تدبیر24: ساعت هشت صبح مرد جوانی در تماس با پلیس از قتل هولناک پدر و مادرش در کوی «پیشنمازی» در منطقه مرکزی ساری خبر داد.
در ادامه تیمی از کارآگاهان در محل جنایت حاضر شده و در جریان بررسیها متوجه شدند قربانیان مرد 65 ساله و همسر 61 ساله او هستند که با ضربههای چاقو به قتل رسیدهاند.
پسر قربانیان که موضوع را به پلیس اطلاع داده بود در جریان تحقیقات گفت: همراه همسرم برای عیادت از پدر و مادرم به خانهشان واقع در خیابان 18 دی ساری آمدم، وقتی وارد خانه شدم با اجساد غرق در خون پدر و مادرم در حالی که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بودند روبهرو شدم.
از سویی دیگر بررسیهای مأموران نشان داد آنان دو پسر و دو دختر دارند که دختران آنها در خارج از کشور زندگی میکنند و یکی از پسرانش در تهران پزشک است و پسر دیگرش در ساری زندگی میکند.همین تحقیقات روشن کرد که قربانی حادثه از بازاریان باسابقه و قدیمی شهر ساری بوده که مدتی قبل نیز یک پاساژ در مرکز ساری ساخته بود. در همین حال با توجه به اینکه خانه ویلایی محل وقوع حادثه بههم ریخته بود این فرضیه برای مأموران مطرح شد که عاملان قتلها با انگیزه سرقت وارد ویلا شدهاند.
با توجه به اینکه قربانیان حادثه در فاصله کمی از هم به قتل رسیده بودند و هیچ آثاری از شکستگی روی قفل درهای خانه ویلایی دیده نمیشد، پلیس این احتمال را میدهد که قربانیان حادثه با عاملان قتل آشنایی قبلی داشتهاند.
همچنین با توجه به اینکه قربانیان حادثه دو سگ بزرگ در خانه برای حفاظت از خانه ویلایی خود نگهداری میکردند و سگها هیچ واکنشی به قاتلان نشان ندادهاند و همسایهها نیز صدای سگها را نشنیدهاند فرضیه وقوع جنایت از سوی یک آشنای خانوادگی قوت گرفت.
در ادامه بررسیها مأموران پی بردند قربانیان حادثه از یک هفته پیش برای امنیت اقدام به نصب دوربین مدار بسته در خانه ویلایی خود کردهاند اما در زمان وقوع حادثه دوربینها از کار افتاده بود. در ادامه بررسیها یکی از همسایگان اعلام کرد صبح پیش از حادثه «حسن بلورچی» قربانی 60 ساله حادثه را دیده که از خانه خارج شده بود.
این مغازهدار همچنین ادعا کرده است غروب روز پنجشنبه مردی را دیده که با سر و صورتی پوشیده با سرعت از در پارکینگ وارد خانه ویلایی شماره 16 شده است. مأموران در بررسیهای خود متوجه شدند پسر قربانیان به نام «امیر» و همسرش به مواد مخدر اعتیاد داشته و آنها قبل از آشنایی با هم، ازدواج کرده و از همسران سابق خود جدا شده بودند.
از سوی دیگر بررسی سابقه تماس با پلیس 110 نشان داد، مرد 65 ساله چندی قبل با مرکز فوریتهای پلیسی 110 تماس گرفته و درخواست کمک کرده بود. مأموران نیز پس از حضور در محل متوجه شدند پسر معتاد با تهدید چاقو بر اثر توهم مواد مخدر قصد داشته مادرش را به قتل برساند که با حضور پلیس از محل متواری شده بود.
با کشف این سرنخها و دلایل پلیسی خانه متهمان مورد بازرسی قرار گرفت که در آنجا بعضی آثار صحنه جرم از جمله دوربینهای مداربسته سرقت شده از خانه قربانیان، لباس خون آلود مرد معتاد و نوار چسب خونین پیدا شد.
با این سرنخها تحقیقات از مرد جوان آغاز شد و او سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: پدرم چند مغازه را به نام من کرده بود و عواید اجاره این مغازهها به حساب من واریز میشد. او در سند محضری تأکید کرده بود این مغازهها پس از مرگ او و مادرم به من برسد به همین خاطر با همسرم تصمیم گرفتیم پدر و مادرم را بکشیم تا زودتر به ارثیه خود برسم. روز حادثه به بهانه عیادت به خانه پدر و مادرم رفته و دست و پای آنها را با چسب بستیم بعد هم با همدستی همسرم آنها را با ضربات چاقو به قتل رساندیم.
قرار بود چند روز پس از این جنایت مادرزنم را بکشیم و تمام املاکی را که به ما به ارث میرسد فروخته و از کشور خارج شویم. در حالیکه با صدور قرار قانونی از سوی بازپرس پرونده دو متهم به قتل در زندان به انتظار روز دادگاه بودند، خبردار شدیم پسر قربانیان حادثه که متهم اصلی پرونده محسوب میشد، داخل زندان به زندگی خود خاتمه داده است.
بر اساس این گزارش، حجتالاسلام مولایی معاونت فرهنگی زندان ساری در این باره گفت: متهم در بخش کتابخانه زندان کار میکرد، او داروهایی مصرف میکرد و تحت درمان متادون قرار داشت. اینکه او دست به خودکشی زده باشد بعید است. او چند روز قبل نزد من آمده بود و هیچ مشکلی نداشت. تصور میکنم در مصرف داروهایی که برای ترک اعتیادش به او داده میشد زیادهروی کرده و اوردوز کرده باشد. مأموران زندان وقتی در جریان وخامت حال او قرار گرفتند به سرعت او را به بهداری زندان منتقل کردند اما متأسفانه اقدامات مؤثر نشده و او فوت کرد.
اینکه شایعه شده او در بند زندان انفرادی نگهداری میشد اصلاً درست نیست و ما در زندان بند انفرادی نداریم. اغلب زندانیان در سالنهای 40 تا 50 نفره هستند. ما تنها زندانیانی که احتمال داده میشود حضورشان باعث بروز خطر برای بقیه میشود را در یک سالن جداگانه قرار میدهیم، اما کسی در بند انفرادی نیست.