 سال با غول اعتیاد همخانه بوده است و اکنون در مرکز احیای زندگی «کنگره ی 60» مراحل ترک اعتیاد را می گذراند، اندوه وار درباره ی تجربه ی این سفر خودخواسته به پژوهشگر ایرنا می گوید: ناآگاهی از اعتیاد و تاثیر مواد مخدر دلیل اصلی ورود من به ورطه ی اعتیاد بود. لذت طلبی، نشاط آنی و کسب انرژی باعث شد تا من در 16 سالگی تحت تاثیر همکلاسی اما در واقع به واسطه ی ناآگاهی خود وارد این جاده ی تاریک شدم و بدون تفکر به کشیدن «شیشه» پاسخ مثبت بدهم. این حس رودربایستی و نگفتن «نه» من را تا ورطه ی بیمار جسمی و روحی پایین کشید و عامل تباه شدن سه سال از زندگی و دور ماندن از جامعه شد تا این که با «کنگره» آشنا شدم.
سارا از لحظه ی تولد دوباره ی خود این چنین می گوید: آسیب های فردی مواد را تا زمانی که در چنبره ی آن اسیر بودم متوجه نبودم؛ حتی باور نمی کردم که این سردردهای مداوم و فرتوت کننده، به خاطر مصرف مواد باشد. به شدت لاغر شدم و دیگر قادر به مدرسه رفتن نبودم؛ به همین دلیل دو سال از بقیه ی همسالان دور افتادم. لکنت زبان گرفتم و درست نمی توانستم جمله بندی کنم. تا این که اقدام به ترک کردم و تازه متوجه عوارض آن شدم. بدتر از همه این که آن همکلاسی و معرف مواد به من خودش مصرف کننده نشد و بعد از یک ماه دیگر نکشید.
نحوه ی خرید مواد هم برای سارا عاملی بود تا نتواند به راحتی آن را کنار بگذارد. می گوید: تهیه ی مواد برای من سخت نبود و دوست جنس مخالف من که خود مصرف کننده و «ساقی» بود، برایم می آورد. هر چند باید اعتراف کنم اعتیاد به گونه یی است که فرد معتاد را به دوستی با همتایان خود می کشاند. وقتی با کنگره آشنا شدم و قصد ترک اعتیاد داشتم، همان دوستم و افراد دیگر اجازه نمی داند که من راهی را که انتخاب کرده بودم ادامه بدهم؛ اما به آن ها «نه» گفتم؛ دل کندم و دل به مسیر رهایی بستم.
منیره آرزومندی هم تاثیر گروه همسالان و نظام اعتقادی و باوری که در بین جوانان امروزی ایجاد شده را یکی دیگر از عوامل موثر بر اعتیاد به خصوص در سنین پایین دانست و گفت: نباید از کنار این تاثیر کورکورانه به راحتی گذشت و آن را نادیده گرفت؛ به این معنا که در زمان حاضر جوانان به شدت به دنبال ارضای آنی و فوری خواسته هایشان هستند که در این میان نقش رسانه ها در القای این تفکر را نباید فراموش کرد.
بنا به گفته ی وی، متاسفانه رسانه ها به جوانان القا می کنند که همه چیز به طور آسان، معجزه وار و سریع باید اتفاق بیافتد و آن فرایند صبر و تاخیر دیگر در فرهنگ ها معنایی ندارد و آموزش داده نمی شود. این است که دختران و پسران به واسطه ی همین فضایی که برایشان ایجاد می شود تحت تاثیر همسالان قرار می گیرند و به دنبال شادی زودرس می روند.
*** آمار وارقام ناخوشایند اعتیاد زنان
بنا بر گزارش های منتشر شده از طرف ستاد مبارزه با مواد مخدر، 9.3 درصد از یک میلیون و 325 هزار معتاد کشور، زنان هستند. بنا به گفته ی «زهرا بنیانیان» مشاور دبیر کل ستاد مبارزه با موادمخدر و بر اساس پژوهش شیوع شناسی، جمعیت سنی زنان معتاد 15 تا 64 سال است که از این جمعیت 62 درصد را زنان متاهل، 35 درصد را دختران مجرد و 3 درصد را زنان مطلقه یا بیوه تشکیل می دهند و در کل 44درصد آنان زیرسن 30 سال هستند که متاسفانه تحصیلات 67 درصد آنان از دبیرستان به بالا و بیشترین نوع مواد مصرفی در بین زنان، تریاک، شیشه و کراک است.
بر اساس این گزارش، ریشه ی 65 درصد همسر آزاری ها، 55 درصد طلاق ها،30 درصد کودک آزاری ها، 25 درصد قتل ها و 20 درصد جرایم منکراتی و مالی مواد مخدر است.
*** از موانع ترک تا آسیب های فردی و اجتماعی اعتیاد
اعتیاد در میان زنان بعنوان رکن و محور، بنیان روحی، روانی، اخلاقی و اجتماعی خانواده ها از مسایل اجتماعی است که غفلت جامعه شناسان و محققان اجتماعی از آن، عواقب خطرناکی را متوجه جامعه خواهد کرد.
منیره آرزومندی از اعضای موسسه ی ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان (ایلیا)، با توجه به تفاوت های جنسیتی میان زنان و مردان، دامنه و حوزه ی اثری را که اعتیاد برای زنان به وجود می آورد را بیشتر از مردان دانست و گفت: وقتی یک مرد معتاد برای درمان اقدام می کند اعضای خانواده استقبال می کنند و با وجود این که برچسب اعتیاد را به پیشانی دارد اما همکاری و توجه اطرافیان را هم دارد. اما در مورد زنان افزون بر ننگ اعتیاد، مسایل دیگری از قبیل عرف اجتماعی باعث می شود تا زنان در مورد اعتیاد خود پنهان کاری کنند و علاقه یی به طرح موضوع در میان اعضای خانواده ندارند و اعضای خانواده هم تمایلی ندارند تا با آن ها در ترک این معضل همکاری کنند، به واسطه ی همین مساله است که معمولا می بینیم خیلی از زنان از مراجعه به مراکز درمانی خودداری می کنند.
این پژوهشگر مسایل اعتیاد ترس جدایی از فرزند را دیگر عامل مخفی نگه داشتن اعتیاد توسط زنان خواند و گفت: اگر زن معتاد، بچه داشته باشد نگرانی و ترس از تبعات احتمالی اعتیاد همچون از دست دادن حضانت بچه هایش، مانع بزرگی بر سر راه درمان اعتیاد وی خواهد بود. در واقع می توان گفت قبح اجتماعی همواره جلوی درمان این زنان را می گیرد.
آرزومندی در پاسخ به این سوال که اعتیاد چه تاثیری بر روی کودکان خانواده دارد گفت: کودک به دلیل این که هیچ گونه ابزار دفاعی در اختیار ندارد، نه می تواند خانواده را ترک کند و نه می تواند با پدر و مادر معتاد خود مبارزه کند؛ از این رو کودکان بیشترین رنج و آسیب را از اعتیاد می کشند.
وی با اشاره به انزوای اجتماعی کودک به واسطه ی اعتیاد والدین افزود: یکی از بزرگترین بهایی که یک کودک در خانواده ی معتاد می دهد انزوای اجتماعی است. والدین معتاد به این دلیل که نمی خواهند در مسیر نگاه ها و گاها نصیحت های افراد جامعه قرار بگیرند خود را از جامعه جدا می کنند؛ کودک هم به واسطه ی اعتیاد آنان به حاشیه رانده می شود. از دسترسی به حقوق اولیه ی خود مانند آموزش، سلامت و همه ی آن چیزهایی که باید از آن برخوردار باشد محروم مانده و مورد پرخاشگری و خشونت، کودک آزاری و روابط جنسی پر خطر از سوی والدین قرار می گیرد و در آینده ی تاریک خود به استقبال بیکاری، جرم و جنایت می رود.
*** نقش آموزش در پیشگیری و درمان اعتیاد
منیره آرزومندی اعتیاد را بیماری خاموشی معرفی کرد که در قشرهای مختلف جامعه نفوذ کرده است. به گفته ی این فعال مبارزه با اعتیاد تنها راه حل رویارویی و پیشگیری از نفوذ آن، بازگشت خانواده ها به ارزش های اصیل ایرانی و اسلامی است.
وی نقش آموزش در پیشگیری و درمان اعتیاد را نقشی صد درصدی عنوان کرد و گفت: آموزش «مهارتهای والدینی و فرزندپروری» به این معنا که من همانطور که برای رانندگی، اصولی را یاد می گیرم برای بچه دار شدن هم باید یاد بگیرم که بچه ی خود را چگونه برای این جامعه تربیت کنم، نخستین اصلی است که در آموزش والدین باید مورد توجه قرار بگیرد. آموزش «حقوق کودکان و پیشگیری از خشونت علیه کودکان» دومین اصل از اصول پیشگیری از اعتیاد است که خیلی وقت ها از آن ناآگاه هستیم.
از دیدگاه آرزومندی، آموزش هایی در مورد آشنایی والدین با واقعیت اعتیاد و تبعات آن و همچنین آموزش«مهارت های زندگی» و جرات ورزی در «نه» گفتن به فرزندان هم در خانواده و هم در مدرسه از دیگر جلوه های پیشگیری و درمان اعتیاد قلمداد می شود.
سارا یکی از مسافران ترک اعتیاد هم درباره ی نقش آموزش در ترک اعتیاد می گوید: همانطور که ما هیچوقت نمی توانیم بگوییم در بدن خون مهم است یا قلب یا دست و پا؛ اگر اراده، همیاری، مراکز ترک و آموزش درست در کنار هم نباشند، صد درصد برگشت را در پی دارد. باید تمامی کمک کننده ها دست به دست هم داده و شخص معتاد را تا اتنهای مسیر همراهی کنند.
وی به جوانان همسال خود توصیه می کند که با تفکر و آگاهانه تصمیم بگیرند و مسیر را انتخاب کنند؛ رها شدگان را ببینند و این که آیا حالی که دارند درست است یا خیر.