رخدادهای جنجالی گاه و بیگاه، کشمکش های مدیریتی، هزینه های بی حساب و کتاب باشگاه های دولتی و به طور کلی نابسامانی، بخشی جدایی ناپذیر از فوتبالی است که هر از چند گاه ما را به وجد می آورد.
تدبیر24: سهل انگاری مسوولان تیم آبی پوش پایتخت در فرستادن به هنگام فهرست نام بازیکنان و کادر فنی به کنفدراسیون فوتبال آسیا و حذف این تیم از لیگ قهرمانان آسیا، داستان بی پایان بی دوامی مدیران و مربیان قرمزپوشان تهرانی، فرایند پیچیده و غیرقابل پیش بینی انتخاب و برکناری مربیان تیم ملی و تیم های باشگاهی، تصمیم های دقیقه نودی مدیران فوتبال کشور، جنجال کارت های پایان خدمت جعلی، طنزواره آب رفتن پیراهن یوزپلنگ نشان بازیکنان تیم ملی برای جام جهانی، دعوای هر ساله فدراسیون فوتبال و صدا و سیما بر سر حق پخش مسابقه های لیگ و... پدیده هایی هستند که البته بروز آنها در فوتبال ما چندان غیرعادی نیست.
با این همه، فوتبال ملی و باشگاهی ما بر پایه ساختارهای نیم بند، پشتیبانی تمام قد نهادهای دولتی، فعالیت غیر حرفه ای باشگاه ها، استعدادهای فردی بازیکنان و شمار فراوان فوتبال دوستان به عنوان یک قدرت آسیایی شناخته می شود و در صحنه های بین المللی هر از چندگاه نتایجی قابل قبول به دست می آورد.
در چنین وضعی، اصلاحات گسترده در ساختار فوتبال کشور بسیار ضروری است.
از دید برخی کارشناسان، یکی از راهکارهای بسامان سازی وضعیت فوتبال کشور به ویژه در سطح باشگاهی، حرکت به سوی خصوصی سازی باشگاه های پرهوادار و پرهزینه سرخابی است تا به الگویی برای خصوصی سازی دیگر باشگاه های دولتی تبدیل شوند.
در هفته های پایانی پارسال، کمیته ای با حضور برخی اعضای هیات وزیران، مسوولان سازمان خصوصی سازی و چند کارشناس تشکیل شد تا اقدام های عملی برای خصوصی سازی باشگاه های سرخابی را به انجام رساند.
همچنین، کارگروهی در مجلس شورای اسلامی برای شتاب بخشی به روند خصوصی شدن باشگاه های استقلال و پرسپولیس ایجاد شده، ولی از دید برخی صاحبنظران، فرایند خصوصی سازی باشگاه های دولتی هنوز اندر خم یک کوچه است.
در این پیوند، «هومن افاضلی» دستیار «برانکو ایوانکوویچ» و «علی دایی» سرمربیان پیشین تیم ملی خصوصی سازی باشگاه های دولتی در شرایط کنونی را ناممکن دانست.
به گفته افاضلی، ما در شرایطی از خصوصی سازی در ورزش سخن به میان می آوریم که بخش عمده اقتصاد کشور دولتی است، بنابراین خصوصی سازی در ورزش با این شرایط در حد یک شعار باقی خواهد ماند.
افاضلی افزود: زمانی که در کشور تلویزیون خصوصی وجود ندارد و باشگاه ها از درآمد فروش حق پخش مسابقه های ورزشی محروم هستند، خصوصی سازی واقعی محقق نخواهد شد، زیرا با چنین شرایطی خصوصی سازی به معنای تعطیلی فوتبال کشور است.
در ضمن، هیچ سرمایه گذاری پیدا نخواهد شد که پول خود را برای مالکیت باشگاه های زیانده دولتی دور بریزد.
فوتبال و گزاره هایی در مورد اعداد و ارقام نجومی دست اندرکاران یکی از مسائلی که به ویژه در سال های گذشته مورد توجه قرار داشته، دستمزدهای کلان بازیکنان، مربیان و دیگر دست اندرکاران فوتبال است.
از دید بسیاری، شکاف فاحشی که میان دستمزد افراد معمولی و حتی متخصصان و نخبگان کشور از یک سو و بازیکنان فوتبال در دیگر سو وجود دارد، با هیچ توجیهی قابل پذیرش نیست، به ویژه اینکه بسیاری از بازیکنان فوتبال در همسنجی با دیگر بازیکنان حرفه ای از برتری ویژه ای برخوردار نیستند و از آن مهمتر، بخش مهمی از دستمزد فوتبالی ها از بودجه دولتی و عمومی کشور پرداخت می شود.
البته بیشتر بازیکنان فوتبال نظری متفاوت در این زمینه دارند. «علی انصاریان» بازیکن پیشین تیم های سرخابی همسنجی مبلغ قرارداد بازیکنان فوتبال و دستمزدهای دیگر حرفه ها را «نادرست» می داند زیرا بازیکنان فوتبال برخلاف بسیاری از شغل های دیگر دوره فعالیت کوتاه و محدودی دارند.
انصاریان گفت: در کشورهای اروپایی نیز تفاوت آشکاری میان دستمزد ستارگان فوتبال و دیگران وجود دارد و بازیکنی چون «کریستانو رونالدو» از تیم «رئال مادرید» در اسپانیا به اندازه چهار برابر کل پول در گردش فوتبال ما دستمزد می گیرد، همچنانکه دستمزد ستارگان سینمای آمریکا به اندازه بودجه چند ساله سینمای ما است.
به گفته او، ستاره های دنیای سینما، موسیقی، ورزش و... در کشورهای دیگر افزون بر دستمزد از درآمدهای برآمده از تبلیغات بهره مند هستند، حال آنکه در کشور ما قید و بندهای زیادی برای حضور ستارگان در دنیای تبلیغات وجود دارد.
به باور افاضلی نیز منابع مالی هزینه شده در فوتبال ما بسیار اندک است و همین مساله موجب می شود برخی بازیکنان مطرح راهی تیم های کشورهای حاشیه خلیج فارس شوند.
به گفته او، از میان مربیان و 500 بازیکن حاضر در 16 تیم لیگ برتری، کمتر از 20 نفر پول های هنگفت می گیرند و قرارداد دیگر بازیکنان چندان کلان نیست.
افاضلی گفت: سرمایه در گردش فوتبال ما بسیار اندک بوده و در همسنجی با کشورهای حاشیه خلیج فارس، پول بسیار کمی به آن تزریق شده است. همچنین، در سال های گذشته کشورهای عربی توانسته اند در زیرسازی فوتبال باشگاهی و ملی و ایجاد امکانات ورزشی به شکل قابل توجهی از ما پیشی گیرند.
دستیار سرمربیان پیشین تیم ملی ادامه داد: من با این انگاره که منابع مالی، بیش از اندازه معطوف به فوتبال شده مخالفم، زیرا این حجم از منابع و سرمایه گذاری مالی حتی نخواهد توانست بخشی از نیازهای فوتبال کشور را برطرف سازد. البته با این نظر موافقم که منابع موجود نیز به درستی اداره نمی شود. از این رو، ما بیش از اینکه به تربیت بازیکن و مربی برای پیشرفت فوتبال نیاز داشته باشیم، باید مدیر تربیت کنیم.
مدیریت منابع مالی و انسانی، کلید رفع نابسامانی هابه باور افاضلی، ضعف مدیران فوتبال زمینه ساز هدر رفتن منابع انسانی و مالی این رشته ورزشی کشور شده است.
وی افزود: ناکارآمدی مدیریتی سبب شده است در باشگاه ها فرایند بازیکن سازی صورت نگیرد و اندک استعدادهای فوتبالی از دل استعدادیابی و اردوهای تیم های ملی پایه (نونهالان، نوجوانان، جوانان و امید) کشف شوند.
به گفته او، «همین پول ناکافی موجود در چرخه فوتبال کشور، هزینه ناکارآمدی مدیران فوتبالی می شود».
در این پیوند، «حمید درخشان» سرمربی تیم پرسپولیس، بی ثباتی مدیران را عامل کلیدی ضعف مدیریت آنان برشمرده است که این معضل ریشه در ساختار کلان فوتبال کشور دارد.
درخشان گفت: در فوتبال ما به ویژه در باشگاه ها، مدیران چندان به فکر تیم های پایه نیستند و فقط به تیم بزرگسالان توجه دارند.
به گفته او، بسیاری از مدیران به دلیل بی ثباتی جایگاه به دنبال نتیجه گیری زودهنگام هستند و کارنامه آنان در نخستین سال مورد سنجش و بررسی قرار می گیرد. از این رو، خطر همیشگی برکناری سبب می شود برنامه های بلندمدت و ساختاری فقط به صورت شعاری مورد توجه قرار گیرد.
سرمربی پرسپولیس افزود: در فوتبال ما بسیار کم پیش می آید مدیری فرصت یابد به طور زیرساختی فعالیت کند، اما همان نمونه های کم، نشان دهنده مزیت های مدیریت پایدار است، به این ترتیب می بینیم تیم هایی مانند فولاد خوزستان یا سپاهان اصفهان در قامت تیم های موفق بازیکن ساز ظاهر می شوند و در صحنه فوتبال باشگاهی روندی رو به رشد و کم فراز و نشیب را می پیمایند.
به گفته درخشان، ضعف مدیریت در فوتبال سبب می شود نظام ارزشیابی روشنی برای بررسی عملکردها وجود نداشته باشد، مدیران در گزینش مربیان و بازیکنان بیشتر احساساتی و غیر منطقی عمل کنند و گرفتار یک سری رقابت ها بر سر بکارگیری ستاره ها شوند.
درخشان تصریح کرد: ما زیرساخت های لازم برای رشد فوتبال را نداریم و برای ایجاد این زیرساخت ها اقدامی هم نمی کنیم. ما به بازیکنان چند صد میلیون تومان دستمزد می دهیم در حالی که وضعیت امکانات باشگاه ها بسیار اسفناک و در حد تیم های غیرحرفه ای است.
در این زمینه، انصاریان نیز با درخشان هم عقیده است و باور دارد بسیاری از استعدادهای فوتبال کشور از بین می روند و شمار کمی از آنها به واسطه دیده شدن اتفاقی می توانند در راه پیشرفت قرار می گیرند.
انصاریان در این باره گفت: من طرحی برای استعدادیابی نوجوانان فوتبالیست در تهران به فدراسیون فوتبال ارایه داده ام که مانند بسیاری از طرح های مشابه، مورد بی توجهی قرار گرفته است.
جمع بندی در بسیاری از کشورهای صاحب سبک در فوتبال، به این ورزش به چشم یک صنعت با بازده چشمگیر و کارکردهای چندگانه نگریسته می شود، این در حالی است که فوتبال کشور ما، دارای ساختاری هزینه ساز و کم بازده است.
باشگاه های کشورهای اروپایی چون هلند، انگلیس و آلمان هم مهد پرورش ستارگان دنیای فوتبال هستند و از این روند استعدادیابی درآمدزایی می کنند و هم در بالاترین جایگاه های فوتبال حرفه ای قرار دارند.
با توجه به پویایی فوتبال باشگاهی و پایه، تیم های ملی کشورهای صاحب سبک نیز در صحنه بین المللی به موفقیت های زیادی دست یافته اند.
این در حالی است که فوتبال پایه، باشگاهی و ملی کشور ما با توجه به زیرساخت های رشد نیافته و با وجود برخی موفقیت های انگشت شمار نتوانسته است کارنامه چندان قابل قبولی به دست آورد.
برخلاف رقبای آسیایی چون کره جنوبی که در دوره های گوناگون جام جهانی به صورت پی در پی حضور داشته و باشگاه های آن کشورها همواره از مدعیان قهرمانی لیگ قهرمانان آسیا بوده اند، فوتبال ایران در سال های گذشته بر محور کامیابی و رشد، روندی سینوسی را پیموده است.
کارشناسان از مهمترین دلایل نابسامانی فوتبال ایران به ضعف مدیریت اشاره می کنند که در سطح ملی و باشگاهی حتی به رشد نیافتگی زیرساخت های این ورزش پرهوادار انجامیده است.
به این ترتیب، بایسته ای چون اصلاح مدیریتی و تربیت مدیران کارآمد از مهمترین راهکارهایی است که این کارشناسان برای بسامان سازی وضعیت فوتبال بر آن تاکید دارند.