در حالی کاروان ورزش ایران در دومین دوره المپیک جوانان حضور یافت که به نظر می رسد در پازل طراحان لیبرال این پیکارها قرار گرفته است.
تدبیر24: چندی قبل دومین دوره المپیک جوانان به میزبانی شهر نانجینگ، در کشور چین برگزار شد. شمار قابل توجهی ورزشکار در رده های سنی پایه از اقصی نقاط جهان در این شهر گردهم آمدند تا شاهد برگزاری مسابقاتی باشیم که هدفی فراتر از یک رویداد ورزشی دارد؛ موضوعی که خود گردانندگان و برگزارکنندگان آن نیز بدان اعتراف دارند.
المپیک نوجوانان تلفیقی از برنامه های مختلف و مختلط فرهنگی است که در راستای راهبرد نظام سرمایه داری جهت یکسان سازی و جهانی سازی فرهنگ عمومی در کشورهای مختلف طراحی و تبیین شده است.
این پیکارها در حقیقت، تدبیری برای پیشبرد یکی از مهمترین راهبردهای لیبرال سرمایه داری در جهان است و آن نیز یکسان سازی فرهنگی ملل مختلف است. در این راستا، کمیته بین المللی المپیک اقدام به برگزاری این رقابت ها کرده تا در رده سنی نوجوان که در حقیقت آینده سازان دنیای کنونی هستند، اثر بگذارد. این برنامه یک تربیت نسل آینده در مقیاسی جهانی است تا موجب ترویج فرهنگی شود که بر مبنای "روح المپیک" است. این همانی است که در جریان ها تفکر به "فرهنگ لیبرال" تفسیر می شود.
کمیته بین المللی المپیک اکنون با این رویکرد، به برنامه ریزی جدی در این زمینه پرداخته و در حال ترویج تفکر لیبرال است که مهمترین پایگاه آن این سنین به شمار می رود. در این میان، برگزاری برنامه های مختلف و مختلط فرهنگی، محور حرکت این تشکیلات بوده که در چین نیز با قدرت پیگیری و دنبال شد. برنامه ای که با شعار "اشتراک بازی ها، اشتراک رویاهایمان" تجلی پیدا کرد.
شعار "رویاهایی مشترک" مبنای طراحی کاری در این رویداد است تا نسل نوجوان و جوانی را تربیت کند که خواسته ها و علایق مورد نظر تصمیم سازان نظام سرمایه داری را داشته و البته، به سفیران آنها در کشورهای خود تبدیل شوند.
در واقع، تمام توان دستگاه فرهنگی برنامه ریز نیز بر محور بخش دوم؛ یعنی رویاهایی است که بر مبنای باورداشت های لیبرال سرمایه داری طراحی و اجرا می شود. این فرآیند در حال تلاش برای بسط جهانی سازی باورهای فرهنگی است که این روزها ورزش را به ابزاری مناسب جهت رسیدن به مقاصد خود تبدیل کرده است.
اما پرسش اصلی این است که بسته فرهنگی ورزش جمهوری اسلامی ایران برای حضور در چنین عرصه ای چه بود؟ اعزام کاروانی از نوجوانان ایرانی در برخی رشته ها و قرار گرفتن در معرض آموزش در چنین فضایی، حرکت در مسیر مورد نظر طراحان این رقابت ها نیست؟ آیا کاروان ورزش ایران نباید برای این آوردگاه، تدابیر مناسبی را طراحی کند تا بتواند خود را در قامت یک نظام فرهنگی که برآمده از تفکراتی انقلابی است، معرفی کند؟ وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک، چه طراحی داشتند و غیر از این است که در پازل فرهنگی طراحی شده حرکت کرده اند؟
در حالی که المپیک نوجوانان بخشی از فرهنگ سازی کمیته بین المللی المپیک در دهه های اخیر در راستای هزمونی نظام سلطه به شمار می رود، کاروان ورزش ایران در فضایی قدم زده که حتی از شناخت آن غافل بوده است.
باید اذعان داشت دستگاه ورزش در این آوردگاه چنان حرکت داشته که طراحان غربی در پی آنند. نداشتن بسته ای فرهنگی و همه جانیه در این زمینه، خود گویای نیاز به بازاندیشی در محورهای مختلف ورزش است که سال هاست مورد غفلت قرار گرفته است.