همه انسان ها دوست دارند وقتی پا به سن سالمندی می گذارند، علاوه بر فرزندان، از سوی همسران مورد مهر و محبت قرار بگیرند.
تدبیر24: طبق آمار سازمان ثبت احوال کشور، در مقطع کنونی سهم جمعیت سالمندان بیش از 65 سال در کشور 5.7 درصد و حدود چهار میلیون و 200 هزار نفر است.
بر اساس این آمار، در صورتیکه استاندارد سن سالمندی را 60 سال به بالا در نظر گیریم، سهم سالمندان کشور 8.2 درصد جمعیت یعنی معادل شش میلیون و 200 هزار نفر می شود.
این رقم نشان می دهد که جمعیت ایران به سمت سالمندی حرکت می کند.
امروزه علاوه بر مساله کندی رشد جمعیت کشور، به دلیل تشکیل زندگی های مدرن و حضور اعضای خانواده در محیط های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، آشیانه یا به عبارتی کانون گرم خانواده برای سالمندان خالی است و آنها در مقایسه با گذشته احساس تنهایی بیشتری دارند.
زندگی امروزی باعث شده تا هر فرد که به دوره سالمندی می رسد، خود را تنها تلقی کند، زیرا مجبور است در طول روز تنها در خانه زندگی کند که این وضعیت با بودن در سرای سالمندان چندان تفاوتی ندارد.
در جامعه امروز ما، تعداد افرادی که در این سن به تنهایی و دور از فرزندان خود زندگی می کنند، کم نیستند.
باید گفت، برای کاهش میزان لطمات عاطفی و روانی این دوران که بزودی و بدون تعارف سراغ هر فرد می آید، کارشناسان راهکارهایی ارائه داده اند تا سختی های خاص این دوره از زندگی به آسانی طی شود و گرمی و عشق و محبت جایگزین احساسات توام با حسرت شود.
کارشناس خانواده و مدرس مهارت های زندگی می گوید: برخی روانشناسان و جامعه شناسان دوره 65 تا 85 سالگی را دوره «آشیانه خالی» نامیده اند یعنی دوره ای که پسران و دختران یک خانواده سر زندگی خود رفته و خانه و آشیانه خالی مانده است.
«حسین علیزاده»(کوزه کنان) با بیان اینکه در این آشیانه زن و شوهر با خاطرات تلخ و شیرین گذشته مانده اند، می افزاید: بررسی روانشناسان نشان می دهد، نوع زندگی زوج ها در گذشته، چگونگی احترام به یکدیگر، احساس امنیت در کنار هم، تربیت فرزندان سالم و موفق، توهین آنها به هم، ضایع کردن حقوق و تحقیر یکدیگر، وجود فرزندان نااهل و مردم آزار از جمله مواردی است که در پایان عمر و در دوره آشیانه خالی در رفتار و روح و روان والدین آثار مهم خواهد گذاشت.
وی ادامه می دهد: بررسی روانشناختی و مصاحبه های بالینی نشان می دهد، همسرانی که در طول زندگی به یکدیگر ظلم کرده اند، امنیت روانی را از یکدیگر گرفته اند و گذشته ای پر از شکست و تلخکامی دارند، اکنون هم که پیر شده و زمان جبران ندارند، دارای ویژگی های روانی و رفتارهای خاص هستند.
به گفته وی، زن و شوهرهایی که خود را شکست خورده می دانند و نسبت به هم بدبین هستند، بیشتر پرخاشگر بوده و گرفتار افسردگی می شوند، خنده های آنها روز بروز کمتر شده و اخمو و کم حوصله هستند.
علیزاده اضافه می کند: این زوج ها از نظر جسمانی در مقایسه با سایرین سریع تر بیمار می شوند، حسادت در رفتار آنها دیده می شود، بی اشتهایی به غذا دارند و به خود و دیگران بدبین هستند.
وی با بیان اینکه این زوج ها در برقراری ارتباط عاطفی با دیگران ضعیف هستند، می گوید: آنها حتی فاقد ارتباط کلامی و بهانه گیر هستند، احساس تنهایی، پوچی و گناه می کنند و یکدیگر را مقصر می دانند، هر چند نگرانی از آینده بخش دیگر از مشکلات آنها است.
به باور این کارشناس خانواده، این زوج ها بخشنده و دست و دل باز نیستند، با عروس، داماد و نوه های خود ارتباط موثر و مفید ندارند و به خاطر ظلمی که به یکدیگر کرده اند، هنوز هم خودخواهند و آماده عذرخواهی نیستند.
علیزاده می گوید: این گروه از همسران از نام مرگ می ترسند، وقتی اسمی از قیامت و خداوند می آید، بحث را فوری تغییر می دهند، بخوبی می دانند که در حق یکدیگر ظلم کرده اند اما دیگر فرصت جبران نیست، بنابراین نگرانی سراپای آنها را فرا می گیرد.
** زوج هایی که به یکدیگر احترام می گذارند
این مدرس مهارت های زندگی، گروه دوم از زوج های پیر را افرادی می داند که همواره به یکدیگر احترام گذاشته، دوران خوبی را گذرانده اند و اکثرا از نظر جسمانی و روانی سالم هستند، در حالیکه ارتباط عاطفی و کلامی صمیمانه ای نیز دارند.
به باور علیزاده، خنده و تبسم چهره این افراد بیشتر است و بخشنده تر و دست و دلبازتر از گروه اول هستند.
این کارشناس خانواده با بیان اینکه این زوج ها از تربیت خوب فرزندان خود، احساس افتخار می کنند، می افزاید: آنها به دلیل اینکه حقوق یکدیگر را رعایت کرده و حامی هم بوده اند، بسیار خوشحال هستند و احساس ارزشمندی دارند.
وی ادامه می دهد: این زوج ها خود را افرادی توانا و مفید برای خانواده و جامعه می دانند، شکرگزار خداوند هستند و داماد، عروس و نوه های خود را بسیار دوست دارند هر چند از نظر عاطفی، اجتماعی و مالی فرزندان خود را نیز حمایت می کنند، زیرا آنها را سرمایه ای برای دنیا و آخرت خود می دانند.
علیزاده می گوید: می توان شادی و خوشحالی واقعی را در چهره این زن و شوهر ها یافت، این افراد الگوهای خوبی برای فرزندان و یادگاری برای نسل های جدید هستند.
به گفته وی، زوج هایی که در جوانی به یکدیگر احترام گذاشته اند، در دوران پیری و «آشیانه خالی» احترام بیشتری را طلب می کنند و این دوست داشتن شیرین تر از دوست داشتن های گذشته است.
علیزاده ادامه می دهد: این زوج ها از مرگ نمی هراسند و خود را تسلیم تقدیر خداوند می کنند، آنها برای همدیگر دعای خیر و بخشش می کنند و آرامش روحی خوبی دارند.
سعدی می گوید، زنی که در این دنیا غمخوار و یاور شوهرش بوده و به او آرامش داده و باعث آبادانی و طراوت خانواده گشته است.
جان کلام؛ «پیری» و «کهنسالی» سرنوشت محتوم بشر است، روزگاری که دیگر نه فرصت برای جبران مافات گذشته وجود دارد و نه افقی پیش روست که برای آن تقلای مضاعف کرد.
اما «اکسیر» جادویی و گرمابخش این دوران سرد و رکود، «عشق» است.
زوج های که اکنون روزگار «آشیانه خالی» را می گذرانند، نباید فراموش کنند، دیروز، «آشیانه خالی» ای را بنا کردند که «رنگ عشق» داشت.
پس بد نیست، با رجوع مجدد به آن عشق پاک، روزهایی پیش از غروب آفتاب زندگی را مشعشع کرده و بار دیگر رنگی جاودانه ساز کنند.
اما بر فرزندان والدین «تنها مانده» نیز واجب است، دیدار از پدر و مادر را در اولویت قرار دهند و محبت خود را از آنان دریغ نکنند و در دوران کهنسالی، مایه سرور و شادمانی آنها شوند.
و نیز فراموش نکنند که آنها نصیب و قسمت پیری را نیز به رایگان از چرخ فلک باز می ستانند، پس بهتر است، تا دیر نشده، حضور وجود ذیجود پدر و مادر را مغتنم شمرده و با مراجعه به آشیانه پر مهری که ذیل سایه بلند والدین فداکار، دیروز رنگ عشق داشت، امروز آن را به «رنگ امید» در آورند.